هالیوود تایلر پری: خاطرات یک سیاه دیوانه… مغول
موفقیت یک کلمه لغزنده است. از ده ها نفر بخواهید آن را تعریف کنند، و ۱۲ پاسخ مختلف دریافت خواهید کرد، هیچ کدام آنها اشتباه می کنند در یک نظرسنجی در مورد نحوه پیدا کردن آن، و صدها مسیر ناگهان در میان درختان ظاهر می شود. مسیر درست همیشه در حال تغییر، تکثیر و انقباض است – و برای هر یک از ما متفاوت است. دیدن؟ لغزنده.
پس چگونه موفقیت یک پسر سیاهپوست فقیر را که در نیواورلئان دهه ۱۹۷۰ بزرگ می شود تعریف می کنید؟ آیا اگر می دانستید پدرش آنقدر بدجنس است که برای فرار از ضرب و شتم اقدام به خودکشی کرده بود، توقعات شما را کاهش می دادید؟ اگر می دانستید که او توسط افراد جامعه اش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است، آیا این موضوع نحوه قضاوت شما از پیشرفت او در طول زندگی را تغییر می دهد؟ برای این پسر، موفقیت ممکن است به معنای زنده ماندن از دوران کودکی باشد. شاید، اگر او خوش شانس باشد، راهی را پیدا کند که به مردی مهربان با شغلی شایسته می انجامد. چیز خاصی نیست.
“هیچ چیز خاصی” برای تایلر پری به اندازه کافی خوب نیست. پسر کوچک اهل نیواورلئان نه تنها جان سالم به در برد، بلکه به نامحتمل ترین دلال قدرت در هالیوود تبدیل شد و میلیون ها دلار درآمد کسب کرد و با تعابیر خنده دار، خنده دار و بی اساس خود از زندگی خانوادگی آفریقایی-آمریکایی در نمایشنامه هایش، با لژیونی از طرفداران ارتباط برقرار کرد. ، فیلم ها و کمدی ها. پری مسیر موفقیت خود را در پیش گرفت، البته فقط به این دلیل که آسان ترین راه ها توسط دوران کودکی پرتلاطم او مسدود شده بود. اما تربیت او ابزارهایی را نیز به او داد که برای هک کردن درختان و زیر بریزی در حالی که مسیر خودش را میگذاشت.
خالق چنین رسانههایی میگوید: «شما باید بفهمید که همه چیزهایی که برای شما اتفاق افتاده است، به خصوص چیزهایی که خارج از کنترل شما هستند، به همان اندازه که قصد داشتند شما را از بین ببرند، شکل دادن به شما به عنوان یک شخص نبود. به عنواندفترچه خاطرات یک زن سیاهپوست دیوانه، سریال Madeaو Tyler Perry’s House of Payne. درک این موضوع برای بسیاری از مردم واقعاً دشوار است. اما اگر شروع کنید به درک هر لحظه از زندگی شما به نفع خود شما، می توانید از آن برای دیگران استفاده کنید. واقعاً می تواند شما را ارتقا دهد و کل مسیر شما را تغییر دهد. فکر می کنم این چیزی است که برای من اتفاق افتاده است.”
تأثیر ژورنال بر زندگی تایلر پری
تجارب پری برای شکستن بیشتر مردم کافی بود. درد و خشم مانند آتشی در درونش رشد کرد و او را فرو برد. تا زمانی که او یک قسمت از نمایش اپرا وینفری را دید که از مزایای درمانی نوشتن در مورد تجربیات شما که دیدگاه پری شروع به تغییر کرد. اما حتی در صفحات خصوصی دفتر خاطراتش نیز نمیتوانست در مورد تربیت غم انگیز خود صادق باشد. او که از ترس دیگران ممکن است سخنان او را بخواند، شخصیت هایی را اختراع کرد که تجربیات و احساسات او را آشکار کردند. در این فرآیند، او اجازه داد که نفرت و زهر از قلمش جاری شود. او هنوز عصبانی بود، اما جایی داشت که صفرا را بیرون بیاورد، وقتی که صفرا او را غرق میکرد.
«ژورنال نویسی آن را از شما خارج می کند و روی کاغذ می آورد. پری می گوید: این یک کاتارسیس است. “این به شما کمک می کند تا بفهمید، تخلیه کنید و درمان کنید. و چه چیز شگفت انگیزی در مورد آن است، اگر به چیزی که یک سال پیش نوشته بودید برگردید—چه ترس باشد، چه تقلا، چیزی که نمی توانستی از آن بگذری – وقتی به عقب برگشتم و همه چیزهایی را که فکر می کردم برای من بزرگ هستند را بررسی کردم، توانایی خواندن [درباره آنها] به من الهام می بخشد. این مرا تشویق می کند که همه چیز خوب است. این نیز خواهد گذشت.”
اما تا زمانی که یکی از دوستان دفتر خاطرات خود را پیدا کرد، چیزی کلیک کرد.
دوستش گفت: “مرد، تایلر، این یک نمایشنامه واقعا خوب است.”
ناگهان تایلر پری با دیدی جدید به سخنانش نگاه کرد و آتش دیگری در شکمش نشست. او نیواورلئان را به مقصد آتلانتا ترک کرد – که دقیقاً یک جولانگاه هنرهای نمایشی نیست، اما مسیر پری به سمت موفقیت، مسیری نیست که به خوبی سفر کرده باشد.
«میدانستم در موقعیتی نخواهم بود که به هالیوود بیایم و بازیگری و همه این چیزها را امتحان کنم. پری به یاد می آورد که باید راه دیگری داشتم. من بیشتر از آنچه نمیخواهم انجام دهم میدانستم تا کاری که میخواستم انجام دهم… نمیتوانستم تصور کنم که به لس آنجلس بروم. این مسیر برای مردم بسیار سخت است. من برای افرادی که می توانند به این شهر بیایند و وارد این سیستم شوند و تلاش کنند و موفق باشند احترام زیادی قائل هستم. من را تخلیه می کند؛ انجام این کار به تار و پود روح من آسیب می زند. میخواستم به روش خودم بیایم، و نمایشنامهها بهترین ورودی به نظر میرسند.»
“چرا این باعث عصبانیت من می شود؟”
پری در آتلانتا نیز موفقیتی فوری پیدا نکرد – دور از آن. او به عنوان جمع آوری صورتحساب و فروشنده ماشین های دست دوم و دیگران مشغول به کار شد. او گاهی برای گذران زندگی بیرون از ماشینش زندگی می کرد. من می دانم که تغییر کرده ام اولین بار در سال ۱۹۹۲ شروع به کار کرد و برای تولید ۱۲۰۰۰ دلار پس انداز زندگی او هزینه داشت. قبل از اینکه به سرعت بسته شود، به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت و به طور پراکنده حضور داشت. در طول شش سال بعد، تایلر پری به طور مداوم نمایشنامه را تغییر داد، اکشن را سخت تر کرد و مضامین احترام به خود و رستگاری را به وضوح آشکار کرد. در سال ۱۹۹۸، پری از شکست های مداوم خود چنان دلسرد شده بود که آماده بود تسلیم شود.
“من ایمانم را از دست می دادم. پری به خاطر میآورد که در آن شش سال تلاش، واقعاً به نقطهای رسیده بودم که فکر کنم این هرگز جواب نمیدهد. “اما هر بار که به این فکر می کردم، یک نفر دیگر می آمد و به رویای من کمک می کرد تا زندگی جدیدی پیدا کند.”
پری برای آخرین بار تلاش کرد. در شب افتتاحیه، حتی زمانی که او تصمیم میگرفت زمان رها کردن رویای خود است، مردم بیرون تئاتر صف کشیدند. نمایش در خانه های شلوغ پخش شد و نقدهای تحسین برانگیز داشت. او بازی خود را در جادهها پیش برد، تولیدات جدیدی خلق کرد و سبک خاص خود را برای به تصویر کشیدن خانوادههای آمریکایی آفریقایی-آمریکایی با زنان قوی، خندههای فراوان و واقعیتهای گاه زشتی که پشت درهای بسته میگذرد، کامل کرد.
پری میگوید: «نکته مهم نوشتن این است که هر شخصیت انگیزهای دارد. «وقتی شروع به ردیابی انگیزههای شخصیتها کردم، شروع به انجام همین کار با انگیزههای خودم کردم. “چرا این من را اینقدر اذیت می کند؟ چرا این من را عصبانی میکند؟» بنابراین وقتی انگیزهها را ریشهیابی کردم، به من این امکان را داد که بسیاری از خشم را باز کنم و نیش را رها کنم.»
ریشه، که پری دریافت، پدرش بود. اندکی قبل از اینکه در سال ۱۹۹۸ در برنامههای فروش رفته بازی کند، با پدرش تماس گرفت تا به او بگوید که چه آسیبی ایجاد کرده است، عصبانیتی که در درون پسرش ایجاد کرده است. پدرش قبل از اینکه تلفن را قطع کند، به جای مخالفت، فقط گفت: «دوستت دارم». پری بلافاصله فهمید که چیزی متفاوت است.
تایلر پری در حال نوشتن آنچه می داند
«میدانستم چیزی تغییر کرده است، اما نمیدانستم که به تازگی از یک موتور دیزلی به موتور بدون سرب تبدیل شدهام، و سوختی که استفاده کردهام – عصبانیت – دیگر نمیسوزاند. پری میگوید، این به من انگیزه یا الهام نمیدهد. “من باید راهی جدید برای استفاده از هر چیز دیگری که در من داشتم برای ادامه راه پیدا می کردم. این انرژی منفی منفی شد – مثبت. این چیزی است که برای من اتفاق افتاد. این چیزی است که من از آن عبور کردم. چگونه این را منتقل کنم برای الهام بخشیدن و تشویق شخص دیگری؟»
پری با نمایشنامههای خود صدها هزار نفر را در سراسر جنوب در میان گذاشت، اما برای رساندن پیام خود به تودهها، باید با هالیوود مقابله میکرد. در سال ۲۰۰۵، فیلم اقتباسی خاطرات یک زن سیاه دیوانه منتشر شد. این فیلم بیش از ۵۰ میلیون دلار فروش داشت که تقریباً ۱۰ برابر هزینه تولید فیلم بود. این پروژه از نظر مالی موفقیت آمیز بود، اما زمینه محبوبیت پری را نیز فراهم کرد. تماشاگران عاشق مادربزرگ خشن، مادیا، عبوس و دلسوز، با بازی خود پری، شدند. شخصیت مورد علاقه طرفداران از نمایشنامه های پری، به نقطه کانونی ۱۲ فیلم تبدیل شد. ، اما حضور کوتاهی در چندین فیلم و سریال تلویزیونی داشته است.
برخی از پری انتقاد کردهاند و میگویند شخصیتهای او به کلیشههای نژادی استناد میکنند که آمریکاییهای آفریقاییتبار را تحقیر میکند. گزارش شده است که اسپایک لی کار پری را بهعنوان «معمومگویی و شوخی» توصیف میکند، نقل قولی که بایرون پیتس، خبرنگار سابق ۶۰ دقیقه ، در مصاحبهای در سال ۲۰۰۹ برای پری خواند. پری پاسخ داد: «میدانی، این مرا عصبانی میکند. واقعا اینطور است. چون خیلی توهین آمیز است این نگرش ها باعث می شود که هالیوود فکر کند که این افراد وجود ندارند و به همین دلیل است که هیچ مطلبی با آنها صحبت نمی کند.”
پری می گوید Madea عناصر زنان قوی دوران کودکی خود را ترکیب می کند.
او میگوید: «نمیدانم وقتی صحبت از زن میشود، هیچ فرهنگی مانند فرهنگ سیاهپوستان است یا خیر. «[زن] گاهی مادر و پدر است، او قوت، عشق و اصلاح کننده است. در خانه من هم همینطور بود. مادرم الگوی اصلی بود. فقط توجه و عشق او به مردم و نحوه مراقبت او از همه ما. چگونه قلب او فقط یک طرف می تپد. او فقط عشق را می دانست.»
یک کار را به خوبی انجام دهید
اکنون تایلر پری ۵۳ ساله در میان نخبگان هالیوود قرار دارد و در فهرست Forbes 2022 در رتبه هشتم “پردرآمدترین سرگرمیکنندگان، با درآمد تخمینی ۱۶۵ میلیون دلار فیلمهای او درآمدزایی میکنند، و او مانند هیچ کس دیگری توجه جمعیت آفریقایی-آمریکایی را به خود جلب میکند.
اما عادت های قدیمی به سختی از بین می روند و پری کسی را که باعث موفقیت او شده است، رها نکرده است. پری که در جوانی عصبانی و درونگرا بود، هنوز مشکلات اعتماد دارد. او ۱۲ تا ۱۴ ساعت در روز کار می کند، مالک و کنترل حقوق پروژه های سینمایی و تلویزیونی خود است و مجرد می ماند. هیچ کس نیست که به او بگوید توقف کند، سرعتش را کم کند یا بار را تقسیم کند – واقعیتی که به نظر می رسد پری از آن لذت می برد. این سیستمی است که برای او کار می کند. او عادت ندارد مسیر موفقیت را طی کند. او همچنان مراقب هالیوود است و تا آنجا پیش می رود که استودیوی پیشرفته خود را در آتلانتا می سازد.
کنوانسیون را کنار بگذاریم، پری معتقد است که راز حرفهاش ساده است، چیزی که هر کسی میتواند برای کارهای خود اعمال کند. پری میگوید: «کسی که تلاش میکند موفق باشد – که ایدهای دارد و نمیداند که این اتفاق میافتد یا جواب میدهد – شما باید یک چیز را پیدا کنید. «میدانم که مردم حرفهای هستند و میلیونها کار را انجام میدهند، اما یک کار را پیدا کنید و آنقدر خوب انجامش دهید که این فرصت را برای شما فراهم میکند تا همه کارها را انجام دهید.»
و پری، مانند هر کس دیگری، تعریف خاص خود را از موفقیت دارد، نظر خود را در مورد مسیر درست برای انتخاب دارد. پری میگوید: «موفقیت برای من واضح است که بتوانم در زمان حال زندگی کنم – زندگی کامل و در این لحظه». «یادگیری نحوه کاهش در لحظه و واقعاً از آن قدردانی کنید و از آن لذت ببرید، موفقیت یعنی همین. وقتی بتوانید این کار را انجام دهید، هر لحظه از زندگی شما موفق خواهد بود. هر کاری که روی آن کار میکنید، هر کسبوکاری که میخواهید باشید، اگر بتوانید در آن لحظه کاملاً باشید، فکر میکنم این زندگی شما را تغییر خواهد داد.»
این مقاله در سپتامبر ۲۰۱۱ منتشر شد و به روز شده است.