چگونه استارتاپ خود را به مرحله رشد تسریع کنیم
چگونه استارتاپ خود را به مرحله رشد تسریع کنیم
در روزهای اولیه هر استارتآپی، تمام تلاش خود را باید صرف ساختن جذابترین، نرمترین، فوقالعادهترین محصولی که تا کنون اختراع شده است.
اما در برخی مواقع، چرخ دندههای پیشرفت باید به سمت پایین تغییر کنند، و این ایدههای بزرگ قبل از ظهور مجدد باید مدتی به خواب زمستانی بمانند تا استارتآپ شما را به موقعیتی در حال تغییر جهان سوق دهند. در مقطعی از چرخه عمر محصول شما، قطعاً قبل از شروع منحنی رشد، شتاب در مورد عامل خنک محصول متوقف می شود. موفقیت دیگر به دموها و MVPها و پذیرندگان اولیه وابسته نیست.
داستان رشد تقریباً نزدیک است. همیشه بر اساس یک داستان بازار ساخته شده است، نه یک داستان محصول.
تغییر این تغییرات تکاملی می تواند بسیار دشوار باشد. چرخ دنده ها بنابراین چگونه میتوانید محصول خود را بدون شکستن آن به بازار تبدیل کنید؟
ارزش اصلی محصول خود را پیدا کنید
روزی که برای اولین بار متوجه میشوید که محصول شما تجربهای عالی را به شیوهای مقرون به صرفه ارائه میدهد – آن روز ممکن است بهترین روز سفر راهاندازی شما باشد.
با Automated Insights، روزی بود که توانستیم اولین نسخه خلاصههای فانتزی فوتبال، بهطور خودکار از برخی دادههای قدیمی که یاهو به ما داده است – یک میلیون تکرار در حدود یک ساعت. با آموزش استارتاپ، این اولین باری بود که یک کارآفرین گفت ده برابر آنچه من میخواستم بپردازد. یک اشتراک ماهانه
آن روز در را کاملاً باز می کند. اما تقریباً بلافاصله پس از آن روز بزرگ، متوجه میشوید که مسیر موفقیت در حال حاضر کمتر به موفقیت یک فرد با محصول شما مربوط میشود، بلکه بیشتر به میزان موفقیت آنها در محصول شما مربوط میشود. و حتی مهمتر از آن: چند نفر برای موفقیت با آن صف میکشند.
مدیریت انتظارات موارد استفاده دور از ذهن
تصادفی نیست، این نقطه عطف معمولا زمانی اتفاق می افتد که مشتریان به جای اینکه شرکت شما همیشه مجبور باشد خود را معرفی کند و محصول شما را به آنها توضیح دهد، شروع به تماس با شرکت شما می کنند. این مشتریان بالقوه نیازی به آموزش ندارند، آنها اکنون بدون اعلام قبلی و با انتظاراتی که از قبل وجود دارد ظاهر می شوند.
این انتظارات مثالی عالی از عبارت “یک مشکل بزرگ برای داشتن” است، اما همچنان یک مشکل است. از آنجا که تقریباً در هر موردی، این مشتریان بالقوه میخواهند از محصول شما تقریباً دقیقاً برای آنچه در نظر گرفته شده است استفاده کنند – اجازه دهید آن را مثلاً ۹۰٪ موارد استفاده جهانی که محصول شما پوشش میدهد، بنامیم.
این ۱۰ درصد دیگر است که می تواند فاز رشد شما را ایجاد کند یا از بین ببرد. اگر سعی کنید همه چیز برای همه مشتریان بالقوه باشد، اقتصاد ارزش پیشنهادی خود را از بین خواهید برد. اگر از در نظر گرفتن ۱۰ درصد موارد استفاده از یک مشتری امتناع کنید، نسخه هر مشتری بالقوه از آن ۱۰ درصد جمع می شود تا زمانی که بسیاری از کسب و کارها را رد کنید.
نقشه راه را کورکورانه دنبال نکنید
من یک شرکت هستم معتقد به دنبال کردن نقشه راه محصول اگر میخواهید کاری بزرگ انجام دهید، تلاش برای انجام یکباره آن دستوری برای شکست است. در عوض، مسیر موفقیت نهایی نیازمند مراحل، مراحل، نقاط عطف و نقاط بازرسی است. یک نقشه راه نه تنها شانس شما را برای رسیدن به مقصدتان افزایش می دهد، بلکه سفری کمتر دلهره آور – و اجازه دهید با آن رو به رو باشیم – کمتر ترسناک را فراهم می کند.
اما من همچنین به این واقعیت اعتقاد راسخ دارم که نقشه راه فقط یک نقشه است، فقط یک راه برای رسیدن به جایی که می خواهید بروید. با رسیدن به هر مرحله، مرحله، نقطه عطف، و ایست بازرسی، میانبرها را پیدا خواهید کرد، ترافیک وجود خواهد داشت، به تکههایی از جادهها و مسیرهای انحرافی لازم برخورد خواهید کرد، تغییرات در همه اشکال آن رخ خواهد داد.
تغییر نقشه راه استراتژیک با پتانسیل درآمد
همانطور که رشد می کنید، نقشه راه شما نیاز به اختراع مجدد و اجماع مداوم از یک تیم بزرگتر و بزرگتر دارد. کلید رسیدن به این اجماع این است که همیشه این تغییرات را به ارزش استراتژیک محصول مرتبط کنید.
معمولا، تغییرات زندگی را در قالب یک آزمایش آغاز می کند – آزمایش یک ویژگی جدید یا راه اندازی یک محصول جدید یا حتی علامت دادن به یک محور عمده فروشی. و اگر به پایگاه مشتری خود توجه داشته باشید، اکنون بسیاری از ارزش استراتژیک محصول توسط خود مشتریان تعریف شده است.
بنابراین بله، شما باید به صحبت های مشتریان خود گوش دهید و نحوه واکنش آنها به این آزمایش ها را نظارت کنید، اما مهمتر از آن، باید به الگوی درآمدی که توسط خود آزمایش تولید می شود توجه کنید. هر چه تغییر استراتژیک بزرگتر باشد، درآمد بیشتری باید ایجاد کند. به عبارت دیگر، از تغییرات استراتژیک عمده فروشی که امید چندانی به بازده سرمایه گذاری زیاد ندارند، دوری کنید.
با آزمایشات خود درآمد ایجاد کنید و در صورت لزوم ضرر کنید. اگر شاخههای سبز اعداد بزرگ را در یک بازه زمانی معقول نمیبینید، آزمایش را کنار بگذارید، مهم نیست که این ویژگی یا محور چقدر از نظر فنی عالی باشد.
تنظیم، خودکار و اصلاح
هنگامی که آزمایش ها را کامل کردید، مسیر درآمد را کشف کردید و تغییر را اتخاذ کردید، باید هزینه ها را برای شرکت خود تنظیم کنید تا بتوانید تغییر را در مقیاس ارائه دهید و شاید قیمتی را که می خواهید تنظیم کنید. مشتریان.
برای تنظیم هزینهها با شرکت خود، میخواهید تا آنجایی که این تغییر را خودکار کنید. تا حد امکان، با استفاده از فناوری (که هزینه دارد)، ویژگی جدید را با کارایی بیشتری به بازار گستردهتر ارائه دهید.
همچنین میخواهید خود ویژگی را اصلاح کنید تا بتوانید آن را به بازار عرضه کنید قیمتی که اکثریت آن بازار می پذیرند.
تصمیمات زیادی باید در اینجا گرفته شود (برای یک یا چند پست اضافی کافی است). منظور من این است که پس از پذیرش تغییر، کار انجام نمی شود.
همانطور که ویژگی های بیشتر و بیشتری را در محصولی که بازار بزرگتر و بزرگتری را ارائه می دهد ادغام می کنید، شروع می کنید برای کنار گذاشتن ویژگی های قدیمی و حتی برخی از مشتریان قدیمی تر. اینکه به مشتری بگویید نمیتوانید (یا دیگر نمیتوانید) آنچه را که میخواهد انجام دهید بسیار بد است، اما اگر نتوانید این ارزش را در بسیاری از مشتریان دیگر تکرار کنید، بدهی سفارشیسازی ایجاد میکنید که مانند یک نشت کند عمل میکند. هر بار که می خواهید آن لاستیک را باد کنید، یک لاستیک.
پس نقشه خود را بکشید، گاز را بزنید، چابک بمانید و تایرها را باد نگه دارید. این فرمول مرحله رشد است.