تکامل برتونی فاستین، اولین سیاه پوست اورگان
شراب ساز
این داستانی درباره شراب نیست.
با این حال، دارای ۱۵ هکتار انگور است که در ۵۰ هکتار زمین در تپه های غربی پورتلند، اورگان رشد می کند. دو اتاق چشایی که در مرزهای دره مشهور ویلامت قرار دارند. و یک کشاورز با لباس کارهارت در حال رانندگی با تراکتور در میان مزارع سرسبز.
برتونی فاوستین، مرد پشت ابی کریک تاکستان، ثمره کار خود را به محصولاتی تبدیل میکند که هم انوفیلها و هم تازهکاران در تلاش برای پر کردن لیوانهایشان هستند. اما فقط پنج دقیقه به او گوش دهید و متوجه خواهید شد که داستان او فراتر از تانن ها یا مواد معدنی است.
به The Crick، ملک اصلی کارخانه شراب سازی در دشت های شمالی بوکولیکی است، و ممکن است صدای موج ملایم آب را بشنوید که از میان نهر می گذرد در حالی که گالن های انگور خیسانده در بشکه ها فرو می روند. به اتاق مزه او، The Crick PDX بروید و ممکن است مجموعهای از هیپهاپ دهه ۹۰ را بشنوید که توسط یک دیجی پخش شده است، خندهای از جشن تولد یک مادربزرگ ۷۰ ساله یا مکالمهای درگیر بین غریبهها. مهم نیست که کسی کدام یک از فضاهای فاوستین را کشف کند، همه آنها حس یکسانی دارند: حس تعلق عمیق.
پل زدن بر دو جهان
در حالی که عمل تعلق هیچ صدایی ندارد، غیبت آن می تواند مانند یک طوفان رعد و برق باشد.
فاوستین که از دو فرهنگ بسیار متفاوت آمده است، این غوغا را از صمیم قلب می داند. پدر و مادر و دو خواهر و برادر او در سال ۱۹۶۹ از هائیتی به بروکلین، نیویورک آمدند. فاستین و دو خواهر و برادر دیگر در ایالات متحده به دنیا آمدند.
“بزرگ شدن در نیویورک در دهه ۸۰، اینطور نبود.” هائیتی بودن جالب نیست…” او به یاد می آورد. هائیتی ها از شما دوری می کردند زیرا به اندازه کافی هائیتی نبودید و بچه های آمریکایی … از شما دوری می کردند زیرا شما بیش از حد هائیتی بودید. بنابراین ما در این دوگانگی عجیب و غریب که بین دو دنیا و دو زندگی در هم آمیخته بود زندگی میکردیم.”
هویت فاستین با این واقعیت که انتظاراتی در مسیر شغلیاش وجود داشت، پیچیدهتر شد.
او به اشتراک میگذارد: «دکتر، وکیل یا مهندس نیستید، شما یک شکست خانواده هستید». زندگی [پدر و مادرم] بسیار دشوار بود، و آنها هیچ چیز نداشتند، بنابراین در ذهن آنها، تنها چیزی که شما را موفق می کرد همین عناوین است.
اگرچه او آرزو داشت از این ایده های تجویز شده عصیان کند. گناه او از اینکه هرگز کافی نبود، او را به تلاش برای یک مسیر پیشپزشکی سوق داد، فقط به اندازه کافی کلاس را متوقف کرد و شروع کرد تا متوجه شود که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد. سازش او تبدیل شدن به یک تکنسین بیهوشی بود که باعث انعطاف پذیری در یافتن کار در شهرهای دیگر شد. او قصد داشت کالیفرنیا را مورد توجه قرار دهد، اما پس از اینکه شغلی او را به اورگان برد، با همسرش آشنا شد، تشکیل خانواده داد و اولین ریشه خود را در این ایالت کاشت.
برتونی فاستین تماس واقعی خود را پیدا می کند
زمانی که پدرش به طور غیرمنتظره ای در سال ۲۰۰۷ درگذشت، فاوستین تغییر عمیقی را تجربه کرد – متوجه شد که زندگی کوتاهتر از آن بود که محقق نشود. و اگرچه او بلافاصله نمیدانست که چه چیزی این موفقیت را از نظر شغلی هدایت میکند، او متوجه شد که استفاده از منابعی که از قبل در دسترس او بود، نقطه خوبی برای شروع خواهد بود. همسرش ۵ جریب انگور در ملک خود در تپه های غربی پورتلند داشت، و با اینکه او مشروب خوار نبود و تقریباً از مزه یا ساختن شراب چیزی نمی دانست، شغل خود را در بیهوشی رها کرد. ، دارایی آنها را خرید و یک شراب ساز شد.
اگرچه فاوستین اشتیاق خاصی به شراب نداشت، اما یک کاتالیزور داشت که او را به جلو می برد: DNA او. او میدانست که اگر والدینش میتوانند بدون صحبت کردن به این زبان یا داشتن مدرک به ایالات متحده بیایند و به موفقیت دست یابند، پس میتوانست شراب درست کند.
او کتابهای آموزش را نمیخواند یا گواهینامههای صنعتی دریافت نمیکرد. اما او به مدت سه ماه در یک مدرسه شراب در سالم، اورگان شرکت کرد و بعد از اینکه فهمید چیزی دارد که هیچ کس دیگری در کلاس انجام نمیدهد، آن را ترک کرد: انگور.
«همه در برنامه به آن علاقهمند و مشتاق بودند. او می خندد. “من تنها کسی در کلاس بودم که در واقع یک تاکستان داشتم.” متولد شده است
پانزده سال بعد، او هنوز چیزی دارد که بسیاری دیگر ندارند: محصولی که مردم برای تجربه کردن آن تلاش می کنند. موقعیت مکانی او در دشت شمالی با کارخانههای شرابسازی در سایر بخشهای ایالت متفاوت است، زیرا بسیار دور از مسیر اشتباه است، و شما فقط عمداً به آنجا میروید—هدف، برای اکثر بازدیدکنندگان، خود فاستین است.
درک دلیل آن کار دشواری نیست. صدای او همان کاری را که یک سیگار برگ انجام میدهد باز میکند – ابتدا با گستردگی بزرگتر از حد معمول، اتاق را پر میکند و سپس در الیاف لباسهای شما حل میشود، به طوری که خاطره حضور آن مدتها پس از خروج شما را به یاد میآورد. او خردههای عمیق و گاهی غاز انگیزی را که در طول مسیر آموخته است، بیرون میدهد و به مشتریانش میدهد. سپس، او روح خود را باز می کند و شما را به مکالمات آسیب پذیر< دعوت می کند. /a>، مبارزات خود را به عنوان وسیلهای برای ارتباط واقعی آشکار میکند.
او میگوید زندگیاش همیشه پر از تاریکی بوده است و به لحظات جوانیاش اشاره میکند که در آن شاد نبودن راحتتر بوده است. تو غمگین نشدی.» او میگوید این طرز تفکر، جایی که نتوانسته کسی را باور کند، به این معناست که به خودش هم اعتقاد ندارد. امروز، او اعتراف می کند که مالک است قطعات شکسته و ترس از آسیب پذیر بودن در مورد تجربیات خود را ندارد، زیرا معتقد است این تجربیات مشترک است که ما را به یکدیگر متصل می کند.
«بالاخره می فهمم که من کافی هستم، و این آخری است. او میگوید: سفر با صنعت شراب و هر کاری که انجام میدهم به من این امکان را داد که برخی از آنها را ببینم.
این برتونی فاستین است که مردم را به سمت خود می کشاند
عمق پیام او اکسیر واقعی است که مردم را از درهای او عبور می دهد، زیرا اگر از فاوستین بپرسید، شراب صرفا مکانیسم تحویل برای چیزی بزرگتر.
تجربی را که او در مکان Crick PDX خود داشت، داشته باشید، که به گفته او تمایل دارد مسافران و کسانی را که در کنفرانسها شرکت میکنند بیشتر جذب کند.
«یک روز، من داشتم. چهار زن سیاهپوست… در فاصله ۱۵ دقیقه از [یکدیگر] میآیند،» او میگوید.
زنها به او گفتند که آمدند چون درباره داستان او شنیدهاند. سی دقیقه بعد، او آنها را تماشا کرد که به سمت یک میز حرکت کردند و غذای خود را با یکدیگر تقسیم کردند. به دلیل نفوذ و پلتفرمی که ایجاد کرد، او توانست تجربه ای شبیه به آن را برای دیگران به ارمغان بیاورد.
او تجربه دیگری را به یاد می آورد که در آن سه گروه مختلف از شراب سازی او آمدند. وقتی از او پرسید که چگونه و چرا به آنجا رسیدند، همه گفتند که به خاطر او بوده است.
«من می گویم، نه، شما از فلوریدا آمده اید…. چه کار دیگری در شهر انجام می دهید؟» و آنها می گویند: «هیچی. ما به خاطر تو آمدیم.» و این هنوز هم مرا [به هم می زند]،» او اذعان می کند. “اما اگر من حداقل تاثیری را که بر دیگران دارم اعتراف نکنم و سعی نکنم آن را جشن بگیرم یا درک نکنم، تقریباً به آنها ضرر میرسانم.”
ایجاد فضاهایی که مردم احساس کنند به آنها تعلق دارند برای فاستین بسیار مهم است. که او مایل است با صحبت در مورد اینکه چگونه مسائل سیستمی مانند نژادپرستی نهادینه شده، استعمار و امتیازات مانع از شکوفایی شرابسازان اقلیت میشود، خود را از یک صنعت بسیار تأثیرگذار حذف کند.
مستند قرمز، سفید و سیاه
برای روشن کردن تفاوت های موجود در صنعت شراب، او شرکت تولیدی خود را برای ساخت سال ۲۰۱۸ ایجاد کرد. مستند قرمز، سفید و سیاه. این فیلم به جزئیات چالشها و موفقیتهای شرابسازان رنگینپوست اورگان و در جامعه LGBTQ+ که اغلب از شناخت صنعت کنار گذاشته شدهاند، میپردازد.
در این فیلم، فاستین به اشتراک میگذارد که «از لحاظ تاریخی، در ایالات متحده یک شرابساز است. یک مرد سفیدپوست است که دسترسی و فرصت ممتازی داشته است. به عنوان یک اقلیت در هر صنعتی، به شما نگاه می شود. بعضی روزها از پشتت غلت می زند، و روزها درد می کند.»
این درد وقتی ظاهر می شود که مشتریان به اتاق مزه او می آیند و در مورد شراب ساز می پرسند. وقتی به آنها میگوید که شرابساز است، میگوید اغلب نگاههای گیجشدهاش پیدا میشود.
او میگوید: «خب، شما تاکستان ندارید، نه؟» «و من می گویم، «آره. من یک ملک ۵۰ هکتاری دارم، و همیشه این بود: «خب، چگونه؟»
«چگونه» سؤالی است که ارزش باز کردن را دارد، زیرا در مورد تاریخچه توزیع عادلانه آن صحبت می کند. در این کشور فرود بیایید.
دو طرف این اولین شرابساز سیاهپوست اورگان است
قانون اهدای زمین اورگان در سال ۱۸۵۰، که به مردان سفیدپوست و همسرانشان ۶۴۰ هکتار زمین میداد، صراحتاً سیاهپوستان را از داشتن هر زمینی محروم میکرد. در سال ۱۹۲۰، آفریقاییآمریکاییها ۱۴% از کشاورزان کشور را تشکیل میدادند، اما امروزه این تعداد به حدود ۱% کاهش یافته است. وقتی آن را بیشتر به شرابسازیهای متعلق به سیاهپوستان شمارهگیری میکنید، تعداد آن کمتر از ۱ است. % از حدود ۱۱۰۰۰ کارخانه شراب سازی در ایالات متحده در اورگان، اولین کارخانه شراب سازی ثبت شده در دهه ۱۸۵۰ بود، با این حال اولین شراب ساز سیاه پوست در این ایالت Faustin در سال ۲۰۰۸ بود.
این یک واقعیت است که تغییر کرد. راهی که فاستین نشان می دهد. به معنای واقعی کلمه.
او میگوید: «صنعت در سال ۲۰۰۸ به من گفت که من اولین شرابساز سیاهپوست اورگان هستم. “من اهمیتی ندادم؛ من این کار را برای صنعت انجام ندادم. من این کار را برای کسی انجام ندادم.»
این عنوانی بود که او تا سال ۲۰۱۲، پس از تشخیص فرصتی که برای ایجاد پلتفرمی داشت که توسط لفاظیهای دیگران دیکته نشده بود، مالکیت عمومی نداشت.
او میگوید: «ما در تمام زندگیمان اصطلاح «توکن» را میشنویم، «اما بالاخره تصمیم گرفتم که کسی باید ببیند. و این چیزی است که: من هرگز نشانه آنها نخواهم بود. من هر روز نشانه من خواهم بود زیرا می توانم ارزش آن را انتخاب کنم.”
تعهد به نمایندگی
هنگامی که فاستین در کانون توجه قرار گرفت، میگوید که متوجه شده است که صنعت میگوید او به این بخش نگاه نمیکند. راه حل او؟ به صنعت نشان دهید که او واقعاً چه کسی بود – یک کشاورز شراب که هر جا میرود لباسهایش را میپوشد.
“من برای رویدادهای کراوات مشکی لباسهای شلواری میپوشم – با دکمه و کراوات… و شما این را دریافت میکنید. مرد لباس پوشی که ظاهر می شود و می خواهد دلیل آن را بداند.» او می گوید. “و اکنون می توانم در مورد نمایندگی صحبت کنم بدون اینکه این موضوع پرتنش باشد.”
تعهد او به نمایندگی معتبر باعث توجه کارهارت به او شد و از او دعوت شد تا بخشی از کمپین #FriendsOfCarhartt 2018 باشد. که این شرکت می گوید از “مردم واقعی، سخت کوش و همه کارهای خوبی که انجام می دهند” تجلیل می کند. فاوستین در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی نمایش داده شد و حضور او در کمپین #ThankYou شرکت در مورد مربیگری در طول بازیهای فوتبال کالج در ABC و ESPN به صورت زنده پخش شد.
«آنچه من از آن برداشتم این است که شما را نشان میدهید. هر روز هستند،» او می گوید، حتی زمانی که احساس خوبی ندارد. «چون ما نمی توانیم انتخاب کنیم که چه کسی را تحت تأثیر قرار دهیم. ما باید انتخاب کنیم که چگونه.»
نحوه تأثیرگذاری او بی شباهت به نحوه تولید شراب نیست: او اجازه می دهد. او معتقد است که طبیعت بهترین شراب ساز است و انگور و مخمر کار مهمی را انجام خواهند داد. مردم اگر شرایط مناسبی داشته باشند، همین کار را خواهند کرد. این همان چیزی است که فاستین برای همه کسانی که از درهای او عبور می کنند امیدوار است.
“یکی از چیزهایی که همیشه وقتی مردم به دیدن ما می آیند می گویم این است که “می دانی چگونه وارد در شدی، اما این به من بستگی دارد که چگونه ترک کنی.» او می گوید. حالا تصور کنید اگر نه فقط کسب و کارها، بلکه تصور کنید اگر هرکسی که با آنها برخورد کردید به آن فکر کرده باشید. شما باید تغییر کنید یا تصمیم بگیرید که چگونه شما را ترک کنند. من فکر میکنم دنیای متفاوتی خواهد بود.»
عکاسی توسط ©Chad Brown/Courtesy of Bertony Faustin.
استفانی الیس یک نویسنده غذا و سفر، و همچنین استراتژیست روابط عمومی و سازنده محتوا برای شرکت خود است. او خطوط فرعی در واشنگتن پست، بی بی سی سفر، خوب غذا خوردن، Saveur و موارد دیگر دارد و مشتریان او عبارتند از رهبران فکری در امور مالی، برندسازی، مراقبتهای بهداشتی و فضای غذا و نوشیدنی، با یک بازیکن سابق NBA و شرکت مجرای کار که برای اندازهگیری خوب به این سمت میروند. میتوانید در stefanieellis.com یا در اینستاگرام @ تماس بگیرید ۴۰somethingunicorn.
کانال ها