عمومی

همانطور که من در سوگ درگذشت همسرم، این درس های رهبری برجسته ترین

همانطور که من در سوگ درگذشت همسرم، این درس های رهبری
برجسته ترین

“همسر شما توده ای در مغزش دارد. ما باید بفهمیم که آیا سرطان از آنجا شروع شده یا از جای دیگری شروع شده است.”

این جمله از یک پزشک اورژانس در ساعت ۹:۳۰ شب، در ۱۹ نوامبر ۲۰۲۰، اولین باری بود که من کلمه سرطان را با یکی از اعضای خانواده نزدیکم شنیدم. دکتر درباره همسرم روتی صحبت می‌کرد که سی دقیقه زودتر او را به اورژانس رساندم زیرا فکر می‌کردم در حال سکته مغزی است.

“سرطان مغز.” اکسیژن از اتاق خارج شد و سرم شروع به چرخیدن کرد. با انعکاس، به شوخ طبعی برگشتم و یک شوخی ناخوشایند در مورد عدم پیش بازی دکتر زمزمه کردم. سپس تصادفاً به اتاق انتظار رفتم، با دوستم دکتر آری لوی تماس گرفتم، شروع به هق هق کردن کردم و از او کمک خواستم.

من در شوک بودم. حرف دکتر معنی نداشت روتی یک ورزشکار مادام العمر و سالم ترین فرد خانواده ما بود. و علاوه بر این، خدا روتی را دوست داشت. همه روتی را دوست داشتند.

در طول بیست ماه آینده، به شدت به مهارت کارآفرینی صفحات چرخان. من تلاش کردم تا سفر پزشکی همسرم را راهنمایی کنم، از دو پسرمان مراقبت کنم و تا جایی که می توانستم از سه تجارت حمایت کنم.

در ۱۹ آگوست ۲۰۲۲، ماجراجویی من با روتی به پایان رسید. او پس از خروج الهام‌بخش و فوق‌العاده برازنده از این دنیا به بهشت ​​رقصید. سفر فروتنانه او درس های ارزشمند را به من آموخت. بر نحوه نگاه من به زندگی — و تجارت — در آینده تأثیر بگذارد. اینها بخشی از آن درس هاست.

زندگی بر اساس هدف

در سال ۲۰۰۷، سایمون سینک را دیدم سخنرانی او “با چرا شروع کنید” برای گروه کوچکی از کارآفرینان در MIT. تز سایمون عمیقاً ساده است: رهبران خوب می‌دانند چه کاری انجام می‌دهند، رهبران بزرگ می‌دانند چگونه این کار را انجام می‌دهند، اما بهترین‌های ما با چرا — هدف ما رهبری می‌کنند.

با الهام از سیمون، شروع به ساختن بیانیه هدف عالی برای خودم به طرز ماهرانه ای کردم. وقتی فکر کردم که آن را میخ کرده ام، از روتی برای بازخوردش پرسیدم. پس از ارائه بیش از حد دراماتیک من، روتی مکث کرد، لبخند زد و گفت: “عزیزم خیلی خوب است. فکر می کنم هدفم را هم می دانم.” وقتی بدون تردید از او پرسیدم چه چیزی است، او پاسخ داد: “دوست داشتن. خدا مرا اینجا قرار داده تا مردم را دوست داشته باشم.”

اگر شما می خواهید بدانید که مردم واقعاً چه چیزهایی برایشان ارزش قائل هستند، به دسته چک و تقویم آنها نگاه کنید.

برای نزدیک به سی و چهار سال مفتخر بودم که شاهد این بودم که چگونه چنین هدف زیبا و ساده ای عمیقاً بر همه افرادی که روت با آنها در تماس بود تأثیر گذاشت.

امروز متوجه شدم که چگونه رهبران هدف بر دیگران تمرکز می کنند و نه بر خودشان.

قدرت نهایی ابرقهرمان

در سال ۲۰۰۸، دن بیکر را بعد از خواندن کتاب فوق العاده او، آنچه مردم شاد می دانند. در همان سال با برادر دیوید استایندل-راست آشنا شدم و افکار عمیق او را درباره قدردانی شنیدم. دان و برادر دیوید هر دو به رهبران قدرت سپاسگزاری را آموزش می دهند. آنها به شما خواهند گفت که قدردانی به رهبران کمک می کند در زمان حال شاد و بدون ترس زندگی کنند.

مادرم بذرهای سپاسگزاری را در اوایل زندگی من کاشت. او استعدادی برای تبدیل هر بحرانی به هدیه ای دارد که باید بسته بندی شود. و با کمک مادرم، دن بیکر و برادر دیوید، روی ایجاد یک عمل سپاسگزاری کار کرده‌ام. امروز من به جای مشکلات و رنگین کمان به جای قطرات باران به دنبال امکانات هستم.

هنگامی که روتی به بهشت ​​نزدیک تر می شد، می توانستم اندوه را در یک دست و سپاسگزاری را در دست دیگرم نگه دارم. و با وجود اینکه لحظات غم و اندوه خفه کننده ای دارم، سپاسگزاری از زمانی که با او داشتم و زندگی ای که او برای من و دو پسرمان ایجاد کرد، همیشه هر روز جان تازه ای به من می بخشد.

امروز متوجه شدم که چگونه نوآورترین رهبران همگی از یک قدرت ابرقهرمانی برخوردارند: قدردانی.

قبیله خود را پیدا کنید

به دلیل درگیری من با سازمان کارآفرین و جوان سازمان رئیس جمهور، من نزدیک به بیست و پنج سال است که عمیقاً درگیر انجمن ها بوده ام و به معنای واقعی کلمه ده ها دوست پیدا کرده ام که همه مرا می شناسند — خوب، بد و زشت.

یک تالار گفتمان، در این زمینه، گروهی از همتایان است که به طور منظم گرد هم می آیند تا درباره سخت ترین مسائل کاری و شخصی خود صحبت کنند. دوستان انجمن من من را در دو سال گذشته هدایت کردند. آنها به سرعت وارد عمل شدند و من را در طول رنجم دوست داشتند.

این برای همسرم آرامش بخش بود که می دانست در حالی که او به سمت بهشت ​​می رفت تنها نیستم. و در دنیای پر از “دوستان” پسران ما باید ببینند که دوستی واقعی چگونه است. خام، بی امان و قابل اعتماد است.

از قضا، یک روز قبل از اینکه روتی بیمار شود، شرکتی را راه اندازی کردم تا انجمن های متوازن را برای رهبران ایجاد کنم. بیماری او باعث می شود باور کنم که پراویدنس در تصمیم من نقش داشته است.

امروز من استدلال خواهم کرد که متعادل ترین کارآفرینان یک مربی، یک سند استراتژی تک صفحه ای و مهمتر از همه: یک انجمن دارند. عقل فعلی من نمایشگاه الف است. 

به دنبال توت فرنگی بگرد

درست پس از آن تشخیص روتی دوست و مربی من جاناتان دامسکی این تمثیل را با من در میان گذاشت: 

راهبی در جنگل قدم می زد. صدای شکستن شاخه را از پشت سرش شنید و دید که ببری او را تعقیب می کند. او ترسیده فرار کرد، از صخره پرید و از درخت انگور آویزان شد تا از افتادن به جانش جلوگیری کند. راهب که به پایین نگاه کرد، ببر دیگری را دید که صدها فوت زیر آن می چرخید. بدتر از همه، او متوجه شد که موش درختی را که به آن چسبیده بود می جود. بدون شک راهب در شرایط سخت (بخوانید: ش**تی) قرار داشت. راهب با نگاهی به سمت راست خود، گیاه توت فرنگی وحشی را دید که از کنار صخره می روید. او دستش به یک توت فرنگی رسید، آن را خورد، و در آن لحظه توت فرنگی — و زندگی — عالی بود.

دوستم جاناتان این تمثیل را به پایان رساند: “مایک، تو باید به دنبال توت فرنگی بگردی.”

امروز می فهمم که زندگی در لحظه ها اتفاق می افتد. سعی می کنم اجازه ندهم ترس یا اضطراب لحظه های ارزشمندی را که به من عطا شده از من سلب کند.

شما انتخاب می‌کنید قربانی شوید

تشخیص همسرم مرگ بود جمله. هیچ درمانی برای گلیوبلاستوما وجود ندارد و نوع سرطان مغز او به خصوص نادر و تهاجمی بود.

قربانی شدن — توسط یک بیماری، یک فرد یا یک موقعیت — با ایفای نقش یکسان نیست. قربانی. روتی زندگی خود را صرف خلق کردن کرده بود، نه گله و شکایت و هر دوی ما می دانستیم که او هرگز نقش قربانی بودن در داستان زندگی خود را نمی پذیرد. ایمان او بیش از حد قوی بود و مشت های او قدردانی و خلاقیت بود.

در کتاب کلاسیک، انسان در جستجوی معنا، ویکتور فرانکل از سه سال اقامت خود در اردوگاه های کار اجباری نازی ها می نویسد. او مرگ پدر، مادر، برادر و همسرش را دید، اما از ایفای نقش قربانی خودداری کرد. در عوض، او با ایجاد بینش و خرد شخصی، بهترین استفاده را از تجربه خود انتخاب کرد. به نقل از فرانکل، “بین محرک و پاسخ فضایی وجود دارد. در آن فضا قدرت ما برای انتخاب پاسخمان است. در پاسخ ما رشد و آزادی ما نهفته است.”

وقتی تشخیص روتی را گرفتیم، همدیگر را در آغوش گرفتیم و گریه کردیم. سپس به او گفتم: “این واقعاً بد است عزیزم، می خواهی چه اتفاقی بیفتد؟” پاسخ او عشق به مردم و نشان دادن ایمانش بود. در یک لحظه من مأموریت خود را داشتم: قرار بود به او کمک کنم تا هر دو را در حد توانم انجام دهد.

اکنون، بیش از هر زمان دیگری، می‌دانم که همه ما قربانی می‌شویم، اما رهبران بزرگ از ایفای نقش یک قربانی خودداری می‌کنند.

چه کاری می توانید انجام دهید 

زمانی که روتی بیمار بود، رایج ترین سوال دوستان و خانواده ام این بود: “آیا کاری می توانم برای شما انجام دهم؟” این یک سوال سخاوتمندانه بود. به یاد دارم که از بسیاری از دوستانم زمانی که روزهای سختی را پشت سر می‌گذاشتند، همین سوال را پرسیدم. اما در حین مراقبت از روتی، این سوال سنگین بود. من معمولا خسته بودم و برای اولین بار در زندگی ام انرژی و میل به ایده پردازی نداشتم.

بسیاری از دوستان مسائل را به دست خود گرفتند. یک روز رفیقم رفیق با من تماس گرفت و به من گفت که خدمات خشکشویی برای خانواده ما به طور نامحدود انجام شده است و او جواب “نه” را نمی پذیرد. از لباس‌شویی گرفته تا مراقبت از چمن‌ها و نظافت سگ‌ها، دوستان به تازگی مسئولیت را بر عهده گرفتند. خانواده ما احساس می کردند که ما توسط فرشتگان احاطه شده ایم.

امروز متوجه شدم که بهترین رهبران از آنها نمی پرسند که آیا می توانند کمک کنند یا خیر، آنها فقط غوطه ور می شوند و کاری انجام می دهند.

قدرت ایمان و فیض

کشیش من ری کولبوکر در جشن روتی پس از شنیدن خطاب همسرم به دوستان و خانواده اش از طریق ویدیوهای ضبط شده. ری سریعاً اعتراف کرد که نمی‌داند چرا یک زن با ایمان که این همه کار خوب در دنیا انجام می‌دهد به چنین بیماری وحشتناکی مبتلا می‌شود. اما او همچنین خاطرنشان کرد که مرگ اجتناب ناپذیر است و فیض و ایمان – انواعی که روتی نشان داد – کار را برای مردم در طول بزرگترین چالش های زندگی آسان تر می کند.

امروز متوجه شدم که رهبران مورد علاقه من با خود و دیگران مهربان هستند. و من می بینم که فیض آنها با ایمان آنها تقویت شده است.

من اخیراً میمی را دیدم که به این شرح بود: 

اگر می دانستید در حال مرگ هستید چه می کردید؟

خب، شما در حال مرگ هستید. حالا برو انجامش بده

بزرگترین درسی که از درگذشت روتی آموختم، اولویت بندی است. امید من این است که این مقاله الهام بخش مردم باشد تا به کسی بگویند — به همه بگویید — که دوستش دارید. به هر حال، عشق بزرگترین هدف است. و در پایان، این واقعاً همه چیز مهم است.

نظراتی که در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com بیان شده است، نظرات آنهاست. متعلق به شرکت Inc.com نیست.

منبع :
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی