چگونه یاد گرفتم کمتر کار کنم اما بیشتر انجام دهم
چگونه یاد گرفتم کمتر کار کنم اما بیشتر انجام دهم
هیچ فضای خالی در تقویم من وجود ندارد. این چیزی است که یک یکشنبه شب هنگام مرور هفته پیش رو دیدم. هر بلوک ۳۰ دقیقه ای بیداری را با تعهدی سازنده پر کرده بودم. نیروانا؟ نه ترس وجودی؟ بله.
بالاخره خودم را به ربات کارآمدی تبدیل کردم که ناخواسته سالها آن را میساختم، نوعی فرانکنشتاین ناب. من خودم را در بهره وری فرضی خودم غرق کرده بودم. ناامیدی کمدی ناشی از دانستن اینکه شادیهای کوچکی را که زندگی را ارزش زندگی کردن دارد، ربودهاید، مانند زمان رفتن به دستشویی.
تصمیم گرفتم میتوانم کاری را که معمولاً در این موقعیتهای دویدن در خط قرمز انجام میدهم انجام دهم: تمام جلساتم را لغو کنم، و یک شورش درونی را از اتاق جنگ غار مرد من شروع کنم. من در برخی از برنامههای تلویزیونی با یک مرد بیمسئولیت، کسی که تقویمی را نگه نمیدارد، اما هنوز همه دختران را جذب میکند، پرخوری میکنم. مردی که رنج میکشد، اما به سبک و سیاق، ماجراجوییهایش زندگی من را شبیه کار سخت میکند. با تشکر، Californication.
نه، این بار نه. هنک مودی، امروز وقت ندارم با تو یک مرد-فرزند باشم. من باید زندگی ام را اصلاح کنم (احتمالاً همان چیزی است که در آن زمان گفتم).
با نگاه کردن به شکاف کوچکی در پستهای زنجیرهای تقریباً غیرقابل نفوذ تقویم Google خود، در طرف دیگر ناخودآگاه خود را دیدم که فریاد میزد که باید روشی بهتر برای زندگی.
۱٫ جعبه رایت
اولین فرستاده در آتش بس شورش من به صورت ماتریس دو در دو آمد. بر حسب اتفاق خوش، من کتاب نیل پاسریشا معادله شادی/ را مطالعه می کردم. الف>. در آن، او یک خط خطی با چهار ربع میکشد. در یک محور “انجام”، بالا و پایین است. از سوی دیگر «فکر کردن»، بالا و پایین است. ما همیشه در یکی از چهار جعبه هستیم.
من در Burn Box زندگی میکردم، حالتی از عملکرد بالا و تفکر بالا. دیگ بخار درونی من اهداف بسیار قابل اشتعال را با سرعت غیرمسئولانه وارد جعبه سوختگی من می کرد و من یک پومودورو از فاصله داشتم. در حال اجرا از ریل.
پس خوش شانس بودم که پاسیچا در مورد آن سه ربع زیبای دیگر به من یاد داد:
- Space Boxبرعکس Burn است: کم فکر کردن، کم انجام دادن. این تعطیلات ساحل شنی است، یا یک آبجو سرد با پاهایتان آویزان از اسکله، در کنار دریاچه.
- در جعبه فکر، آتشهای ذهنی ما بیداد میکند، اما ما. هیچ کاری انجام نمی دهید. ما فکر می کنیم روزنامه نگاری. صحبت کردن با یک دوست.
- جعبه انجام دادن فعالیتی ناب است – ساختن یک آلونک یا بالا رفتن از کوه – و اجازه ندادن به بخشهای تنبلتر ذهن ما در آن نظر داشته باشند.
افراد موفق آزادانه و اغلب بین این جعبهها حرکت میکنند.
دستیابی به موفقیت در برخی مواقع آسان است. اما اگر میخواهید آن را در طول چندین سال حفظ کنید، باید یک کپسول آتش نشانی بردارید و هر از گاهی از جعبههای مهربانتر و ملایمتر بازدید کنید.
۲٫ بازی محافظت شده و برنامه ریزی نشده
نیل فیوره در ایجاد انگیزه متخصص است. او در انجام کارها دکترا دارد* و یک عمر را صرف مطالعه اهمال کاری کرده است تا آن را شکست دهد. دستور العمل او برای موفقیت چیست؟ سازماندهی کنید؟ داروسازی؟ یک برنامه مدیریت پروژه خاص؟
خیر. دیکته شماره ۱ او برای بهره وری پایدار این است که … با تعهدی استوار به بازی بدون احساس گناه شروع کنید. ها؟
بله. او توصیه میکند که وقتی هفته خود را برنامهریزی میکنید، ابتدا پوکر، بازیهای ویدیویی و آبجو با دوستانتان را در نظر بگیرید. او این را “بی برنامه” می نامد.
“درست است، اگر بیشتر بازی کنید، می توانید بهره وری بیشتری داشته باشید!” او در کتاب پرفروش خود میگوید عادت اکنون .
فعالیت بیشتر تولیدکنندگان برتر همان چیزی است که فیوره آن را اعتیاد به کار مینامد – کارها را به سختی انجام میدهیم تا زمانی که ابزارهای ما بیحرکت شوند و به ماشینهایی با سوخت قهوه و کم خواب تبدیل شویم.
پادزهر این است که مطمئن شویم بهترین چیزها را در زندگی به تعویق نمیاندازیم، مانند وقت گذرانی با بچههایتان یا داشتن پنج دقیقه آرامش از آنها.
چرا برنامه زمانبندی نشده کار می کند؟ زیرا وقتی میدانید که موییترین وظایف شما با تعهدات غیرقابل تغییر به سرگرمی قطع میشود، میتوانید بدون ترس و غرق شدن افراد معتاد به کار به کار بپردازید.
*دکترای او در واقع روانشناسی و مشاوره است.
۳٫ تیغ ذات گرایی
شما آزادانه بین جعبه ها حرکت می کنید و کیفیت زمان بازی شما با بهترین کودکان ۶ ساله رقابت می کند. آیا این زمان انجام موثر را تضمین می کند؟ دقیقاً نه.
ابزار سوم ضروری یک چاقو برای هک کردن است اما ضروری ترین وظایف کاری.
گرگ مککئون، پیامبر ذاتگرایی، و نویسنده کتابی با همین نام وارد شوید.
ذات گرا تصویر بزرگ را می بیند. آنها می دانند که چه اقداماتی نه تنها نتایج، بلکه بیشترین بازدهی را برای سرمایه گذاری در زمان و انرژی ایجاد می کند. سپس، آنها چاقوی خود را بیرون می آورند.
مک کیون می گوید: “ریشه لاتین کلمه تصمیم –cis یا cid– به معنای واقعی کلمه به معنای “بریدن” است.
برش می تواند ترسناک باشد. ما در محل کار و خانه تعهداتی داریم، می خواهیم مردم را راضی کنیم و هر سال هزار فرصت هیجان انگیز به ما پیشنهاد می شود. اما وقتی بیش از حد اولویت میدهیم، هیچ چیز را در اولویت قرار نمیدهیم.
برای جلوگیری از لاغر شدن خود، معیارهای شدید را تمرین کنید. این شعار ذات گرایانه است: “نه دیگر بله، یا “جهنم، آره!” است یا نه.”
میزان کاهش، در عمل
راب بل یک کشیش فوق العاده بود. او سالها کلیسایی را در کالیفرنیا اداره میکرد که به سرعت در حال رشد بود و در لحظههای بیداریاش داغ میسوخت.
مثل همه افرادی که اصرار دارند با ۱۴۷ درصد ظرفیت بدود، او هم تصادف کرد و روی کف دفترش خم شد. بل اکنون به آن تصویر میخندد، اما از آن برای بیرون آمدن از جعبه سوختگی و تمرین ذاتگرایی استفاده کرد.
او واقعاً نمی خواست هفت خطبه و مراسم عروسی در روز انجام دهد، بنابراین آنها را از زندگی خود حذف کرد. اکنون او بر آموزش معنویت متمرکز شده است. در یکی از قسمتهای پادکستاش، او به همسرش کریستن میگوید: «شما با افرادی آشنا میشوید که میگویند: «ما خیلی سرمان شلوغ است، میدانی چطور است.» و من و شما چنین خواهیم گفت: «نه. ما نمی دانیم چگونه است.”
در پایان هر روز کاری جمعه، بل و کریستن لپتاپهای خود را میبندند و ۲۴ ساعت را بدون قرار ملاقات، هیچ کاری و بدون تماشای صفحه میگذرانند.
بل مثال زندهای از موفقیت است که اگر جعبه سوختگی را رها کنید، کمی بازی کنید و ذاتگرایی را تمرین کنید. او به همسرش می گوید: «به این فکر کنید که در کسری از زمان و کسری از انرژی چقدر کارآمدتر هستیم. ۱۰ ساعت طول می کشد تا این کار را انجام دهید و اکنون ۱۷ دقیقه طول می کشد. این خیلی دراماتیک است.”
بل اکنون میزبان پادکست Robcast ، ۱۱ کتاب منتشر کرده است، چندین فیلم از تورهای خود دارد، و در تمام طول سال به ایالات متحده سفر می کند و سخنرانی ها و کارگاه های آموزشی دارد. . دقیقاً یک مرد تنبل نیست.
مهمتر از آن، هر جا که می رود، می توانید شادی را در صدای او بشنوید. من آن را میخواهم. من به تجربه می دانم که “فشار” شما را خسته می کند. من آماده هستم سعی کنم “کمتر کار کنم تا بیشتر انجام دهم.”
با من هستی؟
این مقاله در مارس ۲۰۱۸ منتشر شده و به روز شده است. عکس GaudiLab/Shutterstock