عمومی

چگونه افراد باهوش عاطفی از کارتن شیر استفاده می کنند قانون برای حل مشکلات و اجتناب از ناامیدی

چگونه افراد باهوش عاطفی از کارتن شیر استفاده می کنند
قانون برای حل مشکلات و اجتناب از ناامیدی

“چگونه آنها را تغییر دهم؟”

این که آیا شما مالک کسب و کار هستید و با مشتریانی سروکار دارید که هرگز به موقع پرداخت نمی کند، مشتری که نمی تواند شرکتی برای پاسخ به شکایات مکرر شما، یا به سادگی عضوی از خانواده ای که به نظر می رسد هیچ کس هرگز رول دستمال توالت را عوض نکرده است، شما دائماً با مشکلاتی مواجه هستید که در آن  اعمال شخص دیگری بر شما تأثیر منفی می گذارد.

پاسخ طبیعی ما به این این است که از طرف مقابل بخواهیم رفتار خود را تغییر دهد. اما واقعیت این است که بیشتر افراد حداقل زمانی که ما بخواهیم تغییر نخواهند کرد. تداوم تمرکز بر طرف مقابل فقط باعث ناامیدی مداوم ما می شود. روانشناسان از این به عنوان «اختلاف انتظارات-واقعیت» یا به طور گسترده تر، به عنوان یک باور غیرمنطقی به نام «تقاضا» یاد می کنند.

شما از قانون کارتن شیر پیروی می‌کنید.

(اگر در “قانون کارتن شیر” ارزشی پیدا کنید، ممکن است به دوره کامل هوش هیجانی من علاقه مند شوید — که شامل ۲۰ قانون دیگر است که به شما کمک می کند هوش هیجانی خود را توسعه دهید. کلاس دوره آموزشی را در اینجا ببینید.)

مشکلات را با تمرکز بر آنچه می توانید کنترل کنید حل کنید

قانون کارتن شیر بر اساس یک مثال زندگی واقعی در کتاب درسی روانشناسی ، که داستان دو نفر را روایت می کند که ما ویکی و پیتر را می نامیم.

E خیلی صبح، ویکی زود برای کار از خواب بیدار می شود، قهوه درست می کند و به سمت دفتر می دود. با این حال، بسیاری از صبح‌ها، ویکی فراموش می‌کند که شیر قهوه‌اش را دوباره در یخچال بگذارد. وقتی شوهرش پیتر چند ساعت بعد از خواب بیدار شد، یک کارتن شیر گرم روی پیشخوان پیدا کرد.

بارها و بارها، پیتر ناامید می شود و وقتی ویکی به خانه برمی گردد در این مورد با وی مواجه می شود. ویکی همیشه عذرخواهی می کند، اما همچنان به اشتباه خود ادامه می دهد. پیتر یک روز مشکل را برای درمانگر خود مطرح می کند تا نوع رفتاری که باید با آن دست و پنجه نرم کند نشان دهد.

T: “او چند بار این کار را انجام می دهد؟”

P: “من شمارش را از دست داده ام.”

T: “برای چند سال؟”

P: “حداقل ۱۰ سال از زمانی که او این شغل را آغاز کرده است.”

T: “بنابراین، آیا پیش‌بینی خود را از آنچه که هر روز صبح اتفاق می‌افتد بر اساس آنچه که او انجام می‌دهد یا کاری که شما  می‌خواهید او انجام دهد، استوار می‌کنید؟»

>

P: “من آن را بر اساس آنچه درست است. و اگر او واقعاً من را دوست داشت چه کاری انجام می داد.”

T: “بنابراین، اجازه دهید من این موضوع را به درستی درک کنم: او این کار را صدها، احتمالاً هزاران بار انجام داده است.”

P: “بله. ببینید او چقدر بی توجه است!”

T: “اما پس از صدها یا هزاران بار، شما هنوز از رفتار او شوکه شده اید. آیا نباید انتظار داشته باشید که او شیر را کنار بگذارد؟ آیا شما انتظارات خود را بر اساس خواسته های خود قرار می دهید >یا او چه کاری انجام داده است؟

P: “من حدس می‌زنم چه می‌خواهم.”

T: “حالا، اگر انتظارات خود را بر اساس آنچه که او واقعاً انجام داده است، به جای آنچه که می‌خواهید انجام دهد، چه احساسی متفاوت خواهید داشت؟”

پ: “حدس می‌زنم اینقدر عصبانی نباشم. فقط دو ظرف شیر می‌گیرم.”

همانطور که این مشکل نشان می‌دهد، زمانی که به این می‌خواهیم که واقعیت با آنچه می‌خواهیم متفاوت باشد، خود را ناامید می‌کنیم.

نویسندگان کتاب می‌گویند: «ما اغلب متوجه شده‌ایم که مردم برای حل مشکلی که فکر می‌کنند نباید وجود داشته باشد، تلاش نمی‌کنند. «[پیتر] تا زمانی که معتقد است همسرش باید به گونه‌ای متفاوت رفتار کند، راه جدیدی برای خوردن شیر سرد برای صبحانه‌اش فکر نخواهد کرد. هنگامی که تقاضا را تسلیم کرد و واقعیت را تصدیق کرد، آزاد می‌شود. تا مشکل را حل کنیم.”

به عبارت دیگر، با تشخیص اینکه واقعیت همیشه آنطور که ما می خواهیم نیست، ما می تواند به جای تکرار چرخه ناامیدی و عصبانیت، روی حل مشکل تمرکز کند.

و این ما را به قانون کارتن شیر می رساند. ، که به سادگی بیان می کند: “به جای اینکه روی چیزهایی تمرکز کنید که نمی توانید تغییر دهید، روی آنچه می توانید تمرکز کنید.” (مثل خرید دو کارتن شیر، به جای اینکه ناراحت شوید و بارها و بارها با هم مشاجره کنید.)

البته وقتی به محل کار می رسد، قانون کارتن شیر فقط با پویایی های قدرت خاصی کار می کند – یعنی زمانی که با کسی سروکار دارید که قدرتی برابر یا بیشتر از شما دارد. برای مثال، بیایید به آن سناریوی افتتاحیه برگردیم: به عنوان یک صاحب کسب و کار، هر بار که مشتری دیر به شما پول می دهد، می توانید عصبانی و ناامید شوید. اما این شما را به کجا می‌برد؟

در مقابل، می‌توانید بر روی آنچه انجام دارید تمرکز کنید. کنترل بر. آیا مشتری مشتری مهمی است؟ آیا آنها درآمد بیشتری نسبت به دیگران دارند؟ سپس به سادگی انتظارات خود را اصلاح کنید. اگر شرایط شما Net-30 است، و آنها همیشه ۴۵ روز تاخیر پرداخت می کنند، بودجه خود را طوری برنامه ریزی کنید که گویی با شرایط Net-60 هستند. (اکنون انگار زودتر پرداخت کرده‌اند.) اگر از نظر مالی به شما آسیب می‌زند، می‌توانید نرخ خود را افزایش دهید تا تاخیر پرداخت را جبران کنید.

تقریباً در هر موردی که از دیگران ناامید می شوید، یک انتخاب دارید. می توانید در احساسات منفی غوطه ور شوید و برای خود متاسف شوید…

یا می توانید از احساسات خود به عنوان کاتالیزوری استفاده کنید. یک رویکرد متفاوت برای حل مشکل.

و در مورد مشکلاتی که به سادگی نمی توانید آنها را برطرف کنید، چطور؟

/div>

در این موارد، ممکن است مجبور باشید این را به عنوان واقعیت بپذیرید. این بدان معنا نیست که شما کاری را که طرف مقابل انجام می دهد تایید می کنید، فقط می دانید که قدرت تغییر وضعیت را ندارید. انجام این کار می تواند به شما کمک کند روی مشکلات دیگری تمرکز کنید که می توانید حل کنید، که منجر به کار بهتر و زندگی بهتر می شود.

بنابراین، دفعه بعد که با مشکلی که توسط دیگران ایجاد شده روبرو شدید، عصبانی نشوید. در عوض، از قانون کارتن شیر پیروی کنید — و از اصول روانشناسی برای کاهش شکاف بین انتظارات و واقعیت استفاده کنید.

نظرات بیان شده در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com متعلق به خودشان است، نه نظرات Inc.com.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی