مزایای تنهایی

روزی روزگاری، از تالس میلتوس، یکی از هفت حکیم یونان باستان، پرسیدند: “چه چیزی دشوار است؟” پاسخ او این بود: “خودت را بشناسی.”

در مقایسه با اینکه چقدر محیط بیرونی خود را به راحتی درک می کنیم، دیدگاه ما نسبت به درون خود به طور طبیعی به دست نمی آید. این نیاز به تواضع دارد تا شکاف بین فردی که فکر می کنیم هستیم و ما در واقعیت چه کسی هستیم.

نه سال پیش از هند وارد ایالات متحده شدم. من که فردی بسیار اجتماعی و برونگرا بودم، همیشه با مردم، کار، مطالعه، سرگرمی ها و رویدادهای اجتماعی احاطه شده بودم. حالا با تماس های محدود به یک سرزمین خارجی می آمدم و منتظر ویزای کارم بودم تا برسم. بدون معاشرت، بدون کار، دنیای جدید. در میان همه تغییرات، آن دوره تنهایی منجر به تجربیات و درک های زیادی شد که راه را برای خودشناسی و خودآگاهی من هموار کرد – تنهایی، تا حد زیادی، مهم ترین.

در ابتدا، گذراندن زمان به تنهایی برای من بسیار دشوار بود. اما وقتی شروع کردم به عادت کردن، حتی در آغوش گرفتن آن، سفری برای خودآگاهی شروع کردم که به آرامی نشان داد که حتی بدون شغل، دوستان صمیمی و خانواده و رویدادها، آنقدر توانایی دارم که با خوشحال باشم. . تنهایی به من کمک کرد تا با زندگی جدیدم کنار بیایم، قدر هر آنچه دارم را بدانم و به دنبال رویاهای جدید بروید.

تنهایی مزایای زیادی دارد. این چیزی است که من دریافتم که می تواند برای شما انجام دهد که معاشرت نمی تواند:

1. تنهایی به شما این احساس را می دهد که خودتان را می شناسید، بیش از هرکسی شما را بشناسد و شما را از ذهنیت گله دور می کند. شما را با دانش و ویژگی های لازم برای به پیشرفت شخصی و موفقیت دست یابید. گذراندن زمان تنها به مدت حداقل ۲۰ دقیقه در هر روز به شما شفافیت و فضایی را می دهد که برای رشد مستقل خود نیاز دارید. این به شما یک درون نگری می دهد که چه کسی هستید و چه می خواهید. و درک افکار، اعمال و عکس العمل های خود به شما این قدرت را می دهد که حداکثر کنترل را بر زندگی خود داشته باشید.
2. انزوا بر خلاف روشی است که حواس پرتی ها کار می کنند. در حالی که حواس پرتی ها مانع هر گونه پیشرفت قابل توجه و سهم ارزشمندی که می توانیم در زندگی خود داشته باشیم، تنهایی به ما کمک می کند. شما تجربه درگیرتری با خودتان و ایده هایتان دارید. دکتر جوزف موران، در Frontiers in Human Neuroscienceژورنال. او می‌گوید که مغز زمانی چیزها را پردازش می‌کند که سر و صدا یا کارهای هدف‌محور حواسش پرت نشود. وقتی مغز استراحت می کند، شروع به کار بر روی وظیفه روانشناختی خود بازتابی می کند.

اما فقط فکر گذراندن وقت به تنهایی برخی افراد را فلج می کند. در واقع، در یک مطالعه در سال ۲۰۱۴ منتشر شد در Science نتایج نشان داد که شرکت‌کنندگان حتی نمی‌توانستند شش تا ۱۵ دقیقه از زمان خود را به تنهایی در یک اتاق لذت ببرند. شرکت‌کنندگانی که به‌طور تصادفی انتخاب شده‌اند، شرکت در فعالیت‌های بیرونی مانند گوش دادن به موسیقی یا خواندن در خلوت را به تنهایی با افکارشان، حتی در خانه‌شان، ترجیح می‌دهند. حتی برخی از شرکت‌کنندگان به‌جای اینکه در انزوا باشند و فقط افکارشان را منحرف کنند، به‌طور داوطلبانه شوک الکتریکی دریافت کنند.

وقتی به ایالات متحده نقل مکان کردم، تقابل مشابهی را بین خودم و افکارم تجربه کردم. این باعث شد که من احساس ناراحتی و بی اطلاعی کنم که چه کار کنم. اما همچنین باعث شد متوجه شوم که آیا شما یک درون گرا یا برون گرا، بزرگسال یا کودک، تنهایی ارزشمندترین ابزار موجود است که به شما کمک می کند تا درک خود را توسعه دهید، که به شما کمک می کند بیشتر انجام دهید و بیشتر باشید.

نیکولا تسلا، مخترع بزرگ، در مورد تنهایی چنین گفت: “ذهن در انزوا و تنهایی بی وقفه تیزتر و تیزتر است… اصالت در انزوا و عاری از تأثیرات بیرونی که بر ما ضربه می زند تا ذهن خلاق را فلج کند، رشد می کند. تنها باش – این راز اختراع است. تنها باشید—این زمانی است که ایده ها متولد می شوند. /p>

برخی افراد حتی در بین ۱۰۰ نفر احساس تنهایی می کنند و برخی افراد حتی در سکوت احساس تنهایی نمی کنند. تفاوت در سطح ارتباط آنها با خودشان است. تنهایی نقطه مقابل تنهایی است. این به ما قدرت و اعتماد به نفس می دهد که اگر طبق استانداردهای خود عمل کنیم و نه بر اساس انتظارات دیگران، خوب خواهیم بود. برای من، از انتخاب خارج نشد. تا زمانی که متوجه شدم احساس استقلالی که به من داده بود، بار سنگینی بود.

هر روز، زمانی را در خلوت بگذرانید. به زودی، آن چند دقیقه به تنهایی تبدیل به مهمترین بخش روز شما می شود، به طوری که روح شما را تغذیه می کند.

این مقاله در نوامبر ۲۰۱۷ منتشر شده و به روز شده است. عکس آناتولی کارلیوک / Shutterstock