زندگی خود را تغییر دهید، یک عادت در یک زمان: چگونه ترک کنید یک عادت بد و یک عادت جدید ایجاد کنید، قدرت اراده صفر ضروری
زندگی خود را تغییر دهید، یک عادت در یک زمان: چگونه ترک کنید
یک عادت بد و یک عادت جدید ایجاد کنید، قدرت اراده صفر
ضروری
وارن بافت — به وضوح مردی که درباره ایجاد عادات خوب کمی چیزهایی می داند –یک بار گفت: “زنجیره های عادت بسیار سبک هستند تا زمانی که احساس شوند آنها برای شکستن خیلی سنگین هستند.”
حق با بافت است. عادت ها ممکن است غیرممکن به نظر برسند شکستن. اما میتوان این کار را انجام داد، بهویژه اگر از کوچک شروع کنید.
این یک مثال ساده است. از آنجایی که من باید هزینههای ملکهای اجارهای خود را ثبت کنم، بهطور خودکار رسیدهای مصالح ساختمانی را در محفظه انبار کامیونم روی درب سمت راننده چسباندم. این یک عادت خوب است، زیرا از دست دادن رسید میتواند به معنای از دست دادن یک هزینه جبرانکننده درآمد باشد.
مشکل این بود که من تا حدودی از هزینههای ورود به سیستم متنفرم. (مطمئنا احمقانه است، زیرا ۲۰ ثانیه طول میکشد تا رسید در صفحهگسترده مناسب وارد شود.) این یک عادت بد بود، زیرا هرچه رسیدهای بیشتری در قسمت ذخیرهسازی داشتم، ثبت آنها بیشتر به نظر دردسر میآمد… و احتمال بیشتری وجود داشت که رسیدهای بیشتری داشته باشم.
می دانستم که این یک عادت بد است، اما در عین حال رفتاری بود که به ندرت به آن فکر میکردم و از این نظر تنها نیستم: یک مطالعه منتشر شده در انجمن شخصیت و روانشناسی اجتماعی نشان داد که بیش از ۴۰ درصد از اقدامات روزانه ما از تصمیمات آگاهانه ناشی نمی شود. بسیاری از کارهایی که انجام میدهیم — بهویژه کارهایی که به طور منظم انجام میدهیم، از عادتها سرچشمه میگیرند.
به صندوق ورودی خود شیرجه بزنید، حتی اگر آن را انجام دهید. آیا اگر روز خود را با مهمترین کار خود شروع کنید بسیار مفیدتر خواهد بود؟ این یک عادت است. قبل از اینکه برای تماشای فیلم بنشینید یک کیسه چیپس بردارید حتی اگر گرسنه نیستید؟ این یک عادت است.
همانطور که وندی وود در عادت های خوب، عادات بد:
زمانی که ذهن عمدی ما درگیر است، ما به شیوهای عمل میکنیم که به نتیجهای که میخواهیم دست یابد — و معمولاً از اهداف خود آگاه هستیم.
با این حال، وقتی ذهن معمولی درگیر است، عادتهای ما عمدتاً خارج از آگاهی عمل میکنند. ما نمی توانیم به راحتی بیان کنیم که چگونه عادت های خود را انجام می دهیم یا چرا آنها را انجام می دهیم.
ذهن ما همیشه به بهترین شکل ممکن ادغام نمی شود.
رسیدهای بیشتری را در سطل زباله پر میکنید؟ میدانستم که این عادت بدی است، اما در زدن یک کلید ذهنی برای نادیده گرفتن این فکر واقعاً خوب بودم. (که به یک عادت نیز تبدیل شد.)
در نهایت، اما مجبور شدم همه رسیدها را ثبت کنم. مثل زمانی که سطل زباله خیلی پر شد. یا زمانی که زمان مالیات فرا رسید. سپس نه تنها مجبور شدم همه آنها را بررسی کنم، بلکه زمان زیادی را صرف این کردم که بفهمم کدام اقلام در رسید برای کدام دارایی هستند. این باعث شد که من از هزینههای ثبت بیشتر دوست نداشته باشم، که فقط باعث شد – حتی اگر اقداماتم به نتیجهای که میخواستم نمیرسید – عادت پر کردن رسید من را تقویت کند.
پس چگونه آن را برطرف کردم؟ یکی از بهترین راهها برای ایجاد یک عادت جدید، این است که آن را روی یک عادت موجود قرار دهید. آیا قبلاً عادت دارید؟ به سادگی یک عادت دلخواه را در بالا اضافه کنید.
برای من، یک عادت دیگر — شما می توانید آن را به عنوان یک ترجیح یا عجیب در نظر بگیرید، اما در هر صورت این هم یک عادت است — این واقعیت است که من از یک محل کار نامرتب متنفرم. از چیدن تکه های کاغذ در اطراف متنفرم. از بهم ریختگی متنفرم تنها چیزی که جلوی من می خواهم کامپیوترم، یک دفترچه یادداشت و یک بطری آب است. هر چیز دیگری باعث ناراحتی من می شود.
بنابراین وقتی کامیون را خاموش کردم — کاری که به هر حال باید انجام می دادم — من از آن به عنوان یک ماشه برای گرفتن رسید و حمل آن به داخل خانه استفاده کردم. برای اینکه این را آسانتر کنم، از این واقعیت استفاده کردم که از داشتن وسایل در جا نوشیدنی کامیونم متنفرم. (آره، من کمی احمق هستم.)
سوار شدن به کامیون — کاری که باید انجام می دادم — و گذاشتن رسید آنجا، بهجای اینکه در سطل ذخیرهسازی باشد، کمک کرد وقتی به خانه رسیدم آن را بیرون بیاورم. سپس تنها کاری که باید انجام میدادم این بود که آن را به طبقه بالا ببرم و کنار رایانهام بگذارم — که مطمئن شد فوراً وارد آن میشوم، زیرا از خواباندن (اشیا) در اطراف محل کارم متنفرم.
< div class="standardText" readability="34">
مشکل حل شد. نه از طریق اراده یا عزم یا نیت مثبت، بلکه با استفاده از یک عادت (و چند رفتار غیرعادی) برای خودکار کردن نتیجه مطلوب.
شما هم می توانید همین کار را انجام دهید. در حالی که مثال بالا یک مثال ساده است، بیشتر عادات بد ما نسبتاً «کوچک» هستند، به این معنی که اگر عادت مورد نظر را روی یک عادت ثابت قرار دهید، ترک آن عادت نسبتاً آسان است:
<. div class="standardText">
- اگر مرتباً اسناد اداری را از این سر به سر دیگر مرکز خود میبرید، با یک یا دو کارمند همراه باشید.
- اگر مرتباً با او صحبت میکنید. مشتریان، هنگامی که پشته تلفن را قطع می کنید، چند یادداشت در مورد تماس (به خصوص جزئیات شخصی) بنویسید که می توانید قبل از صحبت با آن شخص دفعه بعد، آنها را مرور کنید.
<اگر همیشه بعد از ناهار ایمیل خود را چک میکنید، پس از پاک کردن پشته صندوق ورودیتان، علاوه بر این عادت، برای یک کارمند، تامینکننده، دوست و غیره یک تعریف و تمجید ارسال میکنید.
اگر این عادت تا این حد ریشه دوانده باشد — آنچه بافت آن را «خیلی سنگین برای شکستن» می نامد — انتخاب کنید یک عادت ریشهدار برای روی هم گذاشتن رفتار جدید.
در مورد من، درهمتنیدگی مرا دیوانه میکند. صاف کردن چیزی بیش از یک عادت است، تقریباً یک اجبار است. این باعث میشود آن را به عادتی عالی تبدیل کنید.
اگر باید آن فنجان صبحگاهی را میل کنید. قهوه، عالی: یک عادت دلخواه را روی هم قرار دهید. اگر باید ایمیل خود را حداقل هر ۳۰ دقیقه یک بار چک کنید، عالی است: یک عادت دلخواه را در بالای صفحه قرار دهید. بگذارید کارهایی که معمولاً انجام میدهید — که تقریباً مجبور به انجام آنها هستید — سکوی پرشی برای یک عادت جدید باشد.
بالاخره، شما می دانید که اولین مورد را انجام خواهید داد… که، وقتی یک عادت را روی هم گذاشتید، به این معنی است که همیشه دومین مورد را نیز انجام خواهید داد.