5 مسئولیت بنیانگذار استارتاپ که هیچ کس هشدار نداده است شما درباره
۵ مسئولیت بنیانگذار استارتاپ که هیچ کس هشدار نداده است
شما درباره
وقتی راه اندازی یک سرمایه گذاری، حدود هزار چیز وجود دارد که یک مؤسس باید به آن رسیدگی کند. اینها عبارتند از شناسایی یک مشکل واقعی، ایجاد یک راه حل موثر، تشکیل تیم، رفتن به بازار، و به همین ترتیب. سپس برخی چیزها وجود دارد که هیچ کس به شما نمی گوید و شما باید از راه سخت یاد بگیرید. این پنج چیز کمتر از هر چیز دیگری مهم نیستند و اغلب، بنیانگذاران این موارد را در حین کار یاد می گیرند.
۱٫ شما باید سرمایه گذار بهینه خود را بر اساس فضا و صحنه شناسایی کنید.
اگر برای هر مدیر اجرایی استارت آپی که از من می پرسید “بهترین سرمایه گذاران برای استارتاپ من چه کسانی هستند؟” من خودم می توانم آنها را تامین کنم. بخشی از ساخت یک استارتاپ تحقیق در مورد بازار است. این شامل تحقیق در مورد اندازه بازار آدرس پذیر و همچنین تحقیق در مورد رقبای بالقوه شما می شود. همچنین شامل تحقیقات در مورد سرمایه گذاران می شود.
شما به عنوان یک بنیانگذار، هنگام شروع سفر افزایش سرمایه باید چندین سوال از خود بپرسید. چه نوع سرمایه گذار می خواهم؟ یک VC؟ یک فرشته؟ یک چیز دیگر؟
هنگامی که این موضوع را مشخص کردید، از خود بپرسید که برخی از معیارهایی که در یک سرمایه گذار به آن نیاز دارید چیست. سپس باید مشخص کنید چه سرمایهگذاریهایی در صحنه و فضای شما سرمایهگذاری میکنند و قبلاً روی یک رقیب سرمایهگذاری نکردهاند. با این خطر که خشن به نظر برسد، اگر به اندازه کافی مدبر نیستید که سرمایه گذاران مناسب خود را شناسایی کنید، پس از آن برای کارآفرین بودن جدا نیستید.
۲٫ داستانت را بگو تا مادربزرگت بفهمد.
پیشنهاد آسانسور شما هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید شامل کلمه الگوریتم باشد. هیچ کس به الگوریتم یا پشته فناوری شما اهمیت نمی دهد. تصور کنید با مادربزرگتان صحبت می کنید. داستان را طوری تعریف کنید که هر کسی بتواند آن را بفهمد. با مشکل شروع کنید، توضیح دهید که مشکل چقدر بزرگ است، راه حل خود را به طور مختصر توضیح دهید، و توضیح دهید که چگونه راه حل خود را به دست مشتریان می رسانید.
این من را به یاد جمله معروف داوینچی می اندازد، “سادگی نهایت پیچیدگی است.” اگر نیاز به استفاده از کلمات کلیدی و اصطلاحات پیچیده دارید، به احتمال زیاد در حال جبران چیزی هستید. آن را ساده نگه دارید.
۳٫ شما باید بدانید که چگونه با محصول فعلی خود خداحافظی کنید.
شاید چالشبرانگیزترین بخش تأسیس یک استارتآپ، دانستن زمان توقف آن باشد. ایده خوبی است که در ابتدای سفر خود نقاط عطف را تعریف کنید و آستانه را مشخص کنید تا در صورت عدم دستیابی به آنها، بدانید که زمان آن فرا رسیده است یا آن را ترک کنید.
بدترین کاری که می توانید برای خود، تیم و سرمایه گذارانتان انجام دهید این است که به ساخت چیزی ادامه دهید که هیچ شانسی برای آن وجود ندارد. موفقیت، خواه به دلیل زمان بندی، تناسب محصول با بازار، یا اجرا باشد. به عنوان یک بنیانگذار، شما باید بدانید که چگونه بسازید، اما همچنین باید بدانید که چگونه شکست بخورید.
۴٫ شما باید به همه اطرافیان خود نیرو دهید و انگیزه دهید.
یک بار یک جمله شگفت انگیز شنیدم: “وقتی با مدیران بزرگ صحبت می کنم، احساس می کنم آنها مهم هستند. با رهبران بزرگ صحبت کنید، احساس میکنم که من مهم هستم.”
بهعنوان یک مدیر عامل، باید رهبری کنید. شما باید به همه اطرافیان خود قدرت دهید تا در مأموریت شما به شما بپیوندند. شما باید مطمئن شوید که تیم شما راضی است و با آنچه که میخواهید به دست آورید، هماهنگ است. چگونگی توانمندسازی اطرافیانتان موضوع دیگری است، اما هرگز فراموش نکنید که یک کارمند خوشحال، یک کارمند سازنده است.
۵٫ شما باید مهارت های شبکه سازی را برای سرمایه گذاران، روزنامه نگاران، شرکای استراتژیک و غیره بیاموزید.
گاهی اوقات مدیران عامل نیز مهندس هستند. به عنوان یک مدیر عامل، باید یاد بگیرید که چگونه کلاه مهندسی خود را بردارید و کلاه شخصی افراد خود را بر سر بگذارید. شما ممکن است یک ارتباط دهنده طبیعی نباشید، اما بسیار شبیه یک سیاستمدار، این کار با چمن همراه است و قطعاً باید این عضله را تمرین دهید. فرقی نمیکند که در تلویزیون با شما مصاحبه میشود، سرمایهگذار را معرفی میکنید یا فقط به یک غریبه پاسخ میدهید وقتی از شما میپرسند، “پس چه کار میکنید؟”
توانایی واداشتن دیگران به برقراری ارتباط عاطفی با شما و شناسایی آنچه میسازید، برای ایجاد یک استارتآپ موفق کاملاً کلیدی است.
در حالی که ممکن است این مهارتها در مقایسه با نوشتن کد مهارتهای نرمی باشند، اهمیت شبکهسازی و ارتباط مؤثر را نادیده نگیرید. ممکن است تفاوت بین بله و نه باشد. عناصر زیادی برای ایجاد یک استارتاپ وجود دارد و همه آنها باید با یکدیگر خوب بازی کنند. این یکی از دلایلی است که کارآفرینی برای همه مناسب نیست. اما اگر فکر میکنید میتوانید یک استارتآپ بسازید و بهعنوان مدیر عامل و مؤسس، تمام روز پشت رایانه بنشینید و کد بنویسید، با یک شگفتی بزرگ مواجه خواهید شد
<. footer class="sc-fznMnq ffLXUv article__footer">