درون تغییر اقتصاد تلویزیون واقعیت
درون تغییر اقتصاد تلویزیون واقعیت
تلویزیون واقعیتها یکی از پرفروشترین انواع سرگرمیها با ورق زدن کانالهای تلویزیون است. تلویزیون ممکن است با داستانهای نمایشهای موفقی که حرفههای خود را به سندیکای منجنیق میدهد، جذاب به نظر برسد، اما در واقعیت چقدر میتوان از تلویزیون بدون فیلمنامه درآمد کسب کرد؟
طبق گفته تهیهکننده نمایش واقعی Troy DeVolld، اقتصاد تلویزیون بدون فیلمنامه تغییر کرده است، زیرا تعداد پلتفرمهایی که از مخاطبان شبکههای بزرگ زمانی استفاده میکردند، در حالی که از درآمدهای تبلیغاتی زیادی برخوردار بودند، میخوردند. در نگاه اول، تلویزیون جذاب است زیرا در حال حاضر توزیع محتوا یک بازار جهانی است. اگر قرار بود یک شبکه حقوق ایالات متحده را حفظ کند، یک تهیه کننده به طور بالقوه می تواند یک نمایش را در خارج از کشور بفروشد. به جز، شبکهها اکنون ترجیح میدهند که نمایشها را مستقیماً در اختیار داشته باشند، بنابراین سازندگان دیگر اختیار کاملی برای کسب درآمد از محتوای خارج از کشور ندارند.
شرکتهای تولید میتوانند پول کلانی را که ما اغلب با تلویزیون مرتبط میکنیم به دست آورند. مانند بسیاری از مشاغل، بهترین شرکت های تولیدی برای فروش ساخته شده اند و کتابخانه های آنها شاید با ارزش ترین دارایی آنها باشد. برای مثال، The Cosby Show در یک معامله سندیکایی ۶۰۰ میلیون دلار به دست سازندگان خود برد. گروههای رسانهای بزرگ بسیاری از شرکتهای تولیدی بدون نسخه را با کتابخانههای محبوب خریداری کردهاند.
بسیاری از قالبهای محبوب از اقتباس شدهاند. املاکی که در خارج از کشور شروع شدند، مانند نمایش هایی از دانمارک، اسرائیل و حتی ژاپن. دی ولد ادامه میدهد: «تهیهکنندهای به نام آوی آرموزا، کل مدل کسبوکار خود را بر اساس بستهبندی مجدد و فروش قالبهای نمایشهای محبوب در خارج از ایالات متحده ساخته است.» اگر میخواهید نمایشی پیدا کنید که در آن زمان بفروشد، تماشای تلویزیون خارجی و فهمیدن اینکه چگونه برنامهها را برای مخاطبان آمریکایی تطبیق دهید یک رویکرد هوشمندانه خواهد بود. شبکه ها این کار را انجام می دهند و این برنامه ها قبلاً مفهوم خود را در جای دیگری ثابت کرده اند.
شرکتهای تولید اغلب برنامههای خود را با در نظر گرفتن بودجه در شبکهها به نمایش میگذارند، اما در نهایت، شبکهها تصمیم میگیرند که چه چیزی را میخواهند خرج کنند. . این منجر به یک فرآیند تکراری بین شبکهها و شرکتهای تولید میشود که بودجه، استعدادها و قالبها را برای واقعی کردن نمایش تنظیم میکنند. یک فصل کامل از یک برنامه تلویزیونی واقعیت را میتوان با همان دلاری فیلمبرداری کرد که یک ستاره بزرگ با یک قسمت از محتوای فیلمنامهشده به دست میآورد. تولید تلویزیون واقعیت بسیار کم هزینه میکند، به همین دلیل است که هزینه زیادی دارد. از آن
کم هزینه ترین نمایشی که دی ولد روی آن کار کرده با قیمت ۷۵۰۰۰ دلار در هر قسمت فیلمبرداری شده است. به گفته DeVolld، فیلمبرداری یک برنامه پر سفر، مانند Somebody Feed Phil یا Parts Unknown، می تواند صدها هزار دلار در هر قسمت اضافه کند. برای یک نمایش استودیویی عظیم مانند Dancing with the Stars یا American Idol، میتواند بیش از یک میلیون دلار برای هر قسمت هزینه داشته باشد.
معمولاً، ۱۰ تا ۱۵ درصد از بودجه یک نمایش به دستمزد شرکت سازنده اختصاص می یابد. اما این شرکتها در حال حاضر با حاشیههای نازکتری کار میکنند – گاهی اوقات تا ۵٪ – زیرا شبکهها اغلب درخواست تجدیدنظر خلاقانه پرهزینه فراتر از هنجارهای صنعت میکنند. هزینه یک خدمه دوربین در میدان می تواند ۷۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ دلار در هفته باشد. بنابراین، دلجویی از هوس خلاقانه شبکه، دقیقاً ارزان نیست.
DeVolld پیشنهاد میکند، “هنگامی که قالبی را به شبکه ارائه میدهید، به جای اینکه در مورد فروش بیش از حد مصمم باشید، هدف خود را به فروش یک نمایش داشته باشید. نمایشی که با آن وارد شده اید.” یک شبکه به خوبی می تواند به دور خود برگردد و به دلیل یک معامله حمایت شده، درخواست عرضه محصول کند. چنین تبلیغات یا قرار دادن محصول می تواند به کاهش هزینه ها کمک کند و دلارهای اضافی را وارد تولید کند، اما این لزوماً باعث افزایش حاشیه شرکت تولید نمی شود.
برای اعضای بازیگر، دستمزد معمولاً برای دو تا سه فصل اول قفل میشود. دستمزد شروع برای اعضای بازیگر می تواند از ۵۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار در هفته باشد. که می تواند کمتر از حداقل دستمزد، یا مطمئناً بسیار کمتر از پول کارداشیان باشد. اگر آنها زنده بمانند و سریال به اندازه کافی موفق شود که وارد فصل چهارم شود، پول می تواند جالب شود. اینجاست که استعدادها می توانند درخواست های بلندپروازانه ای مانند ۵ تا ۱۰ میلیون دلار در فصل و سایر مزایای شخصی را شروع کنند. نمایشهای قدیمی مانند کشندهترین شکار یا تهیهکنندگان اجرایی موفقی مانند مارک برنت وجود دارند، اما آنها از جمله چند ماهی بزرگ در برکه غولپیکری هستند که تلویزیون واقعیت است.
تلویزیون بدون اسکریپت نسبت به تلویزیون فیلمنامه دار رقیب با بودجه کلان، تلاشی کم خطر است. اما رویای بزرگ کردن آن یک شبه به واقعیت تبدیل نخواهد شد. از آنجایی که تلویزیون واقعیت جدید از زمان اوج خود کاهش یافته است، احتمال موفقیت بزرگی مانند Survivor به طور فزاینده ای نادر است.