5 سندی که باید هر روز باز کنید تا شما را به حداکثر برسانید موفقیت (با الگوها)
۵ سندی که باید هر روز باز کنید تا شما را به حداکثر برسانید
موفقیت (با الگوها)
هک های تقویم. سیستم های اولویت بندی. تقویت کننده های خلاقیت . تکنیک های زمان بندی. گردش کار هفتگی. اینترنت (و صادقانه بگویم، این ستون) مملو از ایده هایی در مورد چگونگی سازماندهی بهتر کار خود برای انجام کارهای معنادارتر در زمان کمتر با درد کمتر است. همه این ایدهها برخی از مشکلات را برای برخی افراد حل میکند، اما به ندرت میتوان نگاهی اجمالی به مجموعه سیستمها، اسناد و ترفندهایی داشت که یک فرد با عملکرد بالا به آن تکیه میکند تا موفقیت خود را به دست آورد.
این چیزی است که مقاله مروری دور اول از کهنه کار و اکنون بنیانگذار کارخانه Kool-Aid بری ولفسون بسیار جذاب است . در بخش عمیق، او کل سیستم بهرهوری خود را با جزئیات دقیق، شامل تمام اسنادی که برای برنامهریزی سالانه و فصلی به آنها تکیه میکند، و همچنین سازماندهی کار روزانهاش، ارائه میکند.
اگر جریان کاری پر هرج و مرج ناشی از اجرای کسب و کار شما می تواند کمی از تغییرات اساسی استفاده کند، کل مقاله خوب است ارزش خواندن دارد اما شاید فوراً مفیدترین بخش این قطعه، پنج سندی باشد که ولفسون روزانه از آنها برای یادآوری اولویتهایش، تقویت انرژی و به حداکثر رساندن یادگیریش استفاده میکند. کمک کننده است، او حتی در صورت نیاز الگوهایی را ارائه می دهد. در اینجا، به طور خلاصه، این پنج سند تقویت کننده موفقیت آورده شده است.
۱٫ رتبه پشته در حال انجام (OSR)
لیست کارهای روشی ساده و پرطرفدار برای سازماندهی کار شما است، اما دارای یک عیب کشنده امر ضروری با موارد صرفاً فوری یا واقعاً پیش پا افتاده مخلوط می شود. وقتی از نوشتن آن ایمیل فروش وحشت دارید، میتواند وسوسهانگیز باشد که فهرست خود را پایین بیاورید و بهجای آن گزینه «انتخاب خشکشویی» را علامت بزنید. شما یک مورد از فهرست کارهایتان را انجام دادید، اما آیا واقعاً کارتان را پیش بردید؟
آنچه شما نیاز دارید فقط فهرستی از کارهایی نیست که باید هر از گاهی انجام دهید، بلکه سیستمی است که به شما نشان می دهد چه کارهایی را انجام می دهید. اکنون باید اولویت بندی شود این همان چیزی است که «رتبه پشته مداوم» ولفسون برای انجام آن طراحی شده است. ولفسون توضیح میدهد که مانند فهرست کارهایی که باید انجام دهید، یک OSR «چیزهایی را که در یک بازه زمانی معین روی آنها کار میکنم یا میتوانم روی آنها کار کنم» فهرست میکند. اما با سه تفاوت کلیدی:
-
یک OSR فقط خروجی ها را فهرست می کند، نه وظایف تشکیل دهنده را. وولفسون توضیح میدهد: «خروجیها به عنوان واحدهای کار قابل حمل تعریف میشوند. “همچنین بیان آنها به شما کمک می کند تا به شما یادآوری کنید که فقط زمانی می توانید آن را بررسی کنید. به عنوان مثال، “شام میزبانی شده برای استارت آپ ها” می تواند در لیست شما نمایش داده شود، در حالی که “رستوران رزرو شده برای شام راه اندازی” نباید اینطور باشد.”
-
شامل وضعیت. آیا این در حال انجام است؟ منتظر تایید؟ تا تاریخ خاصی در آینده از اولویت خارج شده است؟ OSR شما باید در یک نگاه به شما بگوید.
-
به ترتیب اولویت. OSR شما باید فقط به شما بگوید که چه چیزی را روی آن کار کرد، اما ابتدا روی چه چیزی باید کار کنید.
“ممکن است چیزهایی در این لیست بالا و پایین رفته یا اضافه شوند ولفسون اصرار میکند که این فهرست سادهشده، وضوح را در زمانی که اوضاع بهویژه به هم ریخته میشود و اهداف درجه بالاتر را در ذهن خود نگه میدارد، ارائه میکند. این یک الگو است.
۲٫ “این فقط آخر هفته است وقتی” Post-it
اگر OSR کمی پیچیده است، “این فقط آخر هفته وقتی” Post-it آنقدر ساده است که می توانید با یک نگاه آن را مرور کنید. نکته که هست. این لیست سه کاری که می خواهید انجام دهید در یک هفته معین باید همه جا شما را دنبال کند و به آرامی (یا نه چندان ملایم) اولویت های کلیدی شما را به شما یادآوری کند. سپس، در پایان هفته، از کنترل فیزیکی آنها لذت می برید.
“در طول هفته، آن را جابهجا میکنم و در جاهای مختلف میچسبانم – در دفترچهام در کنار لیست کارهای روزانه ام، روی جلد نوت بوک، گوشه مانیتور، پایین صفحه کلید، یا حتی روی آینه حمام، اگر با نزدیک شدن به آخر هفته واقعاً ناامید می شوم!» ولفسون گزارش می دهد. هیچ قالبی برای این مورد نیاز نیست.
۳٫ دفترچه یادداشت «آنچه به آن افتخار میکنم»
دانستن اینکه روی چه چیزی باید کار کنید، فقط نیمی از کار است. همچنین برای انجام این کارها به انرژی و اعتماد به نفس نیاز دارید. اینجاست که دفترچه یادداشت «آنچه به آن افتخار می کنم» وارد می شود.
“این دقیقاً همان چیزی است که در آن وجود دارد. به نظر میرسد: مجموعهای از چیزهایی که به آنها افتخار میکنم. این یک لیست در حال اجرا و مجموعهای از قالبها (عکسها، ایمیلها، پینگها، بازخوردها و غیره) بدون ساختار سازمانی واقعی است، اما با گذشت زمان، به یک فایل خام فوقالعاده تبدیل میشود. مجموعه دادهها برای چیزهایی که به شما انرژی میدهند و شما را وادار میکنند، «ولفسون توضیح میدهد.
این کتاب موفقیت نه تنها به عنوان بسته انرژی شخصی شما عمل می کند، بلکه یک ابزار یادگیری نیز می باشد. ولفسون خاطرنشان میکند: «قرار دادن کتاب «به آنچه که به آن افتخار میکنم» با OSR در کنار هم به من کمک میکند بفهمم چه کاری واقعاً مرا راضی میکند. ممکن است فکر کنید خرد کردن اعداد مهم است یا کت و شلوار قوی شما، اما اگر هرگز به دفترچه یادداشت شما نمی رسد، می توانید مطمئن باشید که باز هم شادی شخصی برای شما به ارمغان نمی آورد. میتوانید یک عکس از صفحه دفترچه Wolfson در اینجا.
۴٫ Snag Log
دانستن آنچه برای شما شادی می آورد مفید است، اما دانستن از آنچه شما را بدبخت می کند. به قول ولفسون، از این سند برای یادداشت «چیزهایی که به من بد میکنند» استفاده کنید.
او می نویسد، “تو می دانی این چیزها چیست – چیزهایی که باعث چرخش شکم شما شده یا ممکن است باعث شود بخواهید پرتاب کنید. لپ تاپ خود را از پنجره بیرون بیاورید یا در بالش فریاد بزنید.” تنها کاری که باید انجام دهید این است که در مورد ضبط آنها صادق و کوشا باشید.
این فهرست بدبختیها نه تنها به شما مکانی خصوصی برای از بین بردن احساسات منفی میدهد، بلکه به شما در شناسایی الگوها نیز کمک میکند. اگر همان جلسه، همکار یا نوع کار بارها و بارها ظاهر می شود، شاید لازم باشد برای جلوگیری از این درد در آینده اقدام کنید.
۵٫ “Today, I Learned”
“این سند نیز نسبتاً ساده است. فهرستی از چیزهایی است که یاد گرفتم، معمولاً به شکل گلوله ولفسون توضیح می دهد. اینها می توانند جزئیات فنی (نحوه انجام کارها یا مکان یافتن آنها)، بینش در مورد همکاران (مثلاً “آندریا یک به روز رسانی نوشتاری هفتگی را دوست دارد”)، جزئیات شخصی (“جان هفته آینده تولد دارد”) یا خود بینش ها (“اگر اولین کار را صبح انجام دهید”).
این یک ایده ساده است، اما ولفسون ادعا می کند که این سند ساده مزایای زیادی برای او به همراه داشته است. این به او کمک می کند تا جزئیات را به خاطر بسپارد، یک آرشیو قابل جستجو از درس های آموخته را فراهم می کند، و او را از آزار چندین بار همکاران با یک سوال نجات می دهد.
ارجاع هر پنج مورد از این اسناد در هر روز ممکن است دسکتاپ شما را کمی شلوغ کند (البته صادق باشید، در حال حاضر چند برگه مرورگر باز دارید؟)، اما ولفسون اصرار دارد آنها او را در مسیر و به عنوان یک حرفه ای رشد می کنند. مطمئناً ارزش کمی تلاش سازمانی را دارد. چرا این اسناد را امتحان نکنید و ببینید آیا می توانند به شما کمک کنند تا موفق تر شوید یا خیر؟
نمونه ای از هوش هیجانی