2 جمله ای که بهترین درس رهبری را به شما می آموزد شما ممکن است امروز بشنوید
۲ جمله ای که بهترین درس رهبری را به شما می آموزد
شما ممکن است امروز بشنوید
تا به حال در یک محیط سازمانی بوروکراسی کار کرده اید؟ من هم همینطور، و این می تواند کاملاً خسته کننده باشد. در یک سلسله مراتب معمولی، سطوح تأیید بسیار زیادی برای انجام کارها وجود دارد و لایههای بسیار زیادی از مدیریت و مراحل لازم برای تصمیم گیری نهایی.
در این محیط، کارمندان باد انگیزشی آنها را از بین برد به دلیل ارتباط ضعیفی که در زنجیره فرماندهی حرکت می کند. کارمندان در نهایت از این بوروکراسی خفه کننده رنج می برند، که به وضوح به آنها می گوید: “ما به شما اعتماد نداریم.”
درس رهبری در ۲ جمله
یکی از مشکلات جاری که امروزه بسیاری از مشتریان مربیگری من با آن روبرو هستند – که بسیاری از آنها رهبران ارشد هستند – ارتباط ضعیف بین افراد، کارکردها و بخشهایی است که کارها را کند می کند و افراد را از عملکرد و نوآوری در سطح بالا باز می دارد. هر زمان که شاهد خفقان بوروکراسی هستم که ارتباطات را از بین می برد تا کارها را به جلو ببرم، این چیزی است که به مشتریان اجرایی خود می گویم (درس):
ارتباط باید از طریق کوتاهترین مسیر لازم برای انجام کار انجام شود، نه از طریق زنجیره فرمان شما.
راه حل ساده برای اصلاح فرآیندهای بوروکراتیک شما این است که اجازه دهید جریان آزاد اطلاعات در هر جهت، بین همه سطوح، صرف نظر از وضعیت یا موقعیت شخصی، حرکت کند. اگر چیزی باید به گونه ای ارتباط برقرار کند که کارایی و بهره وری را افزایش دهد، باید کوتاه ترین مسافت را طی کند.
ما انجام نمی دهیم. برای انجام کاری به مشارکت کنندگان فردی نیاز دارم که از مدیران خود اجازه بگیرند. این احتمال بسیار خوب است که یک مدیر در یک بوروکراسی از بالا به پایین، فرمان و کنترل، درخواست را به سمت بالا به یک مدیر یا یک معاون منتقل کند، که زمان شیرین خود را برای «تأیید» درخواست قبل از اینکه در زنجیره حرکت کند، صرف کند. فرمان به مدیر اصلی، که سپس به کارمند اجازه عمل می دهد. تا آن زمان، احتمالاً کارمند جدا شده تسلیم شده و به کار خود ادامه داده است (به صورت مجازی و تحت اللفظی، مانند ترک کار خود).
ما باید بوروکراسی را بکشیم و استفاده از مغز، حل مشکلات، تصمیمات خود و صحبت مستقیم برای انتخاب درست را برای مردم کاملاً درست کنیم.
سلسله مراتب از بالا به پایین خواهد بود. شکست
در دنیای پس از کووید، سبکهای مدیریت سلسله مراتبی از بالا به پایین که ترافیک را به یک طرفه هدایت میکند – بالا زنجیره – – سقوط خواهد کرد، به ویژه از آنجایی که کارکنان دانش امروزی معمولاً بیشتر از مدیران خود در مورد حوزه های تخصصی خود می دانند.
رویکرد درست این است. تا به افراد باهوش کلید حل مشکلات را به تنهایی بدهند. متوجه خواهید شد که در سازمانهایی با عملکرد بالا که کارکنان دانش خود را توانمند میسازند، اطلاعات به طور آشکار در سطوح کمتری گزارشدهی به اشتراک گذاشته میشود و افراد میتوانند از آن برای تصمیمگیری سریع استفاده کنند.
نقطه شروع این است که کارگران را با دادن استقلال برای تصمیم گیری در لحظه توانمند کنیم. کارگران برای تصمیم گیری با کیفیت به داده ها، بینش و فناوری مناسب نیاز دارند. قرار دادن این اعتماد و قدرت در دستان کارگران برای چابکی و موفقیت بسیار مهم است.
این امر مستلزم تغییرات بزرگی در هر دو فرآیند است. و فرهنگ، و رهبران ارشد باید این تغییر را از بالا با ارائه حمایت کامل و رهبری الگو انجام دهند.
خودمختاری یا توانایی کنترل کاری که انجام میدهید، زمانی که آن را انجام میدهید و با چه کسی انجام میدهید، یکی از عناصر اساسی آن چیزی است که ذاتاً انسان را برمیانگیزد که منجر به عملکرد بهتر میشود.