5 دلیل علمی که شما از آن بیشتر موفق هستید تو فکر می کنی
۵ دلیل علمی که شما از آن بیشتر موفق هستید
تو فکر می کنی
پس از المپیک تابستانی بارسلون ۱۹۹۲، محققان تصاویر مراسم و مصاحبه های مدال را تجزیه و تحلیل کردند و دریافتند که دارندگان مدال طلا خوشحال ترین به نظر می رسند. جای تعجب نیست. اما چیزی که آنها را شگفت زده کرد این بود که دارندگان مدال برنز نسبت به دارندگان مدال نقره بسیار شادتر بودند.
چگونه ورزشکارانی که سوم شدند، خوشحال تر به نظر می رسیدند. از کسانی که دوم شدند؟ روانشناسان این پدیده را «تفکر خلاف واقع» می نامند. تفکر خلاف واقع زمانی رخ میدهد که اتفاق مهمی رخ میدهد و تصور میکنیم که چگونه ممکن است چیزها متفاوت از آب در آمده باشند، با در نظر گرفتن جایگزینهایی برای قرار دادن واقعیت کنونی خود در زمینه.
بگویید من دوم شدم. طبیعی است که به این فکر کنم که چقدر به پایان کار اول نزدیک شدهام، و همه کارهایی که باید برای رسیدن به آن به روشی متفاوت انجام میدادم. این یک خلاف واقع رو به بالا است که تمایل دارد ما را ناامید کند. (“من باید طلا می گرفتم.”)
اگر سوم شوم، طبیعی است که به همه افرادی فکر کنم که این کار را نکردند. تریبون را بسازید این یک خلاف واقع نزولی است که باعث می شود ما احساس هیجان کنیم. (“من یک مدال بردم!”)
و اینگونه است که رتبه دوم در واقع می تواند احساس بدتری نسبت به سوم شدن داشته باشد. تفکر خلاف واقع درباره مقایسه و دیدگاه است.
اکنون آن را برای موفقیت اعمال کنید. مهم نیست که چقدر موفق باشید، فکر کردن به افرادی که حتی موفق تر هستند آسان است. از نظر کارآفرینی، دیگر صاحبان مشاغل (به ویژه آنهایی که به عنوان رقابت در نظر گرفته می شوند، چه واقعی باشد چه خیالی) با مکانهای بیشتر. کارمندان بیشتر مشتریان بهتر جیب سرمایه عمیق تر
یا به معنای وسیعتر، افراد دیگری که به نظر میرسند ارتباط بیشتری دارند. با اعتماد به نفس بیشتر. رهبران بهتر یا برای رسیدن به (طلا)، ثروتمندتر.
زیرا این موضوع است: وقتی مدال یا سکو در میان نیست، این طبیعی است که فقط موارد خلاف واقع رو به بالا اعمال شود. آن را به عنوان سندرم خانه بزرگتر در نظر بگیرید. مهم نیست خانه جدید شما چقدر بزرگتر است، در عرض یک یا دو ماه، به آن عادت کرده اید. اکنون فقط خانه شماست… و یکی در پایین خیابان وجود دارد که بزرگتر است. آنچه ما داریم — آنچه هستیم — واقعیت کنونی است و مقایسههای ما تمایل دارد بر آنچه که نداریم یا نشدهایم تمرکز کند.
همه را اضافه کنید و به دلایل مختلف به نظر میرسد که افراد زیادی موفقتر از من و شما هستند… اما ممکن است در واقع اینطور نباشد.
< /div>
۱٫ وقتی به نظر می رسد که افراد دیگر دوستان بیشتری دارند.
ما با موفقیت اجتماعی ظاهری شروع خواهیم کرد. دوستی های نزدیک به طور فزاینده ای نادر است. یک مطالعه نشان داد میانگین تعداد دوستان “نزدیک” افراد ۲٫۰۸ است. (بیست و یک درصد از پاسخ دهندگان به یک نظرسنجی گزارش کرد که آنها هیچ دوست نزدیکی ندارند.)
بنابراین، اگرچه ممکن است فکر کنید تقریباً همه دوستان بیشتری دارند، آنها احتمالا این کار را نمی کنند. علاوه بر این، آنچه اهمیت دارد کیفیت دوستیهای شماست، نه کمیت. این همان چیزی است که من به عنوان دوستان ۳ صبح به آن فکر می کنم: افرادی که اگر ساعت ۳ صبح با آنها تماس بگیرید چون به کمک نیاز دارید، می آیند، بدون سؤال.
کلید این است که یک یا دو دوست واقعاً خوب داشته باشید… و تعداد زیادی از افرادی که لزوماً دوست نیستند، اما بودن در کنارشان لذت بخش است. یا به اشتراک گذاشتن منافع مشترک. یا ایجاد یک رابطه سودمند متقابل.
این به ویژه درست است…
۲٫ زمانی که به نظر میرسد افراد دیگر زندگی اجتماعی غنیتری دارند.
جزئی از جمعیت “هوشمند” نیستید؟ به اندازه کافی عجیب، یک %C2%A0%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%20%DA%A9%D9%87%20%D9%87%D8%B1%DA%86%D9%87%20%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF%20%D8%A8%D8%A7%D9%87%D9%88%D8%B4%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C%20%D8%B4%D9%88%D9%86%D8%AF%D8%8C%20%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D9%84%20%DA%A9%D9%85%D8%AA%D8%B1%DB%8C%20%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AF%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D8%A7%D8%AF%20%D8%A8%D8%A7%D8%B4%D9%86%D8%AF.
شاید به این دلیل است که هر چه باهوش تر باشید، ممکن است روی دستیابی به اهداف بلندمدت تمرکز بیشتری داشته باشید. اگر اینطور باشد، وقت گذراندن با دوستان – صرف نظر از اینکه چقدر باهوش باشند – میتواند بیش از آنکه مفید باشد، حواسپرت کننده به نظر برسد.
بنابراین، اگر دوست دارید برای تمرکز روی یک پروژه، بهبود مهارت، اصلاح طرح کسبوکارتان، یا بررسی موارد دیگری در فهرست کارهایتان، به تنهایی وقت بگذرانید، تصور نکنید که این باعث میشود از نظر اجتماعی کمتر موفق شوید.
ممکن است به این معنی باشد که شما از بقیه باهوشتر هستید.
۳ . وقتی دیگران اعتماد به نفس بیشتری به نظر میرسند.
همه ما افرادی را میشناسیم که بهطور باورنکردنی اعتماد به نفس دارند. این بدان معنا نیست که اعتماد به نفس آنها موجه یا به دست آمده است. فقدان خودآگاهی را با توانایی شناختی پایین ترکیب کنید و به اثر دانینگ-کروگر، سوگیری شناختی که در آن افراد تصور می کنند باهوش تر و ماهرتر از آنچه هستند هستند.
< /div>
اما جلوه D-K جنبه دیگری دارد. افراد با توانایی بالا تمایل دارند میزان مهارت خود را دست کم بگیرند. آنها شایستگی نسبی خود را دست کم می گیرند، حداقل تا حدی به این دلیل که تصور می کنند کارهایی که برای آنها آسان است برای سایر افراد نیز به همان اندازه آسان است.
فکر نمی کنید همه پاسخ ها را دارید؟ آیا به طور خودکار فرض نمی کنید که حق با شماست؟ آیا احتمال بیشتری وجود دارد که بگویید “من فکر می کنم” به جای “من می دانم”؟
این می تواند به این معنی باشد که شما باهوش تر هستید، و موفقتر از آنچه فکر میکنید.
زیرا خرد (و موفقیت) از درک این موضوع ناشی میشود که اگرچه ممکن است چیزهای زیادی بدانید، هنوز چیزهای زیادی وجود دارد. خیلی چیزها که نمی دانید — و مشتاق یادگیری هستید.
۴٫ وقتی افراد دیگر ثروتمندتر به نظر می رسند.
پول مهم است. اما در مورد احساس موفقیت و شادی، پول تقریباً آنقدر که فکر میکنید مهم نیست.
به عنوان یک مطالعه منتشر شده در Journal of Positive Psychology نشان داد که ثروتمندی یک پیشبینی ضعیف برای شادی است. طبق این مطالعه پرینستون معروف ۲۰۱۰:
فراتر از ۷۵۰۰۰ دلار … درآمد بالاتر نه راهی برای تجربه شادی است و نه راهی برای رسیدن به آن تسکین ناراحتی یا استرس.
شاید ۷۵۰۰۰ دلار آستانه ای باشد که بیش از آن افزایش بیشتر درآمد دیگر توانایی افراد را برای انجام کارهایی که برای رفاه عاطفی آنها مهم است، مانند گذراندن وقت با افرادی که دوستشان دارند، اجتناب از درد و بیماری، و لذت بردن از اوقات فراغت، بهبود نمی بخشد.
هدف ۷۵۰۰۰ دلاری کمی شبیه قانون ۱۰۰۰۰ ساعت تا تسلط است: در مجموع، شاید دقیق باشد، اما نه چندان در موارد خاص ممکن است شماره شما ۱۰۰۰۰۰ دلار باشد. یا ممکن است ۳۵۰۰۰ دلار باشد.
به جای تعریف موفقیت با یک خط پایان — یک عدد، یک متریک، یک خانه خاص یا خودروی خاص یا نمایه عمومی خاص — موفقیت را با انجام کاری که از آن لذت می برید تعریف کنید. کاری که به شما احساس رضایت، رضایت و خوشحالی می دهد. کاری که به شما امکان می دهد تا حد امکان، سرنوشت خود را کنترل کنید.
و بعد از اینکه آیا فرصت دارید، در حداقل گاهی اوقات، برای انتخاب های مثبت. بخشی از درآمد خود را صرف کارهایی کنید که میخواهید انجام دهید: سرمایهگذاری، تفریح، حمایت از یک هدف، هر چیزی که به شما احساس رضایت و رضایت بیشتری میدهد.
اگر بتوانید این کار را انجام دهید، موفق هستید… و احتمالاً نسبت به افرادی که پول بیشتری دارند احساس موفقیت خواهید کرد. زیرا پول فقط میتواند میزان شادی و رضایت شما را تغییر دهد – نه ماهیت اساسی آن.
۵٫ وقتی کارآفرینان دیگر روی کسبوکارشان کار میکنند، نه در آنها.
به عنوان ری سیلورستاین میگوید:
پلی وجود دارد که هر کارآفرینی باید از آن عبور کند تا بتواند کسب و کار خود را فراتر از یک نقطه خاص رشد دهد، نقطه ای که باید از «انجام» به «پیشرو» تبدیل شود… از روز به عقب برگردند. -عملیات روزانه و لغزش در نقش ناظر.
هنوز زمان زیادی را در کسب و کار خود صرف می کنید. ، وقتی دیگران این کار را نمی کنند؟ این بدان معنا نیست که شما آنقدر موفق نیستید. یا به عنوان یک رهبر موثر. بر اساس مطالعه منتشر شده در Industal and Labor Relations Review، تخصص فنی بسیار مهم است.
به عنوان محققان می نویسند:
مزایای داشتن یک رئیس بسیار شایسته به راحتی بزرگترین تأثیر مثبت بر سطح رضایت شغلی یک کارگر معمولی است.
کارمندان زمانی که توسط افرادی با تخصص عمیق در فعالیت اصلی کسبوکار هدایت میشوند، بسیار خوشحالتر میشوند.
اینگونه فکر کنید، و هیچ درجه ای از تفکر خلاف واقع بالا نمی تواند شما را وادار کند. احساس کنید رهبر خوبی نیستید.
زیرا بهترین رهبران با اجازه رهبری میکنند، نه با اقتدار.
< /div>