چرا شرکت شما به یک افسر ارشد تأثیر نیاز دارد (و چه موقعیت مورد نیاز)
چرا شرکت شما به یک افسر ارشد تأثیر نیاز دارد (و چه
موقعیت مورد نیاز)
این موقعیتی است که ممکن است حتی از وجود آن ندانید، اما به زودی نقش مهمی در رهبری ایفا خواهد کرد. تیم های سراسر کشور من پیشبینی میکنم که هر شرکت بزرگ و استارتآپ بهزودی مدیر ارشد تأثیر خود (CIO) را استخدام میکند و با انجام این کار، صدای تأثیرگذاری را در C-Suite بالا میبرد.
در حالی که بدون شک می توانید انواع نقش های مخفف را که با حرف C شروع می شوند، به صدا درآورید، تاثیر اصلی نقش افسر برای اکثر شرکت ها ناشناخته است. حتی ممکن است فکر کنید که آن را به دنیای غیرانتفاعی محدود کنید، جایی که امروزه بسیار رایج تر است.
با این حال، سال گذشته عنوان CIO شروع به ساختن یک نام تجاری قویتر برای خود در دنیای استارتآپ کرد که BetterUp معروف ترین CIO تا به امروز را استخدام کرد: شاهزاده هری. اما از آنجایی که CIOها هنوز بسیار نادر هستند، در حال حاضر توسط اکثر شرکت ها به عنوان یک چیز خوب و نه یک ضرورت شناخته می شوند. با این حال، برای سازمانهای آیندهنگر، CIO بهزودی برای موفقیت کوتاهمدت و بلندمدت شرکتهایی با هر اندازه بسیار مفید خواهد بود.
Axios گزارش می دهد که “کسب و کارها برای نجات جامعه تحت فشار بیشتری هستند،” امروزه، مردم بیشتری به کسب و کارها اعتماد می کنند تا دولت ها یا سازمان های غیر دولتی. این یک بار فوقالعاده سنگین بر دوش بنیانگذاران و مدیران عامل است و احتمالاً نمیتواند تنها با یک نفر (که به طور همزمان توسط سرمایهگذاران عمدتاً برای ایجاد بازده مالی تحت فشار قرار میگیرد) باشد.
فشار بر شرکتها برای ماموریت گرایی و ایجاد تأثیر مثبت فقط از هر چند از بیرون – به طور فزاینده ای از داخل نیز می آید. کارگران در همه ردههای سنی – و بهویژه اعضای نسل جدید Z- بیتردید از شرکتهایی که در آنها کار میکنند انتظار دارند که هم در جامعه مسئولانه عمل کنند و هم ابزاری را برای آنها فراهم کنند که از طریق آن بتوانند تغییری در جهان ایجاد کنند.
کارمندان امروزی به سرعت شرکت هایی را ترک می کنند که به آنها احساس هدف نمی دهند، و آنها را ترک می کنند. استانداردهای فزاینده بالایی در مورد انتظارات از رفتار شرکت دارند. هر دو طرف معادله تأثیر برای همکاران ما مهم است– داشتن تأثیر مثبت بر سهامداران از هر نوع از طریق محصولات و خدمات، و همچنین پاسخ مناسب به معضلات اخلاقی و فرهنگی خارجی در صورت بروز آنها.
به عنوان یکی از بنیانگذاران StartSomeGood تام داوکینز می گوید، “ضریب تاثیر باید یک لنز باشد، نه یک دسته.” به عبارت دیگر، ما باید به طور مستمر در مورد تأثیر در همه اعمال و رفتارهای خود فکر کنیم – نه به عنوان یک بخش جداگانه که فقط در موارد خاص با آن بررسی می کنیم. تأثیر فقط مربوط به روزهای داوطلبانه و اظهارات احساس خوب نیست – بلکه در مورد همسویی با مأموریت، چشم انداز و ارزش های ما در همه کارهایمان است.
برخی از CIOهای پیشگام در حال حاضر در تنظیمات شرکت و راه اندازی سخت کار می کنند. اما از آنجایی که نقش هنوز بسیار جدید است، مسئولیتهای یک CIO هنوز باید نوشته شود – که یک فرصت واقعاً هیجانانگیز برای همه ما است. در آینده، من می بینم که CIOها نقش رهبری کلیدی را در سه حوزه در همه انواع شرکت ها ایفا می کنند.
۱٫ مسئولیت اجتماعی شرکت.
زیر این چتر، من هر دو بخش سنتیتر زیستمحیطی، اجتماعی و حکومتداری را در بر میگیرم ( ESG) معیارهایی که سرمایهگذاران بیشتر و بیشتری در شرکتهای غربالگری و همچنین تلاشهای مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) استفاده میکنند که میتواند شامل همه چیز از تخفیف در محصولات برای گروههای خاص گرفته تا مشارکت با سازمانهای غیرانتفاعی مردمی باشد.
CIO اطمینان حاصل میکند که همه این قطعات در یک روایت منسجم با هم قرار میگیرند و همه فعالیتها به کلیت متصل میشوند. استراتژی شرکت CIO مطمئن خواهد شد که کل تیم رهبری در مورد این تلاشها میدانند و هنگام تصمیمگیری از امور مالی گرفته تا برندسازی، به آنها توجه میشود.
۲٫ پیمایش در تعارضات اخلاقی.
با توجه به شرکتهای بیشتر و بیشتری که نتایجی فراتر از سود صرفاً در نظر میگیرند – مانند محیطزیست و تأثیر اجتماعی – و بهطور فزایندهای شکلهای حقوقی جدیدی مانند Benefit Corporations (B-Corps)، تصمیم گیری بسیار پیچیده تر شده است. چگونه یک شرکت یک شراکت جدید بالقوه را با پیشرفت مالی عظیم و همچنین آسیب زیست محیطی به همان اندازه متعادل می کند؟
اکثر استارت آپ ها مکانیسم خوبی برای این نوع تصمیمات چالش برانگیز ندارند، و در حالی که مدیران ارشد مالی مجهز هستند تا در نهایت به نتیجه مالی برسند، ما به مدیران ارشد فناوری نیاز داریم تا جنبه تاثیرگذاری مسائل را مطرح کنند. این تضمین نمیکند که تأثیر همه تصمیمها را هدایت میکند، اما تضمین میکند که تأثیر روی میز قرار میگیرد و تبدیل به لنزی میشود که شرکتهای آیندهنگر از طریق آن تصمیمگیری میکنند.
۳٫ بیان ارزش ها و اشاعه هدف.
همانطور که متیو مک کارتی مدیر عامل بن و جری می گوید، شرکت ها باید ارزش های خود را داشته باشد و بیان کند.این می تواند هر چیزی باشد، او میگوید، «اما چیزی که نمیتواند باشد، چیزی نیست. ” پس از قتل جورج فلوید در سال ۲۰۲۰، شرکت ها به سرعت بیانیه هایی را در رسانه های اجتماعی منتشر کردند. اما یک سال بعد، محققان دریافتند که تقریباً هیچ ارتباطی وجود ندارد، به عنوان مثال، بین “صحبت کردن درباره تنوع نژادی در اظهارات نیابتی و تنوع نژادی واقعی” در اتاق هیئت مدیره.
انجام کار درست مستلزم کار است و CIOها می توانند اطمینان حاصل کنند که کلمات با عمل پشتیبانی می شوند. CIOها به شرکت ها کمک می کنند تا ارزش های خود را بیان کنند و مطمئن شوند که هم تیمی ها برای تصمیم گیری به آنها متمایل می شوند. CIOها مدافعی برای اهداف و ارزشها در سراسر شرکت خواهند بود و به هم تیمیها در تمام سطوح کمک میکنند تا با مأموریت بزرگ شرکت ارتباط برقرار کنند و به سازمان کمک کنند تا به این ایدهآلها عمل کند – در اقدامات، نه فقط در کلمات.
فرصت روشن است: شرکتها از همه طرف فشار میآورند تا تأثیر خود را در کار خود دنبال کنند. چه در داخل و چه در خارج. برای تحقق این امر، تیم های رهبری به شخصی نیاز دارند که تأثیر را از یک بخش جدا شده به یک لنز ضروری برای تصمیم گیری ارتقا دهد. شخصی که این امر را انجام می دهد، Chief Impact Officer است. و آنها باید استخدام بزرگ بعدی شما باشند.