مزایای شخصی و حرفه ای بودن
آسیب پذیر
این احساس وحشتناکی است که به محدودیتهای خود برسید و دیگران آن را ببینند. این احساسی است که من با آن بسیار آشنا هستم.
علیرغم اینکه چقدر بر من غلبه کردهام، آسیبپذیر بودن برای من یک حالت استاندارد بوده است، زیرا با چالشهای روزمره زندگی متفاوت از سایر افراد مواجه میشوم. من یک دوست دختر بسیار زیبا دارم، اما به عنوان یک مرد بدون پا و یک دست، نمی توانم او را بلند کنم و بچرخانمش. من نمی توانم با او در ساحل قدم بزنم. نمیتوانم از حمل مواد غذایی کمکی بکنم.
زندگی با تمرکز بر آنچه ندارم به جای آنچه که دارم، آسان و حتی قابل توجیه است. من این تجمل را ندارم که آسیب پذیری هایم را پنهان کنم و من می توانستم از این بابت رنجیده زندگی کنم. واقعیت این است که اکثر مردم به اندازه من آسیب پذیر هستند، حتی اگر جسمی نباشند—اما آنها می خواهید از آن پنهان شوید. این یک عادت خطرناک و مخرب است.
آسیب پذیر بودن یک نقطه قوت است.
وقتی احساس آسیبپذیری میکنیم، اغلب خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم و خود را متمایز میکنیم. اما آسیب پذیری در واقع یک ابرقدرت است. تا زمانی که آسیب پذیری را نپذیرید، شفا نمی تواند اتفاق بیفتد. هنگامی که بهبودی را شروع کردید، میتوانید ارتباط را به روشی معتبر شروع کنید.
آخرین باری که پذیرفتید “من به کمک نیاز دارم” چه زمانی بود؟
این یک پویایی است که به رابطه خودم کمک زیادی کرده است. من می توانم روبروی کسی که به من اهمیت می دهد بنشینم و بگویم: “من احساس ناامنی می کنم. آیا میتوانید به من کمک کنید تا از این طریق کار کنم؟» یا، “هی، من امروز کمی “کمتر از” احساس می کنم. آیا میتوانید به من کمک کنید تا از این طریق کار کنم؟» آنجاست که پیوندهای واقعی تقویت می شوند.
به عنوان بچه، به ما آموخته اند که آسیب پذیری نقطه ضعف است: پسران بزرگ و دختران بزرگ گریه نمی کنند. این باور به تفکر ما نفوذ میکند، بنابراین ما خود را از آسیبپذیریها جدا میکنیم و از داشتن آنها خودداری میکنیم. با گذشت زمان، تمام آن خشم سرکوب شده، ناامیدی و اندوه می تواند آسیب های باورنکردنی ایجاد کند.
چگونه آسیب پذیر بودن را در آغوش بگیریم
شما ممکن است بلافاصله با آن ایده ارتباط برقرار کنید و متوجه شوید که مجبور شده اید آسیب پذیر بودن را نادیده بگیرید یا انکار کنید.
بنابراین، از کجا شروع به معکوس کردن روند می کنید؟
پیشنهاد میکنم که اولین قدم شفقت است. ابتدا باید را انجام دهید. نسبت به خودتان دلسوزی داشته باشید. شفقت همچنین شما را به این مکاشفه باز می کند که اکثر مردم سعی در صدمه زدن به یکدیگر ندارند: ما در حال پی بردن به آن هستیم و بهترین کار خود را انجام می دهیم. هنگامی که به آن آگاهی دادید، قدرت الگو را از بین می برید و دوباره اجازه حضور در زندگی خود را به دست می آورید.
مرحله دوم خودآگاهی حتی با خواندن این مقاله، ممکن است با این پویایی ها در تفکر و روابط خود بیدار شوید. وقتی آن را دیدید، میتوانید نحوه نمایش آن در زندگیتان را تماشا کنید و سپس میتوانید سیمکشی و سیمکشی مجدد را شروع کنید.
مزایای شخصی و حرفه ای
این کار درمانی نه تنها بر روابط شخصی شما بلکه بر روابط حرفه ای شما نیز تأثیر می گذارد.
افراد شروع به نشان دادن آسیب پذیری بیشتری در محل کار کرده اند.، و این یک تغییر لرزه ای است. مرز بین زندگی حرفه ای و شخصی ما در حال محو شدن است، و ما شروع به دیدن همکاران و حتی روسای خود با انسانیت بیشتری کرده ایم. این می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد یا حتی به یک کلیشه تبدیل شود – اما همچنین می تواند دگرگون کننده باشد.
رهبران وقتی به مردم اجازه میدهند ببینند که ضد گلوله نیستند، وقتی در مورد اشتباهات یا زمینههای رشد صادق هستند و یک فضای امن برای آسیب پذیری افراد دیگر ایجاد کنید. رهبران می توانند راه را به سوی یک محل کار انسانی تر هموار کنند، ایجاد فرهنگی پر رونق و باز.
اگر ما از زندگی، سختیها و همه چیز عبور کنیم، و در طول مسیر این هدایا را نگیریم و ندهیم، پس فایده چیست؟
این مقاله در ابتدا در مارس/آوریل ۲۰۲۳ ظاهر شد مجله SUCCESS. عکس از نیک سانتوناستاسو.
کسب و کار