کارمند من از عالی به وحشتناک تبدیل می شود
کارمند من از عالی به وحشتناک تبدیل می شود
Alison Green، ستون نویس Inc.com به سؤالات مربوط به محل کار و مسائل مدیریت پاسخ می دهد – همه چیز از نحوه برخورد با یک رئیس ریزمدیریت نحوه صحبت کردن با فردی در تیم خود درباره بوی بدن.
در اینجا خلاصه ای از پاسخ به چهار سوال خوانندگان آمده است.
۱٫ کارمند از عالی به وحشتناک تغییر می کند
من گزارش مستقیمی دارم که زمانی بازیگر ستاره من بود و در مسیر رهبری قرار داشت . او طی چند سال در زندگی شخصیاش چالشهایی داشت و به مرور زمان عملکردش کاهش پیدا کرد تا اینکه به یک مشکل تبدیل شد. خطاهای دقت، تاخیر مزمن، و منفی کلی نگرشی که همسالان او را پایین می آورد، در دو سال گذشته آمده و رفته است. خیلی بد خواهد شد، ما یک گفتگوی جدی در مورد اینکه آیا او میخواهد اینجا باشد، خواهیم داشت، او برای مدتی آن را کنار هم میکشد، و سپس به عقب برمیگردد.
من همچنان او را در قبال وظایف شغلیاش پاسخگو میدانم، اما سوال من این است که آیا باید به سرمایهگذاری برای ایجاد هیجان، انگیزه و حمایت از او ادامه دهم تا بتواند خودش را جمع کند. و تمام. خستهکننده و ناامیدکننده است که مدام فکر کنید که بالاخره به جایی که بود برمیگردد و سپس مجبور میشود بارها و بارها همان مسیر را طی کند. آیا باید طوری رفتار کنم که ایمان کامل دارم که این زمان زمانی است که او عملکرد خود را حفظ میکند، یا میتوانم صادق باشم و به او بگویم که وقتی آن را به مدت شش ماه حفظ کرد، میتوانیم طوری صحبت کنیم که انگار وضعیت جدید است؟ او فقط خواستههایش برای رهبری و راههایی را که قرار است اوضاع را تغییر دهد به من ایمیل کرد، و تنها چیزی که میتوانم فکر کنم این است که «وقتی آن را ببینم، باور میکنم». اما همچنین نمیخواهم با ایجاد این تصور که او واقعاً کاری را که میخواهد انجام دهد، بیانگیزه کنم.
نه، وقتی به الگوی تکراری عملکرد بالا و پایین نگاه می کنید، نیازی نیست وانمود کنید که همه چیز عالی است. میتوانید بازخورد مثبتی را برای کاری که اکنون انجام میدهد به او بدهید و در عین حال درباره الگوی گستردهتر و نیاز به ثبات بیشتر صحبت کنید. اگر قبلاً این کار را نکردهاید، ارزش این را دارد که بگویید: «وقتی کارتان خوب است، کارتان عالی است، اما الگوی چند سال گذشته بسیار بالا و پایین بوده است. سطح بالاتری از عملکرد به طور مداوم. کار شما روی X و Y عالی بوده است. چیزی که اکنون به آن نیاز داریم این است که شما روی ثبات و تداوم این سطح از کار در آینده. اگر این کار را تا شش ماه آینده ادامه دهید، در پایان از آن سال میتوانیم درباره اهداف صحبت کنیم — اما در حال حاضر، میخواهم تمرکز شما روی حفظ این سطح از کار باشد.”
(همچنین منطقی است که در مقطعی تصمیم بگیرید که ناهماهنگی بیش از حد یک مشکل است. اگر مشکلات دوباره بازگردند، خوب است تصمیم بگیرید که به فردی در این نقش نیاز دارید که مدام به عقب برنگردد. و بعد — اگرچه باید به او هشدار دهید که در آن نقطه است، اگر در واقع اینطور باشد.)
۲٫ وقتی با هم سفر میکنیم نمیخواهم همه وعدههای غذاییام را با همکارم بخورم
من با همکارم سفر میکنم (جین ) هفته آینده به یک تابع خارج از ایالت. ما همدیگر را به خوبی می شناسیم.
جین با زمان خرابی دست و پنجه نرم می کند. او باید هر دقیقه کاری را انجام دهد و معمولاً در حین انجام آن کار میخواهد همراهی کند. من فردی درونگرا هستم که پس از گذراندن تمام روز خارج از محیط و ملاقات با افراد خارج از ایالت، به زمان استراحت خود نیاز دارم.
دغدغه من زمان صرف غذا و اوقات فراغت عصر است. من از رفتن به یک رستوران خوب و خوردن یک غذای آرام لذت می برم، اما آخرین باری که با هم سفر کردیم این کار را غیرممکن دیدم. جین هر روز می پرسد که من برای هر وعده غذایی چه کار می کنم و اگر چیزی غیر از سرویس اتاق است، او فرض می کند که با من می رود. فرقی نمیکند آن را در زمان نامناسب درست کنم یا غذایی که او دوست ندارد، او آن را درست میکند.
چگونه می توانم یک وعده غذایی را در آرامش بدون توسل به سرویس اتاق هر روز مدیریت کنم؟ من اهمیتی برای چند وعده غذایی با هم ندارم، اما به زمان تنهایی نیز نیاز دارم.
در حالت ایده آل، شما پیش قدم باشید. با او در شروع سفر همانطور که اولین روز کاری را به پایان می رسانید، چیزی شبیه به این بگویید: “من برای مدتی به هتل برمی گردم و بعد احتمالاً شام را به تنهایی صرف خواهم کرد. متوجه شده ام که در پایان به مدتی خلوت به تنهایی نیاز دارم. از روزهای کاری که سفر می کنم یا نمی توانم استراحت کنم. اما می خواهید فردا صبح ساعت ۸:۳۰ در لابی همدیگر را ملاقات کنیم و با هم به محل کار بروید؟
بهعنوان متناوباً، میتوانید نسخهای از آن را قبلاً به او بگویید — مانند، “من میدانم آخرین باری که ما با هم سفر کردیم هر روز با هم غذا می خوردیم، و من می خواستم به شما اطلاع بدهم که احتمالاً بیشتر اوقات برای خودم برای صرف غذا هزینه می کنم. در این سفر من متوجه شدم که نیاز دارم …” (زبان را از بالا وارد کنید.)
اما اگر مایلید یک وعده غذایی با او، چیز خوبی برای ارائه است.
۳٫ صندلی های توپی را در دفتر ورزش کنید
دفتر ما در چند ماه آینده دستخوش تغییراتی میشود، و برای تماسهای حساس به حریم خصوصی، به یک طرح اداری باز با میز گرم و باجههای تلفن تبدیل میشود. ما قصد داریم بسیاری از صندلیها را با توپهای ورزشی جایگزین کنیم. نظر شما در مورد این چیست؟
نظر من این است که ارائه آن به افرادی که آن را میخواهند عالی است و اجبار کردن آن مضحک است. برای افرادی که این کار را نمی کنند.
دفتر شما واقعا، واقعاً باید به افراد اجازه دهد که از این صندلی ها با هیچ دردسری انصراف دهند. حداقل، برخی از افراد دارای شرایط بهداشتی هستند که این صندلیها را غیرممکن یا غیرممکن میکند، اما افرادی نیز وجود خواهند داشت که o فقط آنها را نمی خواهید — و همه باید بتوانند بدون هیچ سؤالی از شرکت انصراف دهند. جای کارفرما نیست که ایده خود را در مورد “سلامت” به کارمندان منتقل کند.
۴٫ درخواستهای مصاحبه اطلاعاتی از فارغالتحصیلان همکار
من نمیدانم نظر شما در مورد توصیههای شغلی که به دانشجویان فعلی یا فارغالتحصیلان اخیر میدهد چیست؟ به فارغالتحصیلان مراجعه کنید، بدون اینکه هرگز آنها را ملاقات نکرده باشید، و از آنها بخواهید درباره کاری که انجام میدهند یا محل کارشان بیشتر بیاموزند، زیرا آنها علاقهمند به انجام همان کار هستند.
من قبلاً این توصیه را شنیده بودم و فکر کردم منطقی است — غرور مدرسه و همه چیز. اما اکنون که در حال دریافت این درخواستها هستم، عجیب به نظر میرسد و در موافقت با آن مردد هستم. من هرگز آن شخص را ندیده ام، و هیچ ارتباطی با او به جز رفتن به همان دانشگاه ندارم. اما پس از آن، به دلیل اینکه نمیخواهم به کسی کمک کنم که در موقعیتی است که قبلا بودم، احساس بدی دارم.
آیا این توصیه خوبی برای دانشجویان فعلی (یا فارغ التحصیلان اخیر) است؟ آیا اکثر مردم واکنش مثبتتری نسبت به من دارند و آمادگی بیشتری برای کمک کردن دارند؟
بسیاری از مردم احساس میکنند با افراد مدرسه خود ارتباط برقرار کرده و مایل به کمک به آنها هستند. تصور این است که تجربهای مشترک داشتهاید، تا حدی چارچوب مرجع مشترکی دارید، و بخشی از همان شبکه هستید، و ممکن است از تمایل فارغالتحصیلان برای کمک به شما سود برده باشید (یا ممکن است در آینده از آن بهره ببرید. ).
سایر افراد ارتباط خاصی با همتایان خود احساس نمی کنند. اگر در گروه دوم هستید، کاملاً مشکلی نیست. شما هرگز موظف به پاسخگویی به درخواست های غریبه ها برای وقت خود نیستید. (اگر چه زمانی که در شروع کار متوجه شدید آلوم ها به شما کمک کرده اند، واقعاً باید آن را برای ادامه فعالیت آن شبکه بپردازید.)
آیا می خواهید یک سوال از خودتان ارسال کنید؟ آن را به alison@askamanager.org ارسال کنید.
< /div>