
۳ راه برای کشف علاقه واقعی خود

پی بردن به اینکه چگونه میتوان در نحوه کار، ارتباط و زندگی مؤثرتر بود، نه ساده و نه تمیز است—اما لازم نیست آنقدر که ما میخواهیم همه چیز را بسازیم، پیچیده باشد. به عنوان یک جامعه، ما عاشق تجزیه و تحلیل، تجزیه و تحلیل بیش از حد و سپس اضافه کردن برخی تحلیل ها در بالا هستیم. من باید؟ آیا می توانم؟ آیا من؟ چه می شود اگر؟ آره ولی؛ نه اما؛ بله، اما… اگر بتوانیم با یافتن اشتیاق واقعی خود در زندگی، ساختن سوسیس و کالباس را برای زندگی کاملتر، با اصالت بیشتر و قصد آگاهانهتر سادهتر کنیم، چه میشود؟
“تفکر طراحی را وارد کنید ” عزیز رشته هایی از جمله مهندسی و فناوری. این نوآورانه و هیجانانگیز است و روشهای قدیمی بهظاهر سخت انجام کارها را به چالش میکشد. و این فقط یک مسئله زمان بود که دنیای تجارت و روانشناسی پاپ متوجه شود که این رویکرد برای حل مشکلات چقدر می تواند برای زندگی ما مفید باشد.
در ژانویه ۲۰۱۶، نیویورک تایمز به کارهای برنارد راث، استاد مهندسی مکانیک و مدیر آکادمیک موسسه طراحی هاسو پلاتنر در دانشگاه استنفورد توجه کرد. چه کسی فهمید که چگونه تفکر طراحی می تواند به میلیون ها نفر که احساس می کنند گیر کرده کمک کند—در محل کار، در یک رابطه و غیره—«از گیر کردن خارج شوید». کتاب او، عادت موفقیت، مردم را به چالش کشید تا از گذشته عبور کنند. بهانه های آسان و پیش فرض آنها.
از “تفکر طراحی” برای یافتن اشتیاق واقعی خود در زندگی استفاده کنید
کسانی از ما که از پرسیدن مردم خسته شده ایم، “چه می خواهید؟” یا “علاقه شما چیست؟” مغزمان را خسته کردهاند تا آنچه را که «باید» انجام میدهیم بیابیم. ما فکر می کنیم، فکر می کنیم، فکر می کنیم، تلاش می کنیم، تلاش می کنیم و تلاش می کنیم، اما هنوز به اشتیاق خود پی نبرده ایم. اگر داشته باشیم، نمیتوانیم کاملاً بفهمیم که چگونه آن را به واقعیت تبدیل کنیم.
با استفاده از چارچوب ظریف تفکر طراحی بهجای پیچیدهتر کردن موقعیت پیچیدهای که زندگی نامیده میشود، میتوانیم با پرسیدن سؤالات مناسب برای برآورده کردن نیازهای واقعی خود، راه حلی ظریف پیدا کنیم.
۱٫ به خودتان گوش دهید تا اشتیاق خود را در زندگی پیدا کنید.
یکی از اصول کلیدی تفکر طراحی همدلی است. یعنی درک واقعی نیازهای طرف مقابل به جای آنچه که فرض می کنیم آن شخص به آن نیاز دارد. این اولین قدم برای درک موضوع ریشه ای است که نیاز به راه حل دارد. به همین ترتیب، ما باید با همدلی با خود شروع کنیم. با این حال، ما اغلب خودمان هستیم بدترین منتقدان. اگر گوشی همدلانه داشته باشیم و واقعاً بدون قضاوت یا قضاوت به خودمان گوش دهیم انتقاد (“شما می خواهید بالرین شوید؟ بیشتر به من بگویید…”)، ممکن است ایده بهتری درباره خود واقعی ما به جای آنچه که شخص دیگری (از جمله منتقدان خودمان) به ما می گوید می خواهیم.
۲٫ پاسخ خود را زیر سوال ببرید.
ما اغلب آنچه را که میخواهیم اعلام میکنیم، اما نمیتوانیم بفهمیم چگونه آن را به دست آوریم. آنچه ما فکر می کنیم پاسخ است در واقع ممکن است تنها نقطه شروع باشد. این سوالی است که برای کشف لایه دیگری از پیاز باید پوست آن را جدا کنیم. ما یک شغل جدید یا یک تبلیغ. ما این اظهارات را به عنوان اهداف خود اعلام می کنیم، اما در تلاش برای رسیدن به آنها گیر می کنیم.
بنابراین، در عوض، دلیل پیدا کردن اشتیاق خود را در زندگی در نظر بگیرید. چرا شغل جدید؟ چرا ارتقاء؟ مشکل ریشه ای پشت این اعلامیه چیست؟ شاید ما واقعاً شغل جدیدی نمیخواهیم، اما به دنبال رشد و معنایی در کار خود هستیم که در حال حاضر آن را پیدا نمیکنیم. آیا شغل جدید تنها راه حل است یا چیزهای دیگری وجود دارد که می توانیم بدون ترک شغل فعلی خود امتحان کنیم؟ قالب بندی مجدد مشکل می تواند سؤال واقعی را باز کند و به ما کمک کند تا به جلو برویم.
۳٫ دست از تلاش بردارید.
اگرچه این روزها به نظر میرسد همه برای تلاش و مشارکت جایزه دریافت میکنند، اما تلاش و کوشش و تلاش گاهی به نظر میرسد که سیزیف سنگ را به بالای تپه میغلتد، فقط برای اینکه دوباره به پایین غلت بخورد. ما ممکن است انرژی زیادی را صرف تلاش کنیم، اما برای انجام عملی کافی نیست. تصور کنید می خواهید به چتربازی بروید. ایستادن در ورودی هواپیما در حالی که چتر نجات شما آماده حرکت است، نشان از تلاش واقعی دارد.
اگر هرگز نمی پرید، در واقع هرگز چتربازی نمی کنید. تو فقط تلاش میکنی می توانید روزها، ماه ها، سال ها و پول زیادی را صرف این تلاش کنید. اما مهم نیست که چند بار با آن هواپیما بالا می روید، مهم نیست که چقدر بسته های مختلف قرار داده اید یا مربی داشته باشید، تا زمانی که نپرید هرگز با چتر پرنده نخواهید شد. بنابراین بپرید.
این مقاله در آگوست ۲۰۱۷ منتشر شده و به روز شده است. عکس Cast Of Thousands/Shutterstock
دکتر بلیندا چیو یک مربی، تسهیل کننده و مربی است. مدیر Hummingbirdrcc، یک بوتیک مشاوره که از روانشناسی مثبت و ذهن آگاهی مبتنی بر نقاط قوت استفاده می کند، او مدافع اصالت، آگاهی و موفقیت است. بلیندا مجموعه ۱۴ قسمتی Bite Me را نوشت، در کار با همکاران چالش برانگیز – و اجتناب از یکی بودن – بر اساس دوره مخفیانه او به عنوان خانم نمونه غذا در سوپرمارکت. نویسنده کتاب راهنمای زنان به Camino de Santiago و کتاب یوگای کودکان بیشترآگاهی دارد، او فکر و اندیشه سالمی دارد، به کار خود اعتقادی ندارد. طنز.
قابلیت همکاری و مقرون به صرفه بودن