5 کلید برای یک استراتژی بازاریابی بزرگ برای کسب و کارهای کوچک
۵ کلید برای یک استراتژی بازاریابی بزرگ برای کسب و کارهای کوچک
تفاوت بین کارآفرینان مطمئنی که کسبوکارهای در حال رشد را رهبری میکنند و مالکانی که نمیتوانند از حالت بقا خارج شوند، چیست؟ همه چیز به این ختم میشود: همه کسبوکارهای موفق یک استراتژی بازاریابی واضحی دارند که هر کاری را که انجام میدهند مؤثرتر میکند.
متاسفانه، بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک پرمشغله درگیر اجرای بازاریابی روزانه تاکتیکی مانند ساختن یک وبسایت میشوند. ، ارسال ایمیل، توییت کردن، تبلیغات، بهینه سازی صفحه فرود، وبلاگ نویسی و غیره، که وقت نمی گذارند روی تصمیماتی که عملکرد تاکتیک هایشان را بهبود می بخشد کار کنند.
استراتژی به سادگی است. تصمیماتی که باید بگیرید تا تاکتیک های شما بهتر عمل کنند. استراتژی بازاریابی شما پایه و اساس ایجاد آگاهی، ایجاد علاقه، بستن فروش جدید و تداوم تعامل با مشتری است. استراتژی بازاریابی شما فرهنگ شرکت شما، ترکیب محصولات و خدمات و قیمت گذاری شما را راهنمایی می کند.
هنگام ایجاد یک استراتژی موفق، موارد زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفت، اما پنج تصمیم کلیدی وجود دارد که طی سالها دیدهام به صدها مالک کسبوکار کوچک کمک میکند تا فروش خود را افزایش دهند و در کسبوکارشان سلامت عقل ایجاد کنند.
۵ کلید استراتژی بازاریابی
- مشتری هدف شما چه کسی است؟
- کسب و کار شما در کدام دسته قرار دارد؟
- منفعت منحصر به فرد شما چیست؟
- رقیب واقعی شما چه کسی است؟
- چگونه به وضوح با رقبای خود تفاوت دارید؟
برای اینکه تاکتیک های خود بهتر عمل کنند، کسب و کار خود را توسعه دهید و سلامت عقل را به دنیای خود بیاورید، شما باید در مورد پاسخ ساده و واحد برای هر یک از این سؤالات تصمیم بگیرید و متعهد شوید که آن را برای یک یا دو سال تغییر ندهید.
این تمرکز است. و تمرکز تقریباً همیشه تفاوت بین تجارتی است که به طور سودآور رشد می کند و تجارتی که به نظر می رسد هرگز شتابی به دست نمی آورد. میتوانید همچنان امیدوار باشید که «دفعه بعد که آن ایمیل بهتر کار میکند»، یا میتوانید یک تمرکز واضح و یک استراتژی واقعبینانه ایجاد کنید.
مشتری هدف شما چه کسی است؟
اولین تصمیم در هر استراتژی بازاریابی این است که مشتری هدف خود را مشخص کنید. “به چه کسی خدمت می کنید؟” قبل از اینکه بتوانید هر تاکتیکی را به طور موثر اجرا کنید، همیشه باید به وضوح پاسخ داده شود. این بدان معناست که شما باید به سایر مشتریان بالقوه ای که ممکن است از شما خرید کنند، اما به وضوح برای تمرکز محدود شما مناسب نیستند، “نه” بگویید. توسعه این رشته به زمان نیاز دارد، اما بدون آن نمیتوانید بازاریابی موثری انجام دهید.
< span class="ezoic-autoinsert-video ezoic-mid_content"/>
تمرکز روی یک هدف کاملاً مشخص ممکن است در ابتدا باعث ناراحتی شما شود، اما همین مسیر را ادامه دهید و ادامه دهید. یکی از دوستان حسابدار من کسب و کار خود را از “انجام مالیات برای هر کسی در فینیکس” به “یک CPA که فقط برای پزشکان مالیات و سرمایه گذاری می کند” تغییر داد – بهترین مشتریان او که نیازهای ویژه ای دارند. او این تغییر را در طی دو سال انجام داد و کسب و کار خود را سه برابر کرد، خدمات خود را محدود کرد و زمینه خود را تقویت کرد.
اگر زمان و پول خود را صرف بازاریابی میکنید اما تلاشهای شما منجر به فروش کافی نمیشود، مشکل تقریباً همیشه این است که شما تعریف بازار هدف خود را به اندازه کافی محدود نکرده اید تا موثر باشید. هرچه بازار خود را محدودتر تعریف کنید تا بتوانید روی آنهایی تمرکز کنید که می توانید بهترین خدمات را داشته باشید و آنهایی که می توانند بهترین خدمات را به شما ارائه دهند، کل کسب و کار شما موثرتر خواهد بود.
رده شما چیست؟
دسته شما به سادگی شرح کوتاهی از کسب و کار شماست. کسی برای توصیف کسب و کار شما چه کلمات کمی می گوید؟ استارباکس “قهوه با کیفیت بالا” است، چیپوتل “بوریتوی تازه مکزیکی” است. کسب و کار مالیاتی دوست من صرفاً «حسابداری مالیاتی برای پزشکان در فینیکس» است.
اکثر صاحبان مشاغل نمی توانند در برابر پیچیده شدن بیش از حد توضیحات شرکت خود مقاومت کنند. این امر باعث میشود مردم از آنچه شما واقعاً انجام میدهید مطمئن نباشند، که باعث تضعیف اثربخشی بازاریابی شما میشود. در اینجا یک قانون ساده وجود دارد: اگر فردی یک ماه پس از ملاقات شما نمی تواند توضیحات دسته شما را به وضوح به خاطر بسپارد، در وهله اول هرگز درباره کاری که انجام می دهید کاملاً واضح نبوده است.
تعریف واضح دسته بندی به تقویت بازاریابی شما کمک می کند. و تلاش های فروش به این فکر کنید که برای اینکه بهترین – رهبر – در دسته خود باشید چه چیزی لازم است. شما رهبر نیستید؟ سپس تعریف دسته بندی خود (یا تمرکز بازار هدف خود) را محدود کنید تا زمانی که رهبر باشید. یک لیزر متمرکز می تواند فولاد را در فاصله ذوب کند، اما همان نور بدون جهت اثری ندارد. در تمرکز خود مانند لیزر باشید.
مزایای منحصر به فرد شما چیست؟
منفعت منحصر به فرد شما باید یکی (یا دو) چیز اصلی را که محصول یا خدمات شما واقعاً ارائه می دهد (مزایا) که مشتری هدف شما واقعاً می خواهد را برجسته کند. لیست بلندی از تمام کارهایی که محصول شما انجام می دهد (ویژگی ها) نیست.
در Infusionsoft، ما می دانیم که مشتریان ما فقط نمی خواهند نرم افزار ما: آنها می خواهند فروش خود را افزایش دهند و در زمان خود صرفه جویی کنند. ما هر کاری را که نرم افزارمان انجام می دهد یا صدها مزیت آن را توصیف نمی کنیم، در هر کاری که انجام می دهیم تمرکز خود را بر روی این سه مزیت کلیدی حفظ می کنیم. و هرچه ساده تر آن را توصیف کنیم، بازاریابی ما بهتر عمل می کند.
رقیب شما کیست؟
وقتی شخصی به دنبال خرید راه حلی برای یک مشکل است، به سرعت متوجه می شود جایگزین هایی برای مقایسه با رقابت شما. با این حال، بیشتر کارآفرینان به طور خاص تعریف نکرده اند که رقیب واقعی آنها چه کسی است و پیام های خود را برای ایجاد تمایز واضح برای خریداران خود متمرکز نمی کنند. این فرآیند تصمیم خرید را ناکام میکند و تلاشهای بازاریابی شما را ضعیفتر میکند.
شما باید در ذهن خود در مورد اینکه بزرگترین رقیب شما چیست، شفافتر باشید. اگر شما یک حسابدار مالیاتی هستید، آیا واقعاً رقیب شما با سایر حسابداران مالیاتی شهر است؟ سایر CPA ها یا برنامه ریزان مالی؟ نرم افزار مالیاتی DIY؟ انجام مالیات به صورت دستی؟ زنجیره های ملی حسابداری مالیاتی؟ هر نوع رقیب مقایسه های متفاوتی ایجاد می کند، بنابراین باید آن را به یک یا دو نوع رقیب اصلی محدود کنید.
۳٫
چرا برای مشتری هدف خود متفاوت و بهتر هستید؟
بیانیه استراتژی بازاریابی شما چگونه به نظر میرسد؟
وقتی پنج تصمیم کلیدی استراتژی بازاریابی را در قالب جمله قرار میدهید، به نظر میرسد که این عبارت خالی است:
نام شرکت شما دستهبندی پیشرو برای مشتریان هدف است که مزایای منحصر به فردی را ارائه میدهد. برخلاف رقبا، شرکت شما تمایز منحصر به فردی دارد.
نرخ رشد ما با تمرکز و تعهد به این استراتژی بازاریابی واضح و ساده دو برابر شد.
این را خودتان امتحان کنید: جاهای خالی را پر کنید تا بیانیه استراتژی بازاریابی را برای کسب و کار خود ایجاد کنید. دیدگاهی از کارمندان، دوستان و بهترین مشتریان دریافت کنید. همه احتمالات را فهرست کنید و سپس تصمیم بگیرید. چند بار با صدای بلند بگویید. شما باید احساس وضوح و قدرت داشته باشید. همچنین چند کار را به شما نشان میدهد که میتوانید در کسب و کارتان از انجام آنها دست بکشید که تمرکز بیشتری ایجاد میکند.
آیا میتوانید ببینید که چرا توییت کردن، ارسال ایمیل پخش یا ساخت یک وبسایت جدید در صورتی که بیمعنی است. شما در مورد استراتژی بازاریابی خود که تمرکز لیزری دارد نمی دانید؟ انجام این تاکتیکها بدون نقشه راه – استراتژی بازاریابی شما – مشتریان مناسبی را ارائه نمیکند و فروش کمتری نسبت به زمانی که برای اجرای یک استراتژی بازاریابی متمرکز صرف کرده بودید، به شما میدهد.
این راز واقعی است. شرکتهای موفق با نظم و انضباط شدید تمرین میکنند: ایجاد یک استراتژی بازاریابی واضح کاری نیست که شرکتها بعد از بزرگ شدن انجام میدهند، بلکه کاری است که شرکتهای کوچک در وهله اول برای رشد و بزرگتر شدن انجام میدهند.
یکپارچهسازی استراتژی بازاریابی با کسب و کار کلی اهداف
یک جنبه کلیدی که اغلب در بازاریابی کسب و کارهای کوچک نادیده گرفته می شود، همسویی استراتژی بازاریابی با اهداف کلی کسب و کار است. این همسویی تضمین میکند که هر تلاش بازاریابی مستقیماً در دستیابی به اهداف تجاری گستردهتر، مانند افزایش سهم بازار، ورود به بازارهای جدید، یا افزایش شهرت برند کمک میکند. درک اینکه چگونه ابتکارات بازاریابی شما با تصویر بزرگتر اهداف کسب و کار شما منطبق می شود، می تواند منجر به تلاش های متمرکزتر و تخصیص بهتر منابع شود.
عناصر اصلی استراتژی بازاریابی موثر
ایجاد یک استراتژی بازاریابی موفق نقطه اتصال بین پیروزی کارآفرینی و حالت بقای همیشگی است. این راز در پنج تصمیم محوری نهفته است که هر کدام دارای پتانسیل رشد و بازگرداندن تعادل در حوزه تجارت کوچک هستند. همانطور که در مورد این انتخاب های حیاتی فکر می کنید، به خاطر داشته باشید که ماهیت استراتژی در تصمیماتی است که تاکتیک های شما را اصلاح می کند و تاثیر آنها را تقویت می کند.
- مشتری هدف خود را تعریف کنید:
- توضیح واضح و دقیقی از مشتری ایده آل خود بیان کنید.
- از کم کردن تمرکز خود با چشم انداز نامناسب خودداری کنید.
- تشخیص و انضباط برای بازاریابی موثر ضروری است.
- کسب و کار خود را دسته بندی کنید:
- کسب و کار خود را در یک دسته بندی مختصر تقسیم کنید.
- سادگی خاطره ماندنی و وضوح را تقویت می کند. .
- برای رهبری در گروه خود تلاش کنید و در صورت لزوم محدود شوید.
- از مزایای منحصر به فرد خود پرده برداری کنید:
- مزایای اصلی که با مخاطبان هدف شما طنین انداز می شود را شناسایی کنید.
- روی آنچه محصول یا خدمات شما واقعاً ارائه می دهد تمرکز کنید، نه فهرستی جامع از ویژگی ها.
- ساده سازی و تاکید بر مزایای کلیدی. برای افزایش کارایی بازاریابی.
- رقابت خود را تعریف کنید:
- رقبای اصلی خود را در ذهن مشتری خود مشخص کنید.
- تمایز واضحی را در برابر هر نوع رقیب ارائه دهید.
- فرایند تصمیم را با روشن کردن ارزش منحصر به فرد خود تسهیل کنید.
- مزیت متمایز خود را برجسته کنید:
- آنچه شما را از رقبا متمایز می کند را برشمارید.
- این متمایز کننده ها را بر اساس اهمیت آنها در اولویت قرار دهید. مخاطبان هدف خود را.
- این مزایا را به صفحه اصلی و صفحه اصلی آسانسور خود وارد کنید.
عناصر اصلی | توضیح |
---|---|
مشتری هدف خود را تعریف کنید | مشتری ایده آل خود را با دقت تعریف کنید و از حواس پرتی ناشی از مشتریان بالقوه ناسازگار اجتناب کنید. تشخیص و تمرکز برای بازاریابی موثر ضروری است. |
کسب و کار خود را دسته بندی کنید | کسب و کار خود را به شرح دسته بندی به یاد ماندنی ساده کنید. رهبری دسته را هدف بگیرید و در صورت نیاز برای وضوح تنظیم کنید. |
از مزایای منحصر به فرد خود پرده برداری کنید< /td> | مزایای اصلی که با مخاطبان شما طنین انداز می شود را شناسایی کنید. روی محصولات قابل تحویل ملموس تمرکز کنید، نه فهرستهای ویژگیهای جامع. بر مزایای کلیدی برای افزایش اثربخشی بازاریابی تاکید کنید. |
رقابت خود را تعریف کنید | |
مزیت متمایز خود را برجسته کنید | چیزی را که شما را از رقبا متمایز می کند فهرست کنید. اولویت بندی مزایا بر اساس ارتباط مخاطب. متمایز کننده ها را به صفحه اصلی و صفحه اصلی خود وارد کنید. |
وقتی این پنج تصمیم استراتژیک با هم همگرا می شوند، یک بیانیه قانع کننده شکل می گیرد:
[نام شرکت شما] پیشرو [دسته] برای [مشتریان هدف] است که [مزایای منحصر به فرد] را ارائه می دهد. برخلاف رقبا، [Your Company Name] در [Unique Differentiator] برتری دارد.
این بیانیه فرمولی را بپذیرید، آن را برای کسب و کار خود مهار کنید و از سهامداران نظر بخواهید. تا زمانی که وضوح و قدرت در استراتژی شما نفوذ کند، تصمیم بگیرید، تصمیم بگیرید و با صدای بلند صحبت کنید. به یاد داشته باشید، استقرار تاکتیکها بدون یک نقشه راه منسجم، شبیه کشتیهایی است که قطبنمای ناوبری خود را ندارند – بیهدف و سرگردان. در نهایت، این فقط کاری نیست که شرکت های موفق پس از رسیدن به عظمت انجام می دهند. این همان چیزی است که شرکت های کوچک را در وهله اول به صعود و گسترش سوق می دهد.
استراتژی عکس از طریق Shutterstock