کارمند من بیش از حد کار را از دست می دهد … اما همیشه دلایل
کارمند من بیش از حد کار را از دست می دهد … اما همیشه
دلایل
Alison Green، ستوننویس Inc.com به سؤالات مربوط به محل کار و مسائل مدیریت پاسخ میدهد – همه چیز از نحوه برخورد با رئیس ریزمدیریت نحوه صحبت کردن با فردی در تیم خود درباره بوی بدن.
در اینجا خلاصه ای از پاسخ به چهار سوال خوانندگان آمده است.
۱٫ کارمند من خیلی کارش را از دست می دهد، اما همیشه دلایلی دارد
من کارمندی دارم که همیشه اتفاقی می افتد که او را از آمدن به موقع سر کار یا حداقل یک بار در هفته باز می دارد. همان روز صبح به من پیام میدهد و میگوید: “سگ من تمام شب مریض بود و باید او را به دامپزشک ببریم” (هم او و هم همسرش میروند، که برای من خیلی عجیب است) یا “همسرم مریض است و من. باید با او بمانم.” همیشه چیزی است. این فوقالعاده ناامیدکننده بوده است، و آنقدر اتفاق میافتد که من واقعاً او را باور نمیکنم، اما چه کسی میتواند با کسی که آن چیزها را میگوید بحث کند؟ من نمیدانم چگونه با این موضوع کنار بیایم.
به نظر میرسد او تصور متفاوتی از انتظارات شما نسبت به حضور دارد. بنابراین اولین کاری که باید انجام دهید این است که در مورد انتظارات خود شفاف باشید. احتمالاً فکر میکنید که باید ناگفته نماند، اما از آنجایی که او به وضوح در صفحهای متفاوت از شما قرار دارد، این مرحله اول است.
همچنین، به نظر میرسد که احساس میکنید اگر بهانه حتی کمی مشروع به نظر میرسد، باید با آن کنار بیایید. اما در واقع میتوانید بگویید: “میدانم که اخیراً اتفاقات زیادی برای شما افتاده است، اما من واقعاً نیاز دارد که شما به طور مداوم و قابل اعتماد اینجا باشید. در حالی که طبیعتاً هر چند وقت یکبار همه چیز پیش می آید، شما دیر آمده اید یا اکنون برای ماهها حداقل هفتهای یکبار غیبت میکنم. در ادامه، به شما نیاز دارم که بهطور مداوم، بهموقع و طبق برنامه، به جز در موارد نادر اینجا باشید. آیا میتوانیم در مورد آن به توافق برسیم؟
سپس چه عواقبی معقول است اگر ادامه پیدا کند. آیا این چیزی است که در نهایت او را اخراج خواهید کرد؟ اگر اینطور است، میخواهید این را واضح بیان کنید (“من به کسی در شغل شما نیاز دارم که بتواند به طور قابل اعتماد و مداوم اینجا باشد — اگر این اتفاق ادامه داشت، باید شما را رها کنم”). برای کمک به فهمیدن آن، از خود بپرسید که اگر میدانستید که این اتفاق تا شش ماه آینده ادامه خواهد داشت، آیا میخواهید او را ادامه دهید یا خیر. که ممکن است آن را واضح تر کند. یا اگر لازم نیست، آیا پیامدهای دیگری وجود دارد که باید به او هشدار دهید؟ برای مثال، آیا بر ارزیابیهای عملکرد آینده، افزایشها، پتانسیل ارتقا، نوع پروژههایی که او به آنها منصوب میشود، یا چه نوع فرصتهای رشدی که ارائه میکند تأثیر میگذارد؟ پاسخ شما به آن هرچه که باشد، مطمئن شوید که اگر مشکل ادامه یابد، پس از اینکه به او گفتید باید متوقف شود، چه کاری انجام خواهید داد، بنابراین اگر ادامه پیدا کرد، آماده هستید.
۲٫ کارمند من از اصطلاحات عجیب و غریب و تکراری استفاده می کند
من کارمندی دارم که عادت بسیار غیرعادی دارد. او تقریباً در هر دومین جملهای که میگوید از کلمه قابلیت دیدن استفاده میکند. به عنوان مثال، یکی از او میپرسد: «میتوانی به من بگویی چرا به همه مشتریانمان محصول رایگان میدهیم؟» و او خواهد گفت: “بله، برای این است که آنها را در کمپین در حال انجام دید.” مثالهای دیگر عبارتند از: «ما در مورد این موضوع به دید بیشتری نیاز داریم»، «قابلیت دید کلیدی است»، و «بیایید با ایجاد نمایان بودن آن را تغییر دهیم». او آنقدر این را می گوید که من اصلاً اغراق نمی کنم اگر بگویم در هر سه تا چهار جمله آمده است. این مانع از توانایی افراد برای درک واقعی منظور او میشود.
من به صورت انفرادی با او صحبت کردهام، و سپس در ادامه سعی میکنم منظور او را از نظر اعمال عمیقتر بررسی کنم.
یک جلسه در پیش دارم که در آن او خواهد داشت. مشارکت کننده بزرگی باشد چگونه می توانم به این موضوع بپردازم یا به او کمک کنم بر این اصطلاحات عجیب و غریب و تکراری که استفاده می کند غلبه کند؟ همانطور که می بینید، من می توانستم از مقداری دید در این مورد استفاده کنم.
اگر این فقط یک عادت آزاردهنده بود اما واقعاً تأثیری نداشت. هر چیزی، من میگویم باید به او بازخوردی در مورد آن بدهید و سپس آن را رها کنید. اما از آنجایی که با توانایی مردم برای درک او تداخل دارد، باید اینجا بایستید تا بیشتر روی آن فشار بیاورید. (و واقعاً، به نظر می رسد آنقدر ثابت است که احتمالاً بر شهرت او تأثیر می گذارد، که برای او بد است.)
چگونه وقتی به آن پرداختید مستقیم بودید؟ آیا رویکرد ملایمی در پیش گرفتید، مانند اینکه از او بخواهید سعی کند از این که چند بار آن را میگوید آگاه باشد و آن را کاهش دهد، یا به وضوح به او گفتید که توانایی افراد برای درک او را مختل میکند و او باید استفاده از آن را متوقف کند. مدیران اغلب اولین رویکرد نرمتر را اتخاذ میکنند و فکر میکنند که ملایمتر کردن پیام، مهربانتر است. و گاهی اوقات جواب می دهد — اما اغلب مردم پیام را از دست می دهند یا متوجه نمی شوند که مدیر در مورد آن جدی است (برخلاف ارائه یک پیشنهاد اختیاری).
بنابراین، مگر اینکه بار اول خیلی، خیلی واضح و مستقیم بودید، به او برگردید و بگویید: “میدانم که در گذشته درباره این موضوع صحبت کردهایم، و ممکن است به نظر چیز کوچکی بیاید. اما در نقطهای است که توانایی افراد را برای درک منظورتان از بین میبرد — به این معنی که شما را کمتر مؤثر میکند و به طور بالقوه دیگران را ناامید میکند. میدانم که تغییر یک عادت یک شبه آسان نیست، اما از شما میخواهم که واقعاً روی این موضوع کار کنید. . کار شما خوب است، و من می خواهم مردم این را ببینند — با این عادت حواسشان پرت نشود.”
۳٫ کاندیداها زمانی که قبل از درخواست تماسهایشان را قبول نمیکنم ناراحت میشوند
در حال حاضر موقعیتهای متعددی باز داریم، و من مورد بمباران متقاضیانی هستم که «فقط ۳۰ دقیقه» می خواهند تا درباره موقعیت و شرایط خود بیشتر صحبت کنند. به طور متوسط روزانه حدود ۲۰ مورد از این درخواست ها را دریافت می کنم. من احساس میکنم مجبورم پاسخ بدهم، زیرا میخواهم داوطلبان بدون در نظر گرفتن اینکه شغل را به دست میآورند، تجربه مثبتی داشته باشند.
اما، یک ساده “از علاقه شما به پیوستن به تیم ما متشکریم. لطفاً به صورت آنلاین درخواست دهید. این لینک است” منجر به بررسی های آنلاین منفی و ایمیل های کوتاه در پاسخ می شود. حتی از یکی از متقاضیان خواسته ام که از مدیر بازاریابی ما به میز کمک فناوری اطلاعات ما ایمیل بزند تا از عدم حرفه ای بودن من شکایت کند. چگونه می توانم یک نام تجاری کارفرمایی خوب بسازم اما در روز ۱۰ ساعت تماس تلفنی و ایمیل اطلاعاتی را جذب نکنم؟ بهترین راه برای پاسخ دادن چیست؟
این آزاردهنده است! اکثر اوقات، اینها افرادی هستند که می خواهند فرصتی برای داشته باشند. خودشان را تلفنی با شما مطرح کنند، فکر میکنند که به آنها کمک میکند، و کسانی که در واقع به دنبال دریافت پاسخ سؤالات خاصی قبل از درخواست نیستند. معقول است که آنها را به روند درخواست خود برگردانید، و عجیب است که مردم در مورد آن بسیار بدبین هستند — اما ممکن است فقط لازم باشد جمله بندی خود را کمی تغییر دهید.
وقتی افراد قبل از درخواست صحبت میکنند، میگویم: “از علاقه شما بسیار متشکرم! به عنوان اولین قدم، شما را تشویق میکنم از فرآیند درخواست در ارسال پست استفاده کنید (اینجا پیوند). از آنجایی که ما حجم بالایی از علاقه را برای افتتاحیههایمان و درخواستهای زیادی برای این تماسها دریافت میکنیم، متوجه شدهایم که بهترین راه برای شناخت افراد این است که آنها را به سمت فرآیندی که ایجاد کردهایم هدایت کنیم. من در مورد چیزی که در موردش می پرسید متعهد هستم، لطفاً به من اطلاع دهید.” (من بخش آخر را اضافه می کنم زیرا گاهی اوقات مشخص می شود که فقط یک سؤال وجود دارد که آنها می خواهند قبل از اینکه زمان خود را برای درخواست پاسخ دهند پاسخ داده شود، و بنابراین آن را در یک ایمیل قرار می دهند و این باعث صرفه جویی در وقت هر دوی ما می شود.) گاهی اوقات چیزی مانند این را اضافه می کنم: “تا حدی، این پاسخ نتیجه نیاز به تریاژ بی رحمانه تقویم من در حال حاضر است.”
مردم به خوبی به این پاسخ میدهند، من فکر میکنم چون زمینهای را به آنها میدهد تا بفهمند چرا من نه میگویم، و همچنین به آنها یادآوری میکند که تعدادی از افراد دیگر نیز این درخواست را دارند.
<. div class="standardText" readability="38">
همچنین، لازم نیست با همه نامزدها یکسان رفتار کنید. اگر به نظر می رسد فردی کاندیدای بسیار قوی است، ممکن است منطقی باشد که یک تماس کوتاه با او برنامه ریزی کنید (مثل ۱۵ دقیقه، نه ۳۰ دقیقه) تا در مورد آن شغل بیشتر بگویید و او را علاقه مند کنید. این بخش استخدام در استخدام است. اما لازم نیست این کار را با همه انجام دهید.
۴٫ نامزدهای شغلی که ادعا میکنند Word و Excel را میدانند اما نمیدانند
میخواهم برای یک نقش اداری استخدام کنم. . من در پست گفته ام که متقاضیان باید تجربه قابل توجهی با Excel و Word داشته باشند. ما داوطلبان خود را در هر دو مورد آزمایش میکنیم، زیرا زمان یا منابع لازم برای آموزش مهارتهای لازم به افراد را نداریم. این واقعیت که ما برای این مهارتها آزمایش میکنیم، در آگهی شغلی نیز ذکر شده است.
و با این حال، اکثر داوطلبانی که این مهارتها را شامل میشوند. در رزومه خود به وضوح مهارت هایی را که ادعا می کنند دارند ندارند. به عنوان مثال، یکی از متقاضیان اظهار داشت که تجربه پیشرفتهای با Excel و Word دارد — علیرغم اینکه رزومهاش که در Word ایجاد شده بود، دارای خطاهای قابل توجهی، قالببندی فونتهای مختلف در یک جمله، یک کلمه باقیمانده در صفحه دوم و یک کل است. خطی از فضاهای خالی برای “مرکز” متن با نام و اطلاعات تماس او. احساس میکنم مناسب نیست به متقاضیان اطلاع دهم که میتوانیم بگوییم مهارتهای ذکر شده در رزومه خود را ندارند و باید آنها را حذف کنند. اما من احساس بدی دارم، زیرا آنها احتمالاً امیدوارند در صورت نیاز بتوانند برنامهها را یاد بگیرند و بدیهی است که پیچیدگی برنامهها را درک نمیکنند و شما نمیتوانید آن را جعل کنید.
آیا باید با خط “دیگران واجد شرایط تر بودند” مبهم باشم؟ متقاضیان از آن متنفرند (به طور قابل درک)! میخواهم به آنها کمک کنم تا بدانند چرا مورد توجه قرار نمیگیرند.
من میدانم که احساس میکنم برای کمک به افراد برای دیدن نحوه جستجوی شغلشان سرمایهگذاری میکنم. استراتژیها به شانسهای آنها آسیب میزنند، اما در نهایت این مشکل شما نیست که باید حل کنید. اگر اینها کاندیداهایی بودند که شما با آنها مصاحبه کرده بودید، گفتن این جمله ساده تر است: “ما به دنبال کاندیدایی با مهارت های Word و Excel قوی تر هستیم.” اما گفتن این موضوع زمانی که فقط به رزومه آنها نگاه کرده اید سخت است (حتی اگر رزومه آن را واضح نشان دهد). مطمئناً، از نظر تئوری میتوانید بگویید، “رزومه شما منعکس کننده سطح مهارتهای Word نیست که ما برای این موقعیت به دنبال آن هستیم” – اما این دعوت به گفتگویی است که فکر نمیکنم بخواهید داشته باشید. قرار است افرادی را جذب کنید که میخواهند منظور شما را بدانند یا مخالف هستند، و منطقی نیست که در مورد آن بحث کنید.
واقعاً، این با هر مهارت دیگری که در آن میتوانید از رزومه دریافت کنید که آن شخص به اندازهای که نیاز دارید قوی نیست، تفاوتی ندارد. اگر به فردی با مهارتهای ارتباطی قوی نیاز دارید، رزومههای زیادی از افرادی دریافت خواهید کرد که مهارتهای ارتباطی آشکاراً وحشتناکی دارند که ادعا میکنند در این کار عالی هستند — اما توضیح این موضوع برای همه آنها منطقی نیست. من فقط با رد اصلی شما پیش میروم و نگران وارد شدن به جزئیات نیستم.
میخواهید سؤالی ارسال کنید. از خودت؟ آن را به alison@askamanager.org ارسال کنید.