چگونه استارتاپ خود را سودآور کنید شروع
چگونه استارتاپ خود را سودآور کنید
شروع
اگر شرکت شما هنوز سودآور نیست، احتمالاً صدای تیک تاک ساعت را کمی بلندتر می شنوید. روزها.
شما تنها نیستید. صندوق ورودی من پر از بنیانگذاران وحشت زده است که سعی می کنند بفهمند چگونه فوراً به سوددهی برسند – در صورت امکان دیروز.
در اینجا نحوه زنگ بیدارباش برای یکی از آنها آمد:
یک کارآفرین با یک ایده قاتل همه تکالیف را انجام داده بود – مدل کسب و کار این بود صیقل داده شده، پیش بینی های مالی محفوظ بود. کشش کمی داشتند. آنها شبکهسازی میکردند و قبلاً چند ارتباط سرمایهگذار محکم ایجاد کرده بودند. آنها سرانجام آماده بودند که به آنجا بروند و یک جمعآوری وجوه صادقانه به خیر و آینده روشن آغاز کنند.
سپس. زمین زیر پایشان جابجا شد. بیثباتی اقتصادی سر زشت خود را بهوجود آورد، و جامعه سرمایهگذاری خطرپذیر که با آنها شبکهسازی میکردند، به طور هماهنگ شروع به صحبت در مورد اینکه چگونه در تمام مدت به درآمد و سودآوری نیاز داشتند، پرداختند. بعداً دوباره امتحان کنید، آنها گفتند، وقتی مقداری درآمد به دست آمد.
به مهمانی خوش آمدید، دوست. این یک استارتاپ قاتل Catch-22 است. برای جمعآوری پول باید سودآوری نشان دهید، اما برای ساختن و فروش آن چیز باید پول جمع کنید تا به سرمایهگذاران نشان دهید.
این اولین بار نیست که این پارادوکس به طور ناگهانی در دامان بنیانگذاران می افتد. در واقع، این چرخه ای است که بارها و بارها اتفاق می افتد. گاهی اوقات شرایط کلان اقتصادی فرو می ریزد، گاهی اوقات یک صنعت یا فناوری خاص شعله ور می شود، اما بیشتر اوقات در یک سطح دانه ای است، شاید زمانی که برخی از آن مفروضات مالی محکم عمل نمی کنند.
صرف نظر از کاتالیزور، در برخی مواقع، شرکت شما باید سودآور باشد. پس چرا از دروازه شروع سود آور نباشید؟
سه مرحله برای سودآوری اولیه
در طول ۲۰ سال فعالیت خود در استارتاپها، من همیشه اول درآمد و دوم سود را تبلیغ کردهام. ، رشد سوم. این رویکرد شما را از رادار سرمایهگذاران خاص دور نگه میدارد، اما من همچنین پول جمعآوری کردهام و بخشی از استارتآپهایی بودهام که پول زیادی به دست آوردهاند. من می توانم به شما اطمینان دهم که زمانی که قبلاً سودآور هستید، این پیشنهادهای سرمایه گذار بسیار مولدتر هستند.
این رویکردی است که من داشته ام. بیش از ۲۰ سال است که به هر شکلی استفاده می شود، و این استراتژی با تکامل فناوری تکامل یافته است. این یک اسکریپت جادویی نیست، و نمیتوانم دقیقاً به شما بگویم که چگونه با استارتآپ خودتان به سودآوری برسید، اما میتوانم دستورالعملهایی به شما بدهم و چند سوراخ خرگوش اضافه کنم که میتوانید به پایین سر بزنید.
مرحله ۱: فروش محصول خود را قبل از ساخت شروع کنید
اگر قبلاً شروع به ایجاد یک پیشنهاد سرمایهگذار کردهاید، شما در حال فروش محصول خود قبل از ساخته شدن هستید. پیشنهاد سرمایهگذار صرفاً پیشنهاد فروش پیشبینیهای عظیم فروش به سرمایهگذاران قبل از ساخت محصول – یا تیم یا شرکت است.
پس بیایید این پیش بینی عظیم را چند درجه کاهش دهیم و شروع به فروش رویایی یک واحد محصول کنیم.
تخت خود را رها کنید و به جای آن یک عرشه فروش ایجاد کنید. حقیقت ساده این است که اگر نتوانید فروش یک واحد را به یک مشتری ثابت کنید، هرگز پیشبینی میلیونها واحد را به یک سرمایهگذار نمیفروشید.
اما بیایید واقعی باشیم. یک عرشه فروش شیک قرار نیست محصولی را که وجود ندارد بفروشد. خوشبختانه، مفهوم حداقل محصول قابل دوام به همه شرکتها اجازه میدهد تا انواع محصولات را بفروشند در حالی که این محصولات هنوز در حال ساخت و پالایش هستند.
وقتی محصول خود را تجسم کردید، حتی میتوانید تا آنجا پیش بروید که محصول را با استفاده از یک استراتژی MVP بسازید و حتی با استفاده از سکوهای بدون کد و کم کد برای شروع. کامل نخواهد بود ممکن است حتی قابل سرمایه گذاری نباشد، اما به شما کمک می کند تا به سؤالات سرمایه گذار در مورد دوام بازار، جریان های درآمد و پتانسیل سود پاسخ دهید.
مرحله ۲: تمرکز بر هر چیزی را که فروش نیست متوقف کنید
استارتآپها در ابتدا زمان زیادی را صرف میکنند تا پیشرفت خود را با معیارهای زیادی که دلار نیستند اندازهگیری کنند. این خوب است، تا زمانی که از این نتایج مثبت برای توجیه استراحت و به تعویق انداختن کسب درآمد استفاده نکنید.
و هنگامی که بنیانگذاران استارتآپ با مشکلاتی برای دستیابی به کشش فروش به سراغ من میآیند، معمولاً به یک فرآیند فروش شکسته یا کمخون ختم میشود. . صرف نظر از اینکه چه کسی محصول شما را می فروشد یا چگونه به فروش می رسد، قبل از شروع فروش، زمانی را صرف توسعه یک استراتژی فروش منسجم کنید.
مرحله ۳: هزینه ها را در مقیاس خود حذف کنید
هر راه اندازی می خواهد مقیاس، و بسیاری از آنها شروع به مقیاس بندی می کنند، اما بعد متوجه می شوند که با افزایش خط بالایی، خط پایین آنها در حال کوچک شدن است. این نقطه مقابل سودآوری است، و این جایی است که بیشتر سرمایه گذاران زمانی که خواستار محوری برای سودآوری هستند به آن اشاره می کنند.
وقتی به دنبال مقیاس هستید، مطمئن شوید که نه تنها قصد دارید بازار خود را گسترش دهید، بلکه در عین حال میزان سوختگی شما را نیز کاهش می دهد.
و در نهایت، شما نمی توانید صرفاً اقدامات کاهش هزینه را از بین ببرید، در غیر این صورت در نهایت به پایین آمدن و کاهش هزینه ها دست خواهید یافت. ارائه یک محصول ضعیف اگر استفاده کنید یک استراتژی خزیدن/پیاده روی/دویدن، مشخص می شود که چه چیزی را باید خودکار کنید و چقدر زمان و هزینه برای خودکار کردن هزینه دارد.
در مجموع، این مراحل به شما چیزی برای فروش، راهی برای فروش آن و برنامه ای برای سودآوری می دهد. من راههای زیادی را گذاشتم که میتوانید به آن سرگردان شوید تا امیدواریم هر یک از این مفاهیم را در زمینه استارتآپ خود اعمال کنید.
ماه