ROI جدید: بازگشت به تخیل
ROI جدید: بازگشت به تخیل
هر گونه کهنه سرباز نوآوری با اسپری مناسب از موهای خاکستری، موج های مختلفی را در عملکرد نوآوری — روش ها، چارچوب ها و طرز فکرهای در حال ظهور ، چشم ها را باز کرد و روش های جدیدی برای کار ایجاد کرد. با مشاهده از نزدیک، جهشها از تفکر طراحی به استارتآپ ناب و منبع باز و جمعسپاری غیرمرتبط به نظر میرسند، اما در هسته آنها، هر یک به سادگی وسیلهای جایگزین برای تقویت خلاقیت انسان هستند. جام مقدس — تغییر نرخ موفقیت نوآوری و تأثیر — عمدتاً گریزان باقی می ماند.
سرمایه گذاران همچنان آرزومندانه به افق خیره خواهند شد، امیدوارند پاسخ به زودی ظاهر شود. در قلب این امید یک سوال سوزان وجود دارد: پس از پذیرفتن همه این راهها برای رها کردن خلاقیت و ندیدن تغییر چشمگیر در تأثیر، چه چیزی را از دست دادهام؟
همه اینها به تلاش برای چیزی کاملاً عمیق اشاره دارد — ROI جدید: بازگشت به تخیل. از سالهای حضورم در خط مقدم با صدها سازمان در سطح جهانی، چهار نکته کلیدی بهعنوان چیزهایی که موفقکنندگان را از کسانی که مبارزه میکنند جدا میکند، برجسته است.
۱٫ در دام فکر نکنید که خلاقیت بیشتر به معنای کمتر استراتژیک بودن است.
در دوران مد شده است. استارتآپهای ناب برای ورود به فرصتهای جدید، انجام تحقیقات، سپس شروع به زدن نمونههای اولیه برای دیدن اینکه آیا چیزی میچسبد. اما شانس موفقیت خیلی بهتر از انداختن چیپس روی چرخ رولت نیست. بزرگترین محرک بازگشت به تخیل، برخورد جرقهای بین دید خلاق با سختگیری عمیق استراتژیک و تجاری است. بازگشت به تخیل مستلزم رویکرد جدیدی به استراتژی است، رویکردی که ترکیبی از تجزیه و تحلیل های بنیادی است که استراتژی های قوی را پشت سر هم با تفکر رویایی تشکیل می دهد و به فرصت های بیشتری نسبت به آنچه که تنها با تجزیه و تحلیل می توان کشف کرد، نگاه می کند.
۲٫ به همان اندازه خلاقیت را در سؤالات تجاری سخت و بی رحمانه هدف قرار دهید که در موضوعات سرگرم کننده انجام می دهید.
هر کسی آنقدر دیوانه است که نوآوری را به زندگی خود تبدیل کند. زمین بازی از هیجان صفحه خالی غافلگیر می شود — فرصتی برای تغییر زندگی از طریق یک محصول پیشرفت که باعث می شود مردم تعجب کنند که چگونه بدون آن زندگی کرده اند. اما افزایش شانس این محصول رویایی برای جهش از یادداشت Post-I به بازار، مستلزم اصلاح روشی است که نقش خلاقیت در طول سفر در نظر گرفته می شود. یک مدل کسب و کار موفق نیاز به خلاقیت دارد. مشکلی که اغلب آشکار می شود، پنهان نگه داشتن خلاقیت در پشت چیزهای سرگرم کننده بازار به جای پرداختن به نیاز به خلاقیت در هر بعد از یک پیشنهاد مخرب است. شرکتهای نوآوری و طراحی دیگر نمیتوانند به پاشیدن جادوی ما بر روی چیزهای سرگرمکننده و رها کردن شرکای مشتری برای حل مسائل سختتر، که در آن به خلاقیت استراتژیک عظیم نیاز است اما به ندرت به کار گرفته میشود، راضی باشند.
۳٫ به یک طراح رقص ماهر تبدیل شوید (با نام مستعار، حواستان به دست دادن ها باشد).
چه در نوآوری شرکتی بازی میکنید یا سعی در راهاندازی تکشاخها دارید، نوآوری ناگزیر رنگین کمانی از اشکال مختلف ریسک دارد که بالا میآیند. آی تی. ریسک تقاضا، ریسک اقتصادی، ریسک فناوری، ریسک داده، ریسک برند و ریسک سازمانی همگی به ذهن متبادر می شوند. این خطرات واقعی هستند و نیاز به عرق زیادی دارند. با این حال خطر دیگری وجود دارد که تعداد شگفت انگیزی از ایده های نوآورانه را آشکار می کند: ریسک انتقال. این تهدیدی برای دیدگاه استراتژیک پروژه، جدول زمانی، بودجه، انسجام و شانس موفقیت است که هر بار که یک شریک یا گروه خارجی جدید به سفر به بازار میپیوندد، تغییر میکند. در حالی که سازمانها برای تقویت برنامههای رقص خود از قابلیتها، فناوریها و ورودیهای خود در طول سفر تلاش میکنند تا مدیریت بهتری را به دست بیاورند، ارزش یک شریک خارجی اگر وسعت قابلیتهایی را داشته باشند که نه تنها از طراحی رقص پشتیبانی کنند، بلکه بسیاری از موارد را حذف کنند، از بین میرود. دستکاری هایی که برای پیمایش همه چیز از استراتژی گرفته تا اجرا ضروری بودند.
۴٫ یک شعار جدید را در آغوش بگیرید: طراحی مبتنی بر نتیجه.
در بیش از ۲۰ سال پس از تدوین رویکرد خلاق انسان محور تفکر طراحی، کوهی از نکات اثباتی که مردم را نشان می دهد در مرکز فرآیند خلاق پدید آمده اند. درسهایی کمتر شناخته شده در مورد اینکه سازمانها چقدر نیازهای انسانهایی را که برایشان طراحی میکنند برطرف میکنند، اما در مسیر بازار قرار میگیرند و هرگز به تأثیری در مقیاس نمیرسند.
بخشی از این موضوع در شکاف بین تئوری تفکر طراحی و نحوه انجام آن نهفته است، جایی که بسیاری به شدت به طرف مطلوبیت انسان است، اما به آرامی بر روی مسائل خاردار امکانسنجی و دوام اسکیت بازی کنید. تمرینکنندگان اغلب از پاسخ «چگونه میتوانیم» در مقابل سؤال واقعی که بین نتایج بالقوه و نتیجه عالی قرار میگیرد راضی هستند: چگونه میتوانیم؟ چگونه این چیز را ساخته ایم؟ چگونه سازمان خود را برای بسیج آن آماده خواهیم کرد؟
طراحی مبتنی بر نتیجه یک رویکرد کمتر انسان محور برای نوآوری نیست، بلکه رویکردی است که خلاقیت را در تمام نوآوری ها هدف قرار می دهد. سوالات: چه چیزی باید درست باشد تا این ایده رویایی به بازار عرضه شود و به مقیاس برسد، و چگونه میتوانیم آن چیزها را با بیشترین سرعت و کارآمدی ممکن انجام دهیم؟
طراحی مبتنی بر نتیجه سختتر از ماندن در حباب راحت و بدون مسئولیتپذیری «چگونه میتوانیم» و رها کردن دیگران برای کشف مسائل سخت است. جایزه دیدن همه این تلاشها برای ارتقای خلاقیت به ثمر نشستن بیشتر ارزش عرق و اشکهایی را دارد که یک روش تفکر قویتر نشان میدهد.
ابتدا باید این حقیقت وحشیانه را بپذیرید