چگونه افراد باهوش عاطفی از وارن بافت استفاده می کنند قانون فوق العاده متقاعد کننده شدن
چگونه افراد باهوش عاطفی از وارن بافت استفاده می کنند
قانون فوق العاده متقاعد کننده شدن
آیا مردم به هوش عاطفی وقتی به وارن بافت را توصیه می کند؟ احتمالاً باید این کار را انجام دهند.
زیرا یک نقل قول کلیدی وجود دارد که بافت به آن شهرت دارد که به یک برگه تقلب ۲۱ کلمه ای در مورد چگونگی از هوش هیجانی برای متقاعد شدن بیشتر استفاده کنید.
این نقل قول است: “من به دنبال پریدن از روی میله های هفت فوتی نیستم، من به دنبال میله های یک فوتی به اطراف نگاه می کنم که بتوانم از آن عبور کنم.”
بافت درباره فرصت های تجاری صحبت می کرد، اما در مورد فرصت های متقاعدسازی نیز صدق می کند. افراد باهوش عاطفی میدانند که تاکتیکهای لفاظی سادهای وجود دارد که میتوانید از آنها برای یافتن میلههای یک فوتی در مکالمه استفاده کنید و فوقالعاده متقاعدکننده شوید.
آنها مطمئن می شوند که پیامی واضح و قابل فهم دارند.
هیچ کس مشق شب را دوست دارد، اما متأسفم، این تکلیف قبل از شروع مکالمه است. این در دسته «چیزهایی است که خود توضیحی به نظر می رسد و همه می دانند که انجام دهند، اما نیستند».
افراد باهوش عاطفی می دانند که متقاعدسازی مستلزم ارائه درخواست است و احتمال پذیرفته شدن آن درخواست ها به دانستن نحوه بیان آنها بستگی دارد. به طور موثر.
به مواقعی که در مکالمات بودهاید، یا در گوشهای از یک برنامه، یا زمانی که با کسی صحبت کردهاید که میدانید میخواهد نظر شما را تغییر دهد – و با این حال، در پایان، نمیتوانید دقیقاً آنچه را که آنها امیدوار بودند انجام دهید یا باور کنید، بیان کنید.
احساسات مانع می شوند، حتی اگر شما نخواهید: سردرگمی، ناامیدی. اگر نتوانید آن جا را توصیف کنید، هرگز به جایی که می خواهید نخواهید رسید.
سوالات زیادی می پرسند.
این یکی آسان است: به طور متوسط، قانون این است که برای هر عبارت اظهاری، دو سؤال بپرسید. افراد باهوش عاطفی میدانند که این سه مزیت کلیدی به آنها میدهد:
- اول، سؤالات نشاندهنده علاقهی مداوم است. همه دوست دارند در مورد خودشان صحبت کنند. سوالات دعوتی برای انجام آن هستند.
- دوم، آنها اطلاعات جمع آوری می کنند. شما می خواهید اهداف آسانی را پیدا کنید که احتمال ترغیب را افزایش می دهد. روشی که شما این کار را می کنید با پرسیدن سوال است.
- سوم، آنها در دام اشتباه گرفتن موقعیت خود با دیگران نمی افتند.
شما می دانید که موقعیت شما چیست. احتمالاً میدانید که در مورد آن چه احساسی دارید.
اما نکته اینجاست که بدانید طرف مقابل در مکالمه شما چه اعتقادی دارد و او چه احساسی دارد و شما این کار را با پرسیدن سوال به جای فرض دانش انجام می دهید. آنجاست که شما مسیر رسیدن به فرصت را پیدا می کنید.
آنها ساکت می مانند.
یک مکالمه بیش از یک تعامل است. این یک سری کامل از تعاملات کوچک به هم پیوسته است. افراد باهوش عاطفی تشخیص میدهند که داشتن سوگیری نسبت به سکوت در طول این تعاملات، دو کار را انجام میدهد:
- اول، فرد مقابل را وسوسه میکند تا علم را پر کند. . حداکثر مدت زمانی که افراد می توانند سکوت را در یک مکالمه قبل از اینکه ناهنجار شود تحمل کنند، چهار ثانیه است. بنابراین، مرحله ناخوشایند را پشت سر بگذارید.
- دوم، سکوت شما را از رفتار عجولانه و از مکان احساسات کنترل نشده باز می دارد.
در واقع، بافت در مورد این نکته نیز نقل قول صریحی دارد: “همیشه می توانید به کسی بگویید که به جهنم فردا.” تعصب نسبت به سکوت به این معنی است که در حال حاضر نیازی به انجام آن نیست.
آنها گوش می دهند.
اما، افراد باهوش عاطفی می دانند که بسیاری از تاکتیک های دیگر ما در اینجا توضیح دادیم تا زمانی که خود را مجبور به گوش دادن دقیق نکنید، کار نمی کند.
بنابراین، آنها از ترفندهای مکالمه برای لحظاتی که متوجه میشوند به اندازه کافی توجه نکردهاند:
- “میتوانی این را طور دیگری بیان کنی؟ من واقعاً میخواهم بفهمم. “
- “دوباره این را بگو تا مطمئن شوم که شما را دنبال می کنم.”
- و شاید پاسخ گفتگوی همه منظوره مورد علاقه من: “کمی بیشتر بگو.”
در صورت نیاز از آنها استفاده کنید. اما مطمئن شوید که توجه کرده اید و گوش می دهید.
آنها به دنبال چاپ تصویر درخواست هستند.
اگر به یاد ماندنی نباشید متقاعد کردن سخت است. بنابراین، افراد باهوش عاطفی به دنبال این هستند که در صورت امکان با استفاده از بیش از یک حس، تصویر علت یا استدلال خود را در حافظه طرف مقابل نقش کنند.
من قبلاً به طور جداگانه در مورد این تاکتیک نوشتهام و بهترین مثالی که شخصاً دیدهام: وقتی حسابدار من که یکی از بهترین دوستان من نیز هست، برای من ارسال کرد یک کتاب مقدس از طریق نامه، و سپس با من تماس گرفت تا از من بخواهد روی آن سوگند یاد کنم که سال آینده اطلاعات آمادگی مالیاتی خود را به موقع به او می دهم.
برای یک بار در زندگی ام، همه چیز را کم و بیش به موقع دریافت کردم. چرا این قدر خوب کار کرد — و خیلی بهتر از این که او فقط از من التماس می کرد یا از من درخواست می کرد که اطلاعاتم را برای او ارسال کنم؟
چون حواس و احساسات زیادی را تحت تأثیر قرار داد: انتظار بعد از اینکه او به من گفت به دنبال یک بسته، شوخ طبعی، فیزیکی و ارتباط صوتی و تصویری همزمان باشم.
در نهایت، او فقط مرا متقاعد نکرد. او مرا مجبور به عمل کرد این واقعیت که او تصویر را به این شکل چاپ کرد، نادیده گرفتن آن را برای من سختتر کرد.
ببینید، اگر یک مورد تکراری وجود دارد، وجود دارد. موضوعی که رهبران کسب و کار در مورد آن می پرسند، هوش هیجانی است. و اگر یک هدف خاص وجود داشته باشد که آنها می خواهند با بهبود هوش هیجانی خود به آن دست یابند، آن ترغیب شدن است.
این جالب است، و به همین دلیل است که من لیست طولانی ترفندهای ساده ای را جمع آوری کرده ام که می توانید از آنها برای بهبود هوش هیجانی در رایگان خود استفاده کنید. کتاب الکترونیکی، ۹ عادت هوشمندانه افراد با هوش هیجانی بسیار بالا.
از همه آنها استفاده کنید، و ممکن است متوجه شوید که از احساسات خود به طور مؤثر برای دستیابی به اهداف بیشتر، در تجارت و زندگی استفاده می کنید.
که در حال ساختن اعتماد به نفس خود هستند