چگونه یک روایت قدرتمند برای شرکت خود ایجاد کنید
چگونه یک روایت قدرتمند برای شرکت خود ایجاد کنید
اگر جوانان برتری بیشتری نسبت به تجربه دارند، این قدرت شور و شوق ساده لوحانه است. انرژی خاصی برای تصاحب جهان وجود دارد که به مرور زمان به عنوان تجربه جمع آوری شده است. در ازای از دست دادن آن اشتیاق ساده لوحانه، آنهایی از ما که کارآفرینان باتجربه پوست هایی به دست می آورند که ضخیم تر از فولاد هستند و به اندازه کافی قدرتمند هستند که بتوانند در هر طوفان یا هر موقعیتی غلبه کنند.
اما، تصور کنید، چه میشد اگر بتوانید قدرت شور و شوق سادهلوحانه را با سنگریزهای به سختی میخ ترکیب کنید؟ تأثیر بر روی نتیجه تحولآفرین است.
در اوایل دهه ۲۰ زندگیام به اندازه کافی خوش شانس بودم که مسئول یک شرکت کوچک بودم. ما هیچ بهترین روش را اجرا نکردیم زیرا بهتر از این را نمی دانستیم. این کار با اشتیاق محض، قدرت بینایی و جسارت رویاپردازی در نسخهای بتنیوز از اینکه همه چیز میتواند باشد اجرا شد. تمرکز کل شرکت بر روی آرمانگرایی نتیجه شگفتآوری داشت.
تلاشهای ما توانست صنعت چند میلیارد دلاری را تغییر دهد. که طی چند دهه تغییر چشمگیری نداشته است. با این حال، در آن زمان، من تجربه کافی نداشتم که بدانم دقیقاً چگونه از آن بهره ببرم و به ناچار این حرکت از بین انگشتان ما رد شد.
تجربه شور و شوق را برای اقدام سنجیده مبادله می کند.
با گذشت زمان، من از طریق رکود، رونق و مبارزات، تجربه سخت جنگی به دست آوردم. زمانی که شرکت خودم را راهاندازی کردم، میدانستم چگونه از چشمانداز سود ببرم، اما چیزی در این مسیر گم شده بود. جسارت با ارزیابی ریسک اندازه گیری شده و بینش مبتنی بر تجربه جایگزین شد.
در حالی که پوست ضخیم مطمئن شد که من هرگز نمی روم. بدون کسب و کار، متوجه شدم که ما کم کم در حد متوسط خفه می شویم. توانایی عمل بر اساس مانیفست جسورانه ای که مذاکره نمی کرد و جرات رویاپردازی در آرمان گرایی را داشت از بین رفته بود. برای پیشرفت، باید یاد می گرفتم که چگونه قدرت اشتیاق ساده لوحانه را بازپس بگیرم.
تجربه به شما این توانایی را می دهد که یکپارچه بر آن غلبه کنید. موانع و چالشها، اما همچنین باعث میشود محافظهکارانهتر عمل کنید یا در مورد اینکه چه چیزی میتواند و چه چیزی نمیتواند کارساز باشد شک دارید. محافظه کاری به این دلیل است که ما به سادگی نمی خواهیم منحنی های یادگیری دردناک را دوباره تجربه کنیم. هر چه سن ما بالاتر میرود، کمتر تمایل داریم که انرژی خود را برای گذراندن آن دورهها صرف کنیم.
هیچکس هیچوقت شرکتی را راهاندازی نمیکند، زیرا معتقد است که دنیا “خوب” است. این است
به زمانی که شرکت خود را راه اندازی کردید فکر کنید: چیزی بود که دیدید یا آنقدر شما را ناامید کرد یا انگیزه کافی برای گفتن داشت این را می توان بهتر انجام داد.” همه کسبوکارها زندگی خود را آغاز میکنند زیرا چشماندازی وجود دارد که اعلام میکند جهان میتواند به نوعی بهتر شود. تجربه راهی دارد که باعث میشود ما این قدرت را از دست بدهیم و در عوض بیشتر روی مکانیک کسبوکار تمرکز کنیم.
آنچه باید داشته باشید. انجام دادن این است که دوباره آن هدف را احیا کنیم تا قدرت آن را بدست آوریم. برای انجام این کار، باید عادت داشته باشید که مدام به خود یادآوری کنید که چه چیزی باعث شد شرکت را شروع کنید. یک مانیفست جسورانه برای چشم انداز خود از آینده بنویسید و هر روز به آن بازگردید.
یک مانیفست ایجاد کنید و شرکت شما تبدیل به یک روایت قدرتمند می شود
وقتی شرکت خود را با مانیفست جسورانه اداره می کنید، اتفاق جالبی رخ می دهد. مردم شروع به جذب شما به روشی می کنند که به سادگی دوست داشتنی تر و طولانی تر از تمرکز بر مزایای مکانیکی کاری که انجام می دهید یا جزئیات روزمره روزمره کار است.
استخدام شما بهتر می شود زیرا افراد همفکر را جذب می کنید. بازاریابی شما بهتر می شود زیرا از یک مکان پرشور کار می کنید. شما مشتریان تکراری بهتر و بادوام بیشتری را جذب می کنید زیرا آنها در بینش شما خریده شده اند و احساس می کنند که به همان اندازه بخشی از آن هستند.