5 درس زندگی از یک کارآفرین به دخترش
۵ درس زندگی از یک کارآفرین به دخترش
جاش کوپل، یک سازمان کارآفرینان (EO) عضو در سن دیگو، یک رستوراتور، پیشگام در فناوری و میزبان Full Comp، پادکستی میزبان رهبران فکری از ست گودین به سرآشپز ولفگانگ پاک که مسیر رو به جلو را برای یکی از بزرگترین صنایع جهان ترسیم می کنند. جاش به عنوان یک پدر و کارآفرین، درس های زندگی خود را در پیامی صمیمانه برای دخترش به اشتراک گذاشت:
مادبزرگم درگذشت. از نارسایی احتقانی قلب در کاهش آهسته است. برای آهسته مردن چیزی برای گفتن وجود دارد: زمان با ارزش تر به نظر می رسد، و او در ماه های آخر زندگی خود به موفقیت های زیادی دست یافت.
او برای هر کسی که میشناخت نامهای نوشت. در نامه من، او یک عمر خرد و امیدهای خود را برای آینده من به اشتراک گذاشت. من نمی توانم به یک سند فکر کنم که تأثیر بیشتری بر جهان بینی من داشته باشد. این بزرگترین هدیه ای بود که تا به حال دریافت کردم.
و حالا می فهمم که من هم دارم می میرم… آرام آرام. به همان شکلی که همه ما داریم می میریم. من جایی بین نیمه راه و نیمه عقب هستم. به دختر سه سالهام نگاه میکنم و فکر میکنم: «بزرگترین هدیهای که میتوانم به او بدهم چیست؟»
اگر من فردا بمیرم، او مطلقاً باید درباره من، درباره ما و زندگی بداند؟
من نامه ای برای او نوشتم که بعد از رفتنم بخواند، اما دوست دارم شما هم آن را داشته باشید. به عنوان کارآفرین، ما گروهی پرمشغله هستیم – سخت کار می کنیم تا بر جهان تأثیر بگذاریم. اما بزرگترین تاثیری که خواهم گذاشت، زندگی است که به ایجاد آن کمک کردم. او میراث من است. بزرگترین آرزوی من برای او و برای شما این است که این کلمات را بخواند، بفهمد که شما هم در حال مرگ هستید – و سپس بر اساس آن زندگی کنید.
در اینجا پنج درس مهم زندگی در ۴۲ سال زندگی ام آموخته شده است:
همه چیز مهم است
هر فکری که فکر می کنید. هر حرفی که میزنی هر تعاملی معنایی دارد. کاش زودتر متوجه این موضوع شده بودم. شما بیش از اندازه قدرتمند هستید. آنچه را که می گویید و باور می کنید، خواه نیت کنید یا نخواهید، آشکار می شود. اعتقاد من به توانایی خودم برای ساختن سرنوشتم نه تنها شغل رویاهایم را آشکار کرد، بلکه شما را نیز به من داد. قبل از اینکه همدیگر را ببینیم هزار بار خواب تو را دیدم. من همیشه یک دختر می خواستم. می دانستم که درس های بی شماری وجود دارد که فقط تو می توانی به من بیاموزی. و تو داری. اعتقاد من به اینکه همه چیز مهم است از عشق من به شما سرچشمه می گیرد:
- وجود محض شما حتی به پیش پا افتاده ترین جنبه های زندگی معنا می بخشد.
- شما در مرکز هر فکر و عمل من هستید.
- تو برای من همه چیز هستی.
هیچ چیز مهم نیست
هر بار که فکر می کردم مهمانی تمام شده است، به خوبی به یاد می آورم. دلشکستگیهای دبیرستان، پایان کار، ورشکستگیهای نزدیک، فروپاشی اقتصادی، یک بیماری همهگیر جهانی – همیشه احساس میکردیم که دنیا پایان یافته است. و با این حال، جهان ادامه یافت و من ادامه دادم. اگر قدردانی یک ابرقدرت است، پس دیدگاه چیزی است که به آن دامن میزند. از دست دادنهای نزدیک، پیروزیها، تحسینها، و شکستهای وحشتناک: هیچ کدام مهم نیست. هر هدفی که به دست می آید به نقطه عطفی در یک سفر بسیار طولانی تبدیل می شود. پست دروازه همیشه حرکت خواهد کرد. من تو را برای راضی بودن بزرگ نکردم. من تو را برای قدردانی بزرگ کردم. زندگی خود را بر اساس میزان مشارکت خود بسنجید: به خانواده، دوستان و جامعه. من بیشتر عمرم را به عنوان یک خدمتکار حرفه ای گذرانده ام. و امیدوارم خدمت خوبی به شما و مادرتون کرده باشم. آنها می گویند شما نمی توانید آن را با خود ببرید و در بیشتر موارد حق با آنهاست. به این زندگی هر چیزی که داری بده چیزی برای فردا پس انداز نکنید هیچ چیز مهم نیست.
چیزهای کوچک را عرق کنید
من آدم بزرگی هستم -پسر عکس این کیفیت رویایی من را قادر ساخت که چیزهای بزرگ بسازم، اما وقتی به گذشته نگاه می کنم، چیزهایی که بیشتر دوست دارم کوچک هستند. لحظات کوچکی که با شما و مادرتان به اشتراک گذاشتم:
- دوش گرفتن شما
- خرید شام
- ماشین سواری طولانی
- راه رفتن سگ به عنوان خانواده
آن لحظات کوچک ارتباط صمیمانه سوخت روح است. آنها را جستجو کنید و هرگز آنها را بدیهی نگیرید. فضایی در زندگی خود ایجاد کنید تا آنها را هر روز تجربه کنید. این فضاهای کوچکی هستند که در آن بیشتر احساس دوست داشتن خواهید کرد و ظرفیت دوست داشتن دیگران را بدون حواس پرتی پیدا خواهید کرد. آن لحظات به زندگی معنا می بخشد. جادو را در زندگی روزمره بیابید.
اکنون اینجا باشید
ذهنآگاهی کلید همه چیز در زندگی است. از من انسان بهتری ساخته است. و با این حال، علیرغم تمام تلاشم، بیشتر عمرم را صرف فکر کردن به دیروز و فردا کرده ام. نتیجه سالها ناراحتی ناشی از احساساتی بود که هیچ هدفی ندارند. باید کمتر به فکر دیگران اهمیت می دادم. شرط می بندم که افراد و لحظات دردناکی که در آن وسواس داشتم به سختی برای سایر افراد درگیر ثبت نام کرده بودند. این لحظه را در اولویت قرار دهید، زیرا بدانید که در مورد گذشته کاری برای انجام دادن وجود ندارد و کنترل کمی بر آینده دارید. الان اینجا باش. ساختن امروز بهتر به فردایی بهتر منجر می شود. امروز از خود آینده خود دفاع کنید.
این نامه را بسوزانید
من هستم نه اینجا در این کلمات یا روی این کاغذ. این نامه برای توضیح شکست های گذشته من یا برای ابداع دوباره روایت زندگی ام نوشته نشده است. هدف من تجویزی بودن یا تعیین انتظارات برای زندگی شما نبود. اینها درس های من از زندگی من است. درس های شما متفاوت خواهد بود. زندگی شما فوق العاده و استثنایی است به گونه ای که من هرگز نمی توانستم تصور کنم. شما راه خود را به اصیل ترین خود خواهید یافت.
تو واقعا زندگی من را نجات دادی.
اکنون این نامه را بسوزانید و به زندگی خود ادامه دهید.