جنبه منفی مثبت اندیشی
جنبه منفی مثبت اندیشی
اریک ویلسون، استاد انگلیسی در دانشگاه ویک فارست در وینستون-سالم، کارولینای شمالی، میگوید: «من همیشه شخصیت نسبتاً تیرهای داشتهام، ترکیبی از مالیخولیا، بدبینی و کنایه. در طول زندگیاش، خانواده و دوستان از او خواستهاند که سرحال باشد. به او دستور داده شد که بیشتر لبخند بزند و کمتر اخم کند – و شاید به دنبال مشاوره باشد. دوستان پرسیدند: «چرا نمیتوانید خلق و خوی بهتری داشته باشید؟»
ویلسون میگوید: «همه تصور میکردند مشکلی با من وجود دارد.
اما اگر شادی، نشاط و خوش بینی حالت پیش فرض وجود شما نباشد، چه؟ آیا همانطور که به ویلسون پیشنهاد شد باید دائماً برای تغییر محیط عاطفی طبیعی خود کار کنید؟ یا ممکن است مالیخولیا به اندازه شادی ارزشمند باشد؟ اینها برخی از سؤالاتی است که او هنگام نوشتن کتاب پرفروش خود در برابر شادی: در ستایش مالیخولیا به دنبال پاسخ به آنها بود.
او تنها کسی نیست که از چیزی که بسیاری آن را فشار بی امان آمریکا به سوی مثبت اندیشی و رفتار با شادی به عنوان یک کالا می دانند ناامید است. به گفته باربارا ارنرایش، نویسنده Bright-Sided: How Positive Thinking Is Miniming America’s صنعت شادی نه تنها می تواند ما را در مورد خود احساس بدی ایجاد کند، همانطور که با ویلسون این کار را انجام داد، منتقدان می گویند که می تواند اقتصاد یا بدتر از آن را سرنگون کند. . او معتقد است که تفکر مثبت کنترل نشده و “خوش بینی غیرمنطقی” به سقوط بازار مسکن در سال ۲۰۰۷ منجر شد.
الیور برکمن، نویسنده پادزهر: شادی برای افرادی که نمی توانند تفکر مثبت را تحمل کنند، می گوید که “مثبت اندیشی به نوعی حساسیت به هر چیز منفی تبدیل شده است. ما دائماً در برابر افکار منفی مراقبت می کنیم، به طوری که هر زمان که احساس بدبینی کنیم یا بد است، ما می خواهیم به خودمان اطمینان دهیم و بگوییم همه چیز خوب خواهد شد. اما هر بار که این کار را انجام میدهیم، ناخواسته این مفهوم را به اجرا در میآوریم که اگر همه چیز خوب پیش نرود، یک فاجعه کامل خواهد بود.” او می گوید به جای تقویت انعطاف پذیری ما، تفکر مثبت در واقع آن را تضعیف می کند.
ویلسون معتقد است وقتی از جملات تاکیدی مثبت برای از بین بردن احساسات نارضایتی و غم و اندوه استفاده می کنیم، فرصت های خرد، خلاقیت و رشد را از دست می دهیم.
مقالات مثبت SUCCESS در حالی که ارائه راهبردهایی برای پرورش آنها، همه به نام رفاه شخصی، اجتماعی و جهانی. اما نه به نقطه دید تونلی – کمک به ایجاد حباب مسکن دیگر یا ایجاد این احساس در افراد که باید خود را مجبور کنند از طریق غم و اندوه لبخند بزنند.
بنابراین چه رویکرد عاقلانه ای برای در آغوش گرفتن کل خود وجود دارد در حالی که همچنان با مهربانی، شفقت و مسئولیت به سمت اهداف حرکت می کند؟ در ادامه درسهایی وجود دارد که میتوان از واکنشهای منفی علیه مثبتگرایی استخراج کرد:
۱٫ حرف زدن را متوقف کنید.
تاد کاشدان، استاد روانشناسی در دانشگاه جورج میسون در فیرفکس، ویرجینیا، و نویسنده نقشه تاریک شما، فکر میکند که این واکنش ممکن است تا حدی ناشی از این ایده باشد که یک نسبت علمی از افکار مثبت به منفی و تعاملات وجود دارد که منجر به شادی می شود. وقتی روز خود را با جمع آوری تجربیات مثبت پشت سر می گذارید، ممکن است خیلی زود پیر شود. شما شروع به تلاش برای تولید افکار شاد می کنید تا نسبت خود را به هدف برسانید، و این کار نمی کند.” (تحقیق درباره نسبت مثبت ۳ به ۱ روانشناس مثبت گرا باربارا فردریکسون – که برای خنثی کردن یک رویداد منفی به سه رویداد مثبت نیاز دارید – معیب نشان داده شده است.) کاشدان توصیه می کند در عوض، از احساسات خود، چه منفی یا مثبت، برای اطلاع رسانی تصمیمات و رفتار خود در هر موقعیتی استفاده کنید. .
سونیا لیوبومیرسکی، نویسنده چگونگی شادی: رویکردی جدید برای دستیابی به زندگی که میخواهید و یکی از پیشگامان روانشناسی مثبت، موافق است. «با وجود اینکه من در مورد علم شادی تحقیق میکنم، اما بهدنبال این نیستم که همه را همیشه و در هر موقعیتی خوشحال کنم. این قطعاً یک افسانه در مورد علم بهزیستی است. البته، اگر فردی بیش از حد به دنبال شادی باشد، احتمالاً تلاشهای او نتیجه معکوس خواهد داشت.»
۲٫ به جای شادی به دنبال سرزندگی باشید
«به زمانهایی فکر کنید که
لیوبومیرسکی معتقد است که این ممکن است یک موضوع معنایی باشد. شادی که او و همکاران روانشناس مثبت او به عنوان یک هدف تبلیغ می کنند فقط در مورد آفتاب و شیرینی نیست. جستجوی معنا—خواه در هنر، ایمان، خانواده یا بشردوستی – یک اصل اصلی روانشناسی مثبت است.
۳٫ مثبت فکرومنفی
کنید.
ورزشکاران با مثبت اندیشی سوگند یاد می کنند: خود را در حال غرق شدن در سبد برنده تجسم کنید و بیشتر خواهید شد به احتمال زیاد این کار را در زمان بازی انجام خواهد داد. برکمن می گوید، اما پیش بینی منفی مزایایی نیز دارد. با در نظر گرفتن شکست های احتمالی، بهتر می توانید برای آنها آماده شوید. تحقیقات ساراس دی. ساراسواتی، استاد دانشکده تجارت داردن در دانشگاه ویرجینیا، نشان میدهد که کارآفرینان دارای شک و تردید و ناامن به همان اندازه با انگیزه و در نهایت به همان اندازه موفق هستند که کارآفرینان با اعتماد به نفس و مثبت اندیش.
و گابریل اوتینگن، نویسنده تجدید نظر در تفکر مثبت: درون علم جدید انگیزه، افراد را تشویق می کند تا در مورد اهداف خود – از جمله شهرت یا ثروتی که ممکن است پس از دستیابی به آنها جمع آوری کنند – خیال پردازی کنند و سپس به آنها فکر کنند. تمام مشکلاتی که ممکن است با آن مواجه شوند. او می نویسد: «راه حل این نیست که رویاپردازی و تفکر مثبت را کنار بگذاریم. “در عوض، این است که از خیالپردازیهایمان بهترین استفاده را میکنیم، آنها را در برابر همان چیزی که به بسیاری از ما آموختهاند نادیده بگیریم یا کم کنیم: موانعی که بر سر راه ما قرار دارند.”
۴٫ سمت تاریک خود را در آغوش بگیرید.
پرورش مثبتاندیشی، تعامل، روابط سالم، معنا و موفقیت—همه ستون های رفاه به این معنی نیست که باید شخصیت خود را سفید کنید. ویلسون می گوید: «به ترتیب عجیب بودن، ناامیدی و از دست دادن را بپذیرید. «و زندگی هماهنگ با مالیخولیا نیز میتواند خوشبینانه، [و حتی مثبت] ثابت شود، اگر خوشبینی این انتظار نباشد که همه چیز خوب پیش برود، بلکه امیدواری است که اگر برای ساختن زندگیمان تلاش کنیم. معنی دار است، ما می توانیم از لحظه های بسیار مهم لذت ببریم.”
این مقاله در شماره ژانویه ۲۰۱۶ SUCCESS مجله
ظاهر میشود.
این مقاله در دسامبر ۲۰۱۵ منتشر شده و به روز شده است. عکس توسط
یادآوری مهم این است که شکست دشمن شما نیست