3 گام برای آشکار کردن قدرت کامل انسانی خود از طریق “عدم تمرکز”

۳ گام برای آشکار کردن قدرت کامل انسانی خود از طریق
“عدم تمرکز”
با الهام از پژوهش استاد روانشناسی، آنجلا داک سنگ ریزه به طور گسترده به عنوان یک پیش بینی کننده مهم موفقیت و عملکرد در نظر گرفته می شود. دارای دو جزء اصلی است که تعریف شده است. توسط داک ورث و کوین در سال ۲۰۰۹: “ثبات علاقه” و “پشتکار تلاش”. داک ورث میگوید: «فقط «مقاومت در مواجهه با شکست نیست، بلکه تعهدات عمیقی نیز داشته باشید که در طول سالیان متمادی به آنها وفادار بمانید».
این ایده که سخاوت برای موفقیت بلندمدت اساسی است به اندازه کافی معقول به نظر می رسد. به انجام کاری که انجام میدهید ادامه دهید، به کار خود ادامه دهید ، پرشور باشید، تسلیم نشوید و در نهایت پاداش خواهید گرفت.
من نیز سعی کردم در چندین مرحله از زندگی خود تمرکز فوق العاده ای داشته باشم. سوزاندن روغن نیمه شب در دانشکده پزشکی در سال دوم، صرف زمان زیادی در واحدهای بالینی در ابتدای دوره دستیاری روانپزشکی و کنار گذاشتن یکی از سرگرمی های مورد علاقه من – موسیقی – از زندگی بسیار متنوعی که در آن دوران به نظر می رسید. یکی از پیشگامان در زمینه نورکوچینگ.
در مجموع، به نظر میرسد که ما این کار را انجام دادهایم – در واقع، این نشانهای از مانترای آمریکایی «بوت استرپینگ» است. هر چقدر هم که این مفهوم انگیزشی جذاب باشد، تمام آن چیزی که می درخشد طلا نیست. با این حال زرق و برق دارد، و ما فریفته این هستیم.
کشیدن پرده
بیشتر ما اشتیاق عمیقی برای ثبات و روابط بلندمدت داریم، مقاومت در برابر تغییر و تحسین از نوع “شخصیت” که سخاوت از آن حمایت می کند.
در واقع، نوع بشر تاریخ طولانی ای در ارزش گذاری شن، از یونانیان باستان دارد. آنها سرگردانی فیزیکی را «غیر متمدن» می دانستند. آنها میتوانستند مجذوب ذهنیت “در جای خود” بمانند. و عوامل بهرهوری انقلاب صنعتی نیز به شدت وقف خلسه هیپنوتیزمی تفکر کارگر خطی بودند: تخیل آسانی که بر سادگی جذاب سنگریزه تأکید میکند.
صرف نظر از تغییرات فعلی در ماهیت کار و نیاز به بازیابی انسانیت بسیار جالبتر، ممکن است زمان آن رسیده باشد که از این خلسه خارج شوید. به نظر من، وقت آن است که حریصانه صحنه را با «عدم تمرکز» به اشتراک بگذارید تا قدرت کامل انسانی شما بیان شود. به این صورت است:
۱٫ رشد را فدای تعهد نکنید.
پایبندی به یک برنامه شغلی بلند مدت شما را در خطر بی ربط شدن قرار می دهد. افرادی که در چندین زمینه در تجارت کار کرده اند، برای ایجاد ارتباط در بخش های مختلف بسیار مناسب تر هستند. و کسانی که زندگی خود را با زمان هایی که به احتمال زیاد موفق می شوند تطبیق داده اند. حتی اگر یک عامل تغییر چابک نباشید، اغوای هیپنوتیزمی یکنواختی شن محدودیت هایی دارد.
در دانشکده پزشکی، وقتی کارهای بیشتری به روزم اضافه کردم (ورزش، مدیتیشن، بیرون رفتن با دوستانم) عملکردم افزایش یافت. در طول اقامتم، به توصیه مربیانم، وقتی زمان بیشتری را صرف صحبت با همکاران روی نیمکتهای پارک کردم و زمانی که برای شنا در برکه والدن رفتم، تفکرم عمیقتر شد. علیرغم اصرار مربیان برای انتخاب بین کار بالینی و تحقیق، من هر دو را با شدت یکسان انجام دادم – به خاطر اینکه بهعنوان یک رابط بین رفتار انسانی و علم مغز شناخته شده بودم، تنها در هر یک از زمینهها شناخته شده بودم.
خبر خوب این است که تحقیقات اخیر نشان می دهد که سخاوت ممکن است ارتباط کمی با موفقیت شما داشته باشد. در یک مطالعه در سال ۲۰۱۸ که متا را ترکیب کرد با تجزیه و تحلیل و مطالعات میدانی، محققان دریافتند که «استقامت بدون دستیابی به اشتیاق، صرفاً مشقتآمیز است، اما پشتکار با دستیابی به اشتیاق، افراد را به جلو سوق میدهد. با گنجاندن اشتیاق در مفهومسازی و اندازهگیری شن، تحقیقات آینده ممکن است دریابید که سنگریزه واقعاً مطابق تبلیغات خود است.
علاوه بر این، خود داکورث در سال ۲۰۱۹ تحقیقات جدیدی را در مورد شن ارائه کرد. داک ورث در مصاحبه ای با Penn Today در پی این مطالعه. “بله، این بسیار مهم است، کمک به افراد در کنار آمدن با چیزهایی که سخت هستند، اما این بهترین پیش بینی کننده همه جنبه های موفقیت نیست.”
۲٫ دست و پا زدن، انحراف و کمی استراحت.
اگر بپذیریم که جایگاه گریت در تالار مشاهیر روانشناختی مورد تردید است، چه چیزی ممکن است جای آن را بگیرد؟ ترکیبی از عدم تمرکز و ریزش، بهره وری را بهینه می کند. به خودی خود، پشتکار یک ویژگی مفید است. اما به همان روشی که ورزشکاران استقامتی باید خود را برای رسیدن به اوج عملکرد گام بردارند، پشتکار برای موفقیت باید دوره های “خاموش” را در هم آمیخته باشد.
شواهد حکایتی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد انحراف، انحراف و از کار افتادن عوامل گمشده برای موفقیت هستند. اگر تلاش آنها در ریاضیات پوانکاره نبود، انیشتین و پیکاسو ممکن بود بزرگترین سهم خود را نداشته باشند. نظریه نسبیت ممکن است کشف نشده باشد و جنبش کوبیسم در هنر الهام گرفته نشده باشد.
اگر استیو جابز انحراف خود را در کلاس خوشنویسی انجام نمی داد، تایپوگرافی کامپیوتر مکینتاش هرگز متولد نمی شد. و بسیاری از نوآوریهای مایکروسافت اگر بیل گیتس «هفتههای فکر کردن» را به یک عادت دوسالانه برای وقفههای کاری تبدیل نمیکرد، هرگز به چشم نمیخورد. دابلینگ، انحراف و از کار افتادن همه راهبردهای عدم تمرکز هستند.
وقتی استراحت کردن را به یک عادت تبدیل کردم، توانستم ببینم که علم مغز نباید در ذهن دانشگاهیان بماند. من میتوانم یافتههای پیچیده را برای رهبران و مردم عمومی ترجمه کنم. این جهش را زمانی انجام دادم که بسیاری از مشاوران خوش نیت به من گفتند که هیچ اشتهای شرکتی برای علم مغز در یادگیری وجود نخواهد داشت (اگرچه محبوبیت “علوم اعصاب سازمانی” به نظر می رسد در حال افزایش است).
۳٫ با ریتم شناختی خود همگام شوید.
همانطور که روانکاو ارنست ولف اشاره کرد، تحقق با زندگی در هماهنگی با خود به دست می آید. برنامه زندگی خودتنظیمی نیازمند فعال بودن مدارهای “گریت” و غیر فوکوس است. وقتی نوبت به تفکر میرسد، من این را «ریتم شناختی» مینامم – چیزی که ما انسانها اتفاقاً برای رسیدن به آن تلاش میکنیم.
عدم تمرکز بخشهای بسیار مورد نیاز مدار “خود” در مغز را فعال میکند که خارج از دسترس هستند. در حالی که سنگریزه مانند نورافکنی است که بخشهای انتخابی شما را روشن میکند، مدار مغز غیرمتمرکز مانند نورافکنی است که بیشتر شخصیت شما را برجسته میکند. سرهم بندی کردن با یک ایده، دودل کردن یا حتی خیالبافی همه به صورت استعاری نورافکن ها را برای خودسازی بیشتر روشن می کنند. ارتباط و خودکنترلی.
رویاپردازی به من کمک کرد تا متوجه شوم که مردم میتوانند از دانستن بیشتر در مورد مغز زیبای خود بهره ببرند و من میتوانم تمرین مشاوره و مربیگری خود، NeuroBusiness Group را برای ارائه این امتیازات راهاندازی کنم. و بسیاری از ایدههای در کتابهای من نیز از رویاپردازی ناشی شدهاند. با رویاپردازی، احساس می کنید با عناصر ظریف شخصیت خود در تماس هستید.
در کار قبلیاش، داک ورث به ارزش خودکنترلی در دستیابی به موفقیت اشاره کرد. با این حال، او متوجه شد که خودکنترلی و سخاوت دو چیز جداگانه هستند. با این حال، من باید تعجب کنم که چگونه داکورث تصور میکرد که انسانها میتوانند بدون خودکنترلی به آن ارادهای دست یابند که سنگدلی نیاز دارد. آیا تعریف او از “خود” محدود به حس عینی و بسیار ناقصی از خود بود که سخاوت آن را فرا می خواند؟ تنها با قدرت، مغز شما احتمالاً تا خط پایان میلرزد، نیمهشناس و نیمهتوان.
این طبیعی است که گاهی اوقات تکانشی، حواس پرت، گناهکار یا ناامن باشید. اما شما باید در برابر انحصار گریت در روانشناسی خود مقاومت کنید. ممکن است خودکنترلی بهتری را نوید دهد، اما نتیجه نمی دهد. بنابراین نظر خود را تغییر دهید، شغل یا روش های خود را تغییر دهید، یا هر از گاهی زندگی خود را تغییر دهید. شما شانس بیشتری برای موفقیت خواهید داشت و مغز شما از انرژی شما تشکر خواهد کرد.
این مقاله در نوامبر ۲۰۱۷ منتشر شده و به روز شده است. عکس از @ilonakozhevnikova/Twenty20
Srini Pillay، M.D.، مدیر عامل NeuroBusiness Group و نویسنده برنده جایزه کتاب های متعددی است، از جمله Tinker Dabble Doodle Try: Unlock the Power of the Unfocused Mind، زندگی بدون قفل: ۷ درس انقلابی برای غلبه بر ترس و مغز و تجارت شما: علوم اعصاب رهبران بزرگ. او همچنین به عنوان دستیار نیمه وقت روانپزشکی در دانشکده پزشکی هاروارد خدمت می کند و در برنامه آموزش اجرایی در مدرسه بازرگانی هاروارد تدریس می کند. اخیراً سرینی مجموعهای از ویدیوها را در مورد “مدیریت افسردگی در محیط کار” برای آموزش لینکدین ایجاد کرده است.