3 راه برای باز شدن و دریافت عشق بیشتر
۳ راه برای باز شدن و دریافت عشق بیشتر
سلام، لیزا نیکولز اینجاست، بنیانگذار و مدیر عامل Motivating The Masses. توانمندسازی رهبرانی مانند شما برای خدمت و الهام بخشی حتی بزرگتر از آنچه در حال حاضر انجام می دهید. من اینجا هستم تا خیلی چیزها را با شما در میان بگذارم، اما یکی از چیزهایی که اکنون میخواهم روی آن تمرکز کنم این است که چگونه ما، به عنوان رهبر، به عنوان عوامل تغییر، چگونه میتوانیم عشق بیشتری را در زندگیمان باز کنیم؟ عشق از طرف دیگران و عشق از خودمان.
در حالی که ما در حال ایجاد تغییر در جهان هستیم، عشق مکالمه مهمی است. تجربه عشق یک ضرورت مهم در زندگی ماست. برای من، در اوایل کارم، انرژی عشق من بر تجارت متمرکز بود، صادقانه بگویم. اول روی بزرگ کردن پسرم تمرکز کردم و بعد روی ساختن این رویا تمرکز کردم، رویای لمس کردن دیگران. فهمیدم که فضایی برای یافتن عشق، عشق عاشقانه و اولویت بندی آن باز نکردم، اما فهمیدم که در آن فضا نیستم زیرا هنوز یاد میگرفتم که چگونه ببخشم و عاشق لیزا شوم.
یافتن عشق، کشف عشق، کشف عشق. من فکر میکنم عشق را به شیوهای عاشقانه دوست داشته باشید، چه در ازدواجی باشید که سالها در آن بودهاید، عشق همیشگی را آشکار میکنید، تشخیص میدهید که عشق یک فعل است و زمانی که عشق در زندگی شما حرکت میکند و جریان دارد. من این مفهوم را دوست دارم که عشق در زندگی شما جریان دارد. وقتی عشق کنشی است که در زندگی شما جریان دارد، از عشق عاشقانه گرفته تا عشق خانوادگی تا عشق دوستی تا عشق اجتماعی، عشق آگاپ. وقتی عشق در زندگی شما جریان دارد، همه جزر و مد بالا می رود. عشق متولی امکان است.
عشق آزاد کننده امکان است. شما جسورتر می ایستید، بیشتر می پرید، زمانی که انرژی عشق در زندگی شما جریان دارد، بیشتر پرواز می کنید. میدانی، وقتی به آن نگاه میکنم، اولین عشق این است که دیوانهوار عاشق خودت شوی. این اولین چیز برای من بود، این بود که باید یاد می گرفتم چگونه دیوانه وار عاشق شوم، نه فقط عاشق، بلکه دیوانه وار عاشق لیزا شوم. نه به گونه ای که شخص دیگری را اخراج کند، بلکه به گونه ای که سهم من را گرامی داشت. و همچنین این فضا را به من داد، فضای عشق، تا با خودم لطف داشته باشم.
پس من از شما دعوت میکنم که بروید، آن مرحله بعدی از دیوانهوار شدن عاشق خودم چیست؟ سپس وقتی این کار را انجام دادم، آنگاه آماده هستم که شخص دیگری نیز در آن سطح مرا دوست داشته باشد. زیرا وقتی سطحی از عشق به خود را نشان میدهم، که سطحی از مراقبت از خود را شعلهور میکند، که به سطحی از خودشناسی گام برمیدارد، که به من امکان میدهد زمان داشته باشم و برای ترمیم، برای تجدید قوا، برای تجلیل از خود وقت داشته باشم. . من در واقع دارم برای اطرافیانم الگو میدهم که دوست دارم دوست داشته باشم.
بنابراین اغلب ما به دنبال این هستیم و انتظار داریم که دیگران ما را دوست داشته باشند بدون اینکه به آنها هیچ بینش، آگاهی یا دستورالعملی در مورد اینکه دوست داشتن ما چگونه است، بدهیم. حتی در ازدواجها، حتی در روابط طولانیمدت، حتی در روابط آشنا که در تمام زندگیتان داشتهاید. دوست داشتن تو چه شکلی است؟ دیروز از جمعی از شاگردانم سوال پرسیدم. گفتم، تعریف کن دوست داشتنت چه شکلی است. عشق از نظر شما چه شکلی است؟ و مهمتر از آن، دوست داشتن شما از نظر شما چگونه است؟ چه حسی برای شما دارد؟
ادامه سفر باز شدن برای عشق، شماره یک اهمیت عشق به خود است. اهمیت این که دیوانه وار عاشق خودت باشی. شماره دو بخشش است. فعل، فعل بخشش، خیلی از مردم با بخشش رابطه دارند بخشش و بخشش دیگران و بخشیدن خود به معنای عفو یک رفتار نیست.
بخشش واقعاً به معنای باز کردن فضایی برای اعتماد مجدد به خود در آینده است. بخشش به معنای عفو یک رفتار یا همسو شدن با یک عمل یا رفتار گذشته نیست. بخشش این است که بگوییم آزادی وجود دارد، آزادی در رهاسازی و گروگان گرفتن خودم یا شخص دیگری در برابر یک فکر، سیستم اعتقادی یا عمل گذشته وجود دارد.
تا زمانی که واقعاً نتوانستم برای بخشش چیزهایی که اتفاق افتاده بود قدم بگذارم، چیزهایی که با افراد در زندگی من اتفاق افتاده است و اتفاقاتی در زندگی من که واقعاً میتوانم آنها را باز کنم، واقعاً در برابر امکان جدید و با هیجان به سمت امکان جدید زیرا هر بار ناامیدی وجود دارد، هر بار، و وقتی می گویم بخشش، این فقط بخشش کاری نیست که با شما انجام شده است. بخشش نیز زمانی است که تصمیم بدی گرفته اید. من تصمیمات مالی ضعیفی گرفته ام. من تصمیمات ضعیفی در رابطه گرفته ام. من در گذشته تصمیمات ضعیفی برای مراقبت از خود گرفته ام. و بخشی از وجود من که به تکامل و تبدیل شدنم ادامه میدهم، بخشیدن خودم برای آن تصمیمات است. پس بخشش دری است. برای من بخشش دسترسی به آزادی آینده است. چون اغلب، میدانم که اینجا بودهام، خیلی وقتها خودمان را گروگان شرم قدیمی، سرزنش قدیمی، احساس گناه آرام، پشیمانی آرام و خشم قدیمی میگیریم.
ما در مورد آن صحبت نمی کنیم. ذکر نشده است. و به خصوص اگر بتوانید در حالی که هنوز در حال انجام آن چیزها هستید واقعاً موفق باشید، واقعاً آسان است که انگار آنجا نیستید. اما وقتی به شکافها، داخل کمدهای قدیمی پرونده، داخل لانه، داخل غار میروید و تجربیات قدیمی را بیرون میکشید و کار میکنید تا خود یا دیگران را در اطراف آن موقعیت ببخشید، بیشتر وجودتان، بیشتر از خودتان. ذات در دسترس است تا آینده شما را نفس گیر کند. اوه، به همین دلیل است که من همیشه می گویم، گوش کنید، میزان موفقیت کسب و کار شما تا حدی از آگاهی شخصی شما منعکس خواهد شد.
اگر می خواهید موفقیت تجاری بیشتری داشته باشید، و آگاهی شخصی بیشتری ایجاد کنید، به سمت توسعه شخصی و تکامل خود بروید. بنابراین، دومین چیزی که در سفر به سوی تعالی خواهم گفت، بخشش است. شماره سه، تشخیص دهید که هر رابطه ای تکامل می یابد. هیچ رابطه ای در زندگی شما وجود ندارد که هرگز راکد بماند. و همانطور که رشد می کنید، همانطور که گسترش می دهید، روابط نیز همین کار را خواهند کرد. من اغلب می شنوم که مردم می گویند، دوست دارم به حالت قبل برگردم. این غیرممکن است، زیرا روشی که قبلاً شما بودید به جایی که بودید بستگی داشت. آن سال ۱۹۹۹ بود. آن سال ۲۰۱۲ بود. تو آدم متفاوتی بودی.
بنابراین بدانید که با تکامل شما، همانطور که جهان تکامل مییابد، همانطور که بشریت تکامل مییابد، همانطور که افرادی که با آنها در رابطه هستید، رابطه باید مسیر جدیدی را طی کند. ما تغییر را دوست نداریم مگر اینکه ما ماجراجو باشیم و بخواهیم به ناشناخته ها قدم بگذاریم. تعداد بسیار کمی از مردم به ناشناخته برخورد می کنند، درست است؟ مثل اینکه تعداد کمی از مردم این کار را انجام می دهند. ما دوست داریم کمی اطمینان داشته باشیم. ما دوست داریم امنیت داشته باشیم. و روابطی که در برخی مواقع در حال تحول هستند می توانند ناشناخته به نظر برسند. این روابط با فرزندانتان، روابط با خواهر و برادرتان، روابط با افراد مهمتان و روابط با خودتان، و رابطه با خودتان است. بنابراین شماره سه اجازه تکامل را در هر رابطه ای که در آن هستید می دهد. سعی نکنید دیروز سایز ۱۲ را در سایز ۷ قرار دهید. مثل یک کفش است. اگر سعی کنید سایز ۱۲ پا را در یک کفش سایز ۷ قرار دهید، چه چیزی به دست می آورید؟ درد. و این چیزی است که در روابط اتفاق می افتد. بنابراین، فقط درک کنید که روابط حرکت می کنند، روابط ارگانیک هستند. ایستا نیستند
به طور خلاصه، سه راه برای باز کردن و دریافت عشق، تجربه عشق، افزایش عشق و احساس عشق. یکی اینکه اول عاشق خودت باشی. راه هایی برای جشن گرفتن، احترام به شما پیدا کنید. راه هایی برای تصدیق شما پیدا کنید. فقط به لیست کارهای خود نگاه نکنید. لیست کارهایتان را جشن بگیرید. شماره دو، اجازه دهید بخشش یک تمرین استاندارد باشد. بخشش تسلیم شدن به چیزی نیست. تسلیم به معنای رهاسازی اخلاق یا اهداف شما نیست. بخشش رفتارهای بخشنده نیست. بخشش آزادی آینده شماست. همه شما برای دوست داشتن و گسترش در دسترس هستید. و شماره سه، احترام بگذارید، جشن بگیرید و تکامل روابط خود را تشویق کنید. تکامل، رشد، گسترش و همه اینها را با پذیرش تغییر و اجازه دادن به تغییر در زمانی که شما بین سیال و انعطافپذیر پارک میکنید، به وجود میآید، تشویق کنید. شما اینجا هستید مایع و منعطف درست اینجاست. لطف و راحتی چیزی است که در بین آن پارک کرده اید. ممنونم که اینجا با من هستی ممنونم که به من اجازه دادید این زمان را با شما داشته باشم. ممنونم که به من اجازه دادی در تو سرازیر شوم. امیدوارم یک چیزی باشد که گفتم که بتوانی با آن کنار بروی و بگویی، میدانی چیست؟ این واقعاً میتواند به من در زندگی واقعاً فوقالعاده شگفتانگیز، تجربه و دیدن عشق بیشتر کمک کند.
من خواهر شما هستم. من خواهرت هستم در رفاه و امکان و وقتی می گویم به تو ایمان دارم، به این دلیل است که دارم. امیدوارم به زودی دوباره شما را ببینم.
مرتبط: گابی برنشتاین به شما نشان می دهد چگونه خودتان را دوست داشته باشیدt