مدیریت آشفتگی: ایجاد سیستم های سازمانی پس از یک
تشخیص ADHD
کی سی دیویس در بیشتر عمر خود با نامرتب بودن مبارزه کرد.
اگرچه سیستمهایی برای سازماندهی خانهاش نداشت، اما راههایی برای عملکرد پیدا کرد. با این حال، پس از به دنیا آمدن فرزند دومش در طول همه گیری، همه چیز به طرز چشمگیری تغییر کرد.
دیویس، یک درمانگر حرفهای دارای مجوز و نویسنده چگونه در هنگام غرق شدن خانه را حفظ کنیم، میگوید: «توانایی من برای تیراندازی از لگن بدون سیستم دیگر کار نمیکند».
دیویس در تلاشی برای یادگیری نحوه کنترل آشفتگی در خانهاش، در مورد سیستمهای سازمانی تحقیق کرد. مشکل این بود که این سیستم ها برای افراد عصبی ایجاد شده بودند. در این مرحله، او نمی دانست که اختلال نقص توجه/بیش فعالی (ADHD) دارد.
او میگوید: «من سعی کردم سیستمهایی را برای تا کردن لباسهای زیرم یا استفاده از قفسههای کتاب و ظروف شیشهای رنگینکمان پیادهسازی کنم، اما هیچکدام کار نکرد. خانه او هرج و مرج بود، و از آنجایی که در طول همه گیری بود، او “کاری نداشت جز اینکه دور هم بنشیند و فکر کند، چرا خانه من کار نمی کند؟”
از طریق یک فرآیند آهسته آزمون و خطا، بازتاب زیادی از خود و یک تشخیص نهایی ADHD که به طور تصادفی از پیروان TikTok او الهام گرفت، دیویس شروع به کشف سیستم هایی کرد که برای او کار می کنند.
هنگامی که دیویس سعی میکرد کنترل خانهاش را در دست بگیرد، همیشه از خود میپرسید: «گلوگاه کجاست؟» برای تعیین اینکه چرا او با یک کار خاص دست و پنجه نرم می کرد. به عنوان مثال، زمانی که او از شستن لباس اجتناب کرد، توانست «گلوگاه» خود را شناسایی کند که باید آن را تا کند. بنابراین، او تصمیم گرفت این مرحله را قطع کند و لباس ها را بدون تا کردن کنار بگذارد. او میگوید: «و ناگهان، من یک فرآیند شستشوی لباسها را داشتم که برای من کار میکند.
در آن زمان، او که تشخیص داده نشده بود و نمیدانست که مبتلا به ADHD است، نمیدانست که این «گلوگاه» چیزی است که معمولاً اختلال عملکردی، که از شروع یا تکمیل کار افراد مبتلا به ADHD جلوگیری می کند.
او میگوید: وقتی دیویس شروع به تجربه موفقیت کرد، تصمیم گرفت مکاشفات خود را در TikTok به اشتراک بگذارد. اما به زودی، او پیروان زیادی از افراد مبتلا به ADHD را جمع آوری کرد. فالوورهای او نظراتی مانند “این تنها چیزی است که برای من قابل درک بوده است” و “این تنها چیزی است که برای من به عنوان یک فرد ADHD کار می کند.”
سپس، مردم از او پرسیدند، “آیا شما ADHD دارید؟” پس از شنیدن این سوال از طرفداران مختلف، دیویس با روانپزشکی مشورت کرد که او در ۳۵ سالگی تشخیص داد که او مبتلا به ADHD است.
وقتی او تشخیص را دریافت کرد، روند سوگواری را پشت سر گذاشت. دیویس میگوید: «فهمیدم که با وجود اینکه در زندگیام خوب بودهام، باید خیلی سخت تلاش کنم تا بر شرم غلبه کنم. «من مجبور بودم خیلی سخت کار کنم تا شفقت به خود داشته باش.” او به این فکر کرد که اگر در اوایل زندگی اش تشخیص داده می شد، چگونه ممکن بود همه چیز برای او آسان تر باشد.
با این حال، تشخیص او همچنین به او امکان داد تا راههایی برای عملکردی بیشتر بیابد – یک فرآیند تغییر شکل که اثر گلوله برفی داشت. همانطور که او سیستمهای جدیدی را امتحان کرد که کار میکردند، متوجه شد که وظایف آسانتر است و خانهاش روانتر کار میکند. سپس از خود میپرسید: «چه چیز دیگری را میتوانم تغییر دهم؟ من چه کار دیگری انجام می دهم که به طور انتقادی تحلیل نکرده ام که آیا برای من کار می کند یا نه؟»
او میگوید: «لزوماً یک نقطه عطف یا لحظهای به اندازهای وجود نداشت که فقط به خودم اجازه تغییر بدهم.
یکی از جنبه های سازمان که اکثر مردم آن را در نظر نمی گیرند، عنصر احساسی است.
دیویس میگوید: «بسیاری از نکات سازمانی به دلایل عاطفی که چرا ما با چیزهایمان گیر میکنیم، نمیپردازند. زمانی که شروع به ساختن ویدئو کردم و در مورد اینکه فردی نامرتب هستم صحبت کردم و تصاویری از خانه به هم ریختهام را نشان دادم، یکی از رایجترین نظراتی که دریافت میکردم این بود: خیلی خوب است که خانه شخص دیگری را میبینم که شبیه خانه من است، زیرا احساس میکنم خیلی خوب است. شرمنده من.’»
این منجر به یکی از مفاهیم کلیدی در کتاب او شد: “بی نظم بودن یک شکست اخلاقی نیست.” او توضیح می دهد که نامرتب بودن از نظر اخلاقی خنثی است و ربطی به شخصیت شما ندارد یا شما را به عنوان یک «آدم بد» تعریف می کند. این مفهوم برای دیویس و پیروانش آزاد است و به آنها اجازه میدهد تا اولین قدم را برای کنجکاوی در مورد اینکه چرا در حال مبارزه هستند بردارند.
دیویس میگوید: «وقتی یک فرد نامرتب بودن از نظر اخلاقی متهم است، فکر میکنید دلیل این که شما در حال مبارزه هستید تنبلی یا سختکوشی نیستید یا غیرمسئولیتپذیر هستید. او اضافه می کند که وقتی نامرتب بودن را از نظر اخلاقی خنثی مجدداً در نظر بگیرید، به شما این امکان را می دهد که فکر کنید، چیزی که من با آن دست و پنجه نرم می کنم یک نقص شخصیتی نیست، بنابراین من اجازه دارم بیرون از جعبه فکر کنید، و من اجازه دارم این را طوری که برای من کار می کند سفارشی کنم.
دیویس همچنین از تغییر کلمه “کار سخت” به “کار مراقبت” دفاع می کند. او میگوید: «تغییر بخشی از این زبان میتواند به یک نوع واقعاً سریع احساس گیر افتادن منجر شود. .
بهجای تمیز کردن اتاق، او میگوید «تنظیم مجدد یک اتاق» تا ارتباط منفی با وظیفه تمیز کردن را حذف کند و یک کار محدود را دوباره تعریف کند که حتی میتوانید با گوش دادن به موسیقی آن را لذتبخش کنید.
دیویس یک “روش تمیز کردن ۵ چیز” ایجاد کرد به افراد کمک کنید در مورد تمیز کردن (یا تنظیم مجدد) اتاق کمتر احساس استرس کنند. دیویس میگوید: «در هر اتاق فقط پنج چیز وجود دارد: زباله، ظروف، لباسهای شستهشده، چیزهایی که مکان دارند و چیزهایی که مکان ندارند.
Yuzu Sasaki Byrne، مربی سازماندهی و بهرهوری در NEATOPIA که در ADHD تخصص دارد، توضیح میدهد که چرا سیستم دیویس برای افرادی که دارای ADHD هستند مفید است. او توضیح می دهد: «دیدن یک آشفتگی باعث می شود که شروع کنند. شکستن این فرآیند به افراد مبتلا به ADHD کمک می کند تا یک بازی جالب برای یافتن موارد خاص ایجاد کنند.
ساساکی برن میگوید: «این روش به او کمک میکند تا روی کار در حال انجام برای برداشتن یک دسته از اقلام تمرکز کند و حواسپرتی را کاهش دهد.» از آنجایی که افراد مبتلا به ADHD با تمرکز مشکل دارند، این به آنها کمک می کند تا بر این چالش غلبه کنند. ساساکی برن می افزاید: “این روند را نیز تسریع می کند زیرا تصمیم گیری کمتری برای انجام دادن دارد.”
یک سیستم دیویس دیگر “وظایف بسته شدن” است. او فهرستی از کارهایی دارد که در شب انجام می دهد، مانند بارگیری ماشین ظرفشویی و جارو کردن زمین، تا صبح او کاربردی تر باشد. دیویس می گوید: “من می توانم یک بار در روز یا یک بار در هفته لیست وظایف خود را انجام دهم.”
این برای افراد مبتلا به ADHD کار می کند زیرا “ایجاد یک روتین به افراد اجازه می دهد روز خود را با ساساکی برن میگوید آسان است. “مغز ما کارهای روزمره را دوست دارد و روال ها به حذف حدس و گمان یا تصمیم گیری کمک می کند.”
اکنون که دیویس سیستمهای کاربردی را پیدا کرده است که برای او کار میکنند، او میتواند در مورد چگونگی این سفر فکر کند سلامت روانی او را بهبود بخشید. او میگوید: «قبلاً من همیشه به فضایم واکنش نشان میدادم، مثلاً «لباس تمیزی ندارم» یا «لباسها را نمیشستم»، بنابراین واقعاً خستهکننده بود. او همچنین از واکنش همیشه به بی نظمی اضطراب داشت.
اکنون، به جای واکنش، دیویس با داشتن سیستمهای عملکردی در جای خود، احساس فعال بودن میکند. او میگوید: «من یک طرح ساختاریافته و راهی دارم که به فضایم نزدیک میشوم، جایی که احساس میکنم خانهام برای خدمت به من وجود دارد – من برای خدمت به خانهام وجود ندارم. «احساس شگفت انگیزی است که فضایی کارآمد داشته باشید. من از فضایی لذت می برم که فکر نمی کردم توانایی داشتن آن را داشته باشم.”
این مقاله در اصل در شماره ژانویه/فوریه ۲۰۲۳ مجله SUCCESS منتشر شد.
اتهامات