۹ نکته زود هنگام برای پرندگان دیررس
خرگوش سفید را از ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب به خاطر بسپارید (“اوه عزیزم! اوه عزیزم! من خیلی دیر خواهم شد!”)؟ گوش های دراز را بردارید، چیزی کمی تندتر از “اوه عزیزم” عوض کنید، و به من دست پیدا کردید. خب، من از عادت همیشه دیر خرگوش. نه فقط به این دلیل که من را تحت فشار قرار می دهد. نه فقط به این دلیل که دیگران را عصبانی میکند (وقتی من و دخترم به کلاس موسیقی صبح شنبه او میرویم، باید چشمهای مودار را ببینید). اما چون من را به یک منافق تبدیل کرده است. چگونه می توانم سر بچه هایم فریاد بزنم که عجله کنند در حالی که من همیشه پشت سرم می دوم؟ بنابراین من با بهترین مشاوران ممکنی که میتوانستم تصور کنم مشورت کردم تا یاد بگیرم چگونه دیر تأخیر نکنم: افرادی که به طور مداوم، به طور معجزه آسایی، نه فقط به موقع، بلکه زودتر از آن زمان میرسند.
چگونه از دیرکردن خودداری کنیم.
شورای اوایل پرنده من شامل دوستان و اقوام، همسران دوستان و آشنایان اقوام است. معلمان روزنامه نگاران سخنرانان عمومی انواع مدیران. یک “زبان شناس محاسباتی”. ویراستاران. تعداد تکان دهنده ای از شاعران. و همه آنقدر پر از توصیه های خوب هستند، آنها باید ستون های موفقیت خود را بنویسند به جای اینکه مهربانانه اجازه دهند من حکمت آنها را در اینجا به اشتراک بگذارم. اینها هفت نکته آنها برای اینکه چگونه دیر دیر نشوید و به موقع بودن، برای تغییر است.
۱٫ به موقع بودن را در اولویت قرار دهید.
“فقط یک موضوع تصمیم گیری استمارلا جو فیشر کالیفرنیایی گفت: برای انجام آن. من تمایل داشتم که او را باور کنم، زیرا فیشر یک همکار اصلاحشده دیرباز است که اگر به تعویق نمیافتاده بود، پرواز عروسی برادرش را از دست میداد.
۲٫ به خودتان دروغ بگویید.
روث ای. تالر-کارتر، اهل نیویورک، میگوید: «با قرار دادن زمان قرار ملاقات یا جلسه در تقویم خود ۱۵ دقیقه زودتر از آنچه واقعاً هست، مکانها را زودتر دریافت میکنم.
۳٫ اما در مورد مدت زمان طول می کشد – هم سفر و هم آماده سازی.
صادق باشید
تونی گرینبرگ از مریلند میگوید: «بیشتر مردم نمیدانند دوش گرفتن، لباس پوشیدن و غیره چقدر طول میکشد». «یک روز صبح، وقت خود را بگذران. شما شگفت زده خواهید شد.”
۴٫ فضای خود را سازماندهی کنید.
همیشه وسایلی مانند تلفن همراه و کلیدها را در یک مکان نگه دارید تا وقتی بیرون میروید مجبور نباشید آنها را شکار کنید. اوه، درسته؟ اما چند نفر از ما این کار را انجام می دهیم؟
۵٫ آماده شوید، تا بتوانید دیر نکنید.
روز قبل از قرار ملاقات، هر آنچه را که نیاز دارید جمع آوری کنید (دستورالعمل ها، سوابق پزشکی، و غیره) و آن را کنار در یا در ماشین خود بگذارید.
۶٫ انتظار بدترین ها را داشته باشید و بر اساس آن زمان حرکت خود را افزایش دهید.
آن ترافیک؟ اتفاق خواهد افتاد گم شدن؟ روی آن حساب کنید. «وقتی بچهها درگیر هستند، زمان کافی بگذارید تا سه چیز به خطا برود!” تری گریست از مریلند گفت.
۷٫ آن را خجالت آور کنید که دیر شود.
الدن کارناهان، یکی دیگر از اهالی مریلند، میگوید: «من تا حدودی عصبانی میشوم، اما امیدوارم زمانی که شخص دیگری دیر میکند، آن را دوست داشته باشم، بنابراین من خودم جرأت تأخیر ندارم. (در مریلند چیست؟)
۸٫ از خود بپرسید که چرا همیشه دیر می کنید.
این میتواند نشانهای از “مشکلات” از ADHD تا جستجوی هیجان در نارضایتی در شغل خود – و مشخص کردن دلایل شما ممکن است منجر به تغییراتی در زندگی شود که میل به ولنگاری را کاهش می دهد. متوجه شدم، برای من، مسئله اصلی اضطراب در مورد لیست کارهایم است. من دائماً وسوسه می شوم قبل از خروج از خانه چیزی را خط بزنم. که من را به نکته مورد علاقه من هدایت می کند:
۹٫ وظایف خود را اولویت بندی کنید.
بهجای انجام یک کار لحظه آخری که ممکن است شما را برای یک مهمانی دیر کند، زودتر از وقت خانه را ترک کنید و برنامهریزی کنید که وقتی رسیدید، یک تماس برقرار کنید، %۰A%0A%0A%0A
%DA%86%D8%B1%D8%A7%20%D9%85%D9%87%D9%85%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%20%DA%A9%D9%87%20%D8%AA%D8%A3%D8%AE%DB%8C%D8%B1%20%D9%86%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF.
%۰A%0A%0A%0A
%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B7%D9%88%D8%B1%20%DA%A9%D9%87%20%D9%85%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85%20%D8%B4%D8%AF%D8%8C%20%D9%86%D8%B5%DB%8C%D8%AD%D8%AA%20%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%20%DA%86%DB%8C%D8%B2%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%20%DA%A9%D9%87%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D9%85%20%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%81%D8%AA%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%85.%20%DA%86%DB%8C%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D8%A7%D9%8B%20%D8%A8%D9%87%20%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87%20%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D9%87%20%D8%B2%D8%AF%20%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%B3%20%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87%20%D8%A8%D9%88%D8%AF.
%۰A%0A%0A%0A%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C%20%D9%85%DB%8C%D9%84%D8%B1%20%D8%A7%D8%B2%20%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%AC%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%A7%20%DA%AF%D9%81%D8%AA:%20
%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D9%85%D9%88%D9%82%D8%B9%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%20%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C%20%DB%8C%DA%A9%20%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87%20%D8%B6%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%20%D8%AA%D8%A7%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A2%D9%85%D8%AF%20%DA%A9%D8%A7%D8%B1%20%DA%A9%D9%86%D8%AF.
%۰A%0A%0A%0A%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%B3%20%D9%81%D9%88%D9%84%DB%8C%20%D8%A7%D9%87%D9%84%20%DA%A9%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%81%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%A7%D8%8C%20%DB%8C%DA%A9%DB%8C%20%D8%A7%D8%B2%20%DA%86%D9%86%D8%AF%DB%8C%D9%86%20%D9%86%D9%81%D8%B1%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%AF%DB%8C%D8%B1%20%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%86%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B9%D9%87%D8%AF%20%D8%B1%D8%A7%20%D8%AA%D8%B4%D8%A8%DB%8C%D9%87%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87%20%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%8C%20%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF:%20%C2%AB%D9%85%D9%86%20%D8%AD%D8%AF%D8%B3%20%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B2%D9%86%D9%85%20%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D9%85%20%D8%A8%D9%87%20%D8%B9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86%20%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%20%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%87%20%D8%B4%D9%88%D9%85%20%DA%A9%D9%87%20%D8%A8%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%20%D8%A8%D9%87%20%D8%A7%D9%88%20%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%AF%20%DA%A9%D8%B1%D8%AF.
%۰A%0A%0A%0A
%۲۰%D8%AF%DB%8C%D9%88%DB%8C%D8%AF%20%D8%B3%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B2%20%D8%A7%D8%B2%20%D8%A7%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C%D9%88%20%DA%AF%D9%81%D8%AA%20%DA%A9%D9%87%20%D8%AA%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%AA%20%D8%A7%D9%88%20%D8%AF%D8%B1%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8%20%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87″>
اوه [بلیپ]! اوه [بلیپ]! اکنون واضح به نظر میرسید که در تمام این سالها، وقتی مردم را منتظر نگه داشته بودم و آنها میگفتند “اشکال ندارد”، مخفیانه منتظر تشییع جنازه من بودند، جایی که میتوانستند در مورد اینکه من مرحوم ملیسا بالمین هستم، قدردانی کنند.
شنبه بعد، ۴۵ دقیقه بیدار شدم زودتر از حد معمول، دخترم را به کلاس موسیقی اش بردم – طبق برنامه! – و برای یک بار هم که شده با کره چشم های پر مو مواجه شد. در واقع هیچ نوع کره چشمی وجود ندارد. کلاس لغو شده بود.
هنگامی که ساختمان را ترک میکردیم، صدای جیر جیر از درختی در نزدیکی ما را تعقیب میکرد – کاملاً مطمئن هستم که پرندگان اولیه هنگام خندیدن صدایی را میدهند.
این مقاله در فوریه ۲۰۱۷ منتشر شده و به روز شده است. عکس Roman Samborskyi/Shutterstock
سرویس