حداقل ماجراجویی وجود دارد
تابستان گذشته یک روز صبح زود از خواب بیدار شدم تا داستانی را بازگو کنم. من در یک تریلر در روستایی ویسکانسین کمپ می زدم و قصد داشتم لپ تاپ خود را با استفاده از تلفن خود به عنوان نقطه داغ به اینترنت وصل کنم. ولی گوشی من سرویس نداشت. نه تلفن، نه نقطه داغ، نه راهی برای تغییر داستان.
«توجه به داستان» مهمترین وظیفه من به عنوان یک روزنامه نگار آزاد است. اگر نتوانم داستانها را ارائه دهم، کسبوکار من از بین میرود، و این باعث شد که این مشکل را فوراً حل کنم.
هنگامی که همسر و فرزندانم میخوابیدند، از تریلر خارج شدم و همانطور که به راهحلها فکر میکردم، در خاک راه افتادم. می توانستم به یک کافی شاپ محلی بروم و از آنجا پرونده کنم. برای آن، باید بیش از یک ساعت صبر کنم تا باز شود. تا آن زمان، تصمیم گرفتم که میتوانم قدم بزنم و امیدوارم بتوانم سرویس سلولی را پیدا کنم. من کاملا مطمئن بودم که در یکی از آن نقاط خالی بسیار کوچک، غیرقابل پیش بینی و بسیار آزاردهنده در پوشش قرار دارم. چقدر کوچک، به زودی فهمیدم. با گوشی در دست راست و لپ تاپ در دست چپ راه می رفتم. پس از ۶۰ قدم، تلفن تحت پوشش قرار گرفت، نقطه داغ فعال شد و اینترنت در لپ تاپ من زنده شد.
من یخ زدم، نگران بودم که اگر یک قدم دیگر بردارم دوباره پوشش خود را از دست خواهم داد. بعدا فهمیدم حق با من بود. اما در حال حاضر، من اتصال کامل داشتم. روی جاده شنی نشستم و ایمیلی درست کردم. من صدای تند و تیز موجودات جنگلی را شنیدم که در کف جنگل هجوم می آوردند. در جایی دور، دارکوب صورتش را به درختی کوبید. من در این تنظیمات منحصر به فرد پوزخند زدم، داستان را پیوست کردم و ارسال را فشار دادم.
الان خندهدار به نظر میرسد، اما در آن زمان باسنم دردناک بود – نه به این دلیل که مجبور بودم ۶۰ قدم برای ثبت یک داستان بر میداشتم، بلکه به این دلیل که عدم اتصال در تریلر به معنای من و همسرم بود. نمی تواند کار کند.
ما یک سفر هشت روزه به ویسکانسین و میشیگان را به عنوان “سفر تفریحی” برنامه ریزی کرده بودیم – راهی برای ترکیب کار و سرگرمی. قصد داشتم بنویسم او یک وکیل است و برنامه ریزی کرده است که هر روز چندین ساعت را به تحقیق و نوشتن در RV اختصاص دهد و بقیه زمان را با من و بچه هایمان به پیاده روی و کایاک سواری و تست طعم و مزه در سراسر شهرستان دور، ویسکانسین اختصاص دهد.
بهترین برنامههای ما در اولین صبح به نتیجه نرسیدند، و عدم اتصال تنها شروع “مشکلات” ما بود. در داستان خانوادگی کراسمن، این سفر تفریحی هشت روزه با عنوان The Vacation of Whiplash نامگذاری می شود.
در یک ثانیه به آن خواهم رسید. ابتدا، باید به سؤالی که مطمئناً میپرسید پاسخ دهم: یک سفر تفریحی؟
شادی واژهای ساختگی است که کسب و کار و اوقات فراغت را با هم ترکیب میکند. اکنون که در میانه این روند هستیم، به نظر می رسد اجتناب ناپذیر است: افراد بیشتر و بیشتری متوجه می شوند که کار از راه دور به آنها آزادی هر جا که می خواهند کار کنید، خواه دفتر آنها باشد، کافی شاپ در پایین یک پیست اسکی یا جاده شنی در ویسکانسین.
به این فکر کنید که یک کوچ نشین دیجیتالی کوتاه مدت شوید—شما یک روش زندگی و کار «YOLO» را اتخاذ می کنید و در عین حال راحتی خانه را برای بازگشت حفظ می کنید. این #VanLife برای افرادی است که نمیخواهند تمام زندگی خود را بگذرانند< /a> در جاده… هنوز.
سفرهای تفریحی از زمان شیوع بیماری همه گیر افزایش یافته است، در حالی که سفرهای کاری به طور همزمان کاهش یافته است. در چشم انداز سفر ۲۰۲۲، Deloitte گفت که انتظار دارد هر دو روند ادامه یابد: “آنها باید به عنوان اجزای جدید اما پایدار واقعیت ساختاری سفر تلقی شوند.”
من از دو برنامه استفاده کردم تا سفر تفریحی خود به ویسکانسین را راحتتر ترتیب دهم. یکی Outdoorsy نام دارد، که از طریق آن میتوانید کمپر، تریلر، موتورخانه و غیره را برای کسی اجاره کنید. شبکه ای مبتنی بر کمپینگ های منحصر به فرد مانند موزه ها، شراب سازی ها، مزارع و غیره. من سالانه هزینه ای پرداخت کردم و اکنون می توانم در بیش از ۴۰۰۰ مکان به صورت رایگان کمپ بزنم. این عدد تقریباً چهار برابر زمانی است که من برای اولین بار برنامه را در اواسط سال ۲۰۲۰ کشف کردم (۱۰۴۶).
جنیفر یانگ، یکی از بنیانگذاران و مدیر ارشد اجرایی Outdoorsy، گفت که رزروها در ابتدای همه گیری به صفر رسید و با بازگشایی جهان منفجر شد. رزرو آنها به دلایل زیادی افزایش یافت. ظهور سفرهای تفریحی یکی از آنهاست، زیرا افراد بیشتری سفر با RV را به عنوان راهی برای استفاده از آزادی کار از راه دور در حالی که در فضای باز نیز کاوش می کنید. یانگ میگوید: «آنچه میبینیم رویکرد ترکیبیتری برای نحوه نقل مکان برای یک ماه در هر زمان یا برنامهریزی زندگی خود در جادهها و نحوه کار آنها در آن دوره زمانی است.
من از قبل از وجود این کلمه، سفرهای تفریحی داشته ام، از جمله به کلمبوس، اوهایو (دو بار)؛ برانسون، میسوری (همچنین دو بار)؛ Des Moines، آیووا؛ کلرادو؛ و میشیگان (بارها). همه آن سفرها به خوبی انجام شد، بسیاری از آنها عالی بودند.
سفر ما به ویسکانسین انجام نشد.
ما مدام می خندیدیم: هر بار که تریلر را برای کاوش در Door County ترک می کردیم، انفجاری داشتیم – کایاک سواری در دریاچه میشیگان، پرش از صخره ها در آن، پیاده روی در کنار آن، بازدید از فانوس دریایی در سواحل آن – و هر بار که به آنجا برمی گشتیم در تریلر، مشکلی پیش آمد.
علاوه بر مشکلات اینترنت، آب به داخل دوش برگشت (تقصیر من؛ تخلیه آن آسان است، اما سطح آن را بررسی نکردم). درپوش شیشه ای اجاق گاز را شکستم (دوباره تقصیر من است؛ قبل از اینکه اجاق گاز را روشن کنم نمی دانستم قرار بود درپوش را بلند کنم و شیشه به دلیل گرما منفجر شد). و سگی روی کوله پشتی من عصبانی شد.
درست در مقابل من!
او فقط پایش را بلند کرد و رها کرد!
از اینکه در آن زمان آن را نپوشیده بودم، خیالم راحت شد.
یک روز صبح، از تریلر خارج شدم تا برای دویدن «حل مشکل» در امتداد جاده ای منزوی که در ردیف مزارع سبز قرار گرفته بود، بروم. من قصد داشتم آن زمان را صرف این موضوع کنم که درباره The Vacation of Whiplash چه چیزی به شما بگویم. چگونه میتوانم در مورد چالشهای سفرهای تفریحی بنویسم بدون اینکه آنها را کم اهمیت جلوه بدهم و آن را آسان جلوه دهم – یا اغراقآمیز آنها را بیان کنم و شما را از امتحان کردن آن منصرف کنم؟ همانطور که برای حل آن مشکل کار می کردم، حقیقت بیشتری در مورد سفرهای تفریحی آشکار شد.
در حالی که پاراگرافی را که به این شکل شروع میشد، پاهایم به چمنهای نرم میکوبیدند: شما همان مشکلاتی را خواهید داشت که در طول یک روز کاری معمولی یا یک تعطیلات معمولی دارید، و این نحوه غلبه بر آنهاست که تعیین می کند چگونه …
یک حرکت قهوه ای رنگ توجهم را جلب کرد. دویدن را متوقف کردم، به سمت راست خود نگاه کردم و چهار آهو را تماشا کردم که نسخه جهشی خود را بازی می کردند. من هزاران گوزن را دیده ام، اما هرگز ندیده ام که آنها این کار را انجام دهند. زمانی که آنها به جنگل رفتند، اینترنت، دوش، سگ را فراموش کرده بودم.
به هر حال، قبل از اینکه حواسم پرت شود، در مورد چه چیزی صحبت می کردم؟ اوه، بله: مشکلات در سفرهای تفریحی اجتناب ناپذیر هستند. تلفن شما کار نمی کند، موزه بسته می شود، ترافیک باعث می شود رزرو خود را از دست بدهید.
اما جادو و الهام زمانی به وجود می آیند که شما هم انتظارش را ندارید. یانگ برای جابهجایی بین زندگی ماجراجویی تفریحی و زندگی شغلی مورد تکاندهندهای قرار داد، و اینکه اولی دومی را بهتر میکند، حتی اگر – بهویژه اگر – سگی در کولهپشتی شما خس کند.
یانگ میگوید: «شما واقعاً در حال ارتقای سطح زندگی خود هستید، زیرا متوجه مزایایی هستید که مادر طبیعت به شما میدهد و هیچ راهی وجود ندارد که هیچ دفتری – چه دفتر خانه یا دفتر کار شما – بتواند ارائه دهد. بهره وری شما بهتر است، اضطراب شما کم است، شما از زندگی الهام می گیرید. شما به خاطر فرصتی که می توانید کمی در آن خم شوید و خارج شوید سپاسگزار هستید. بدون ذکر مزایای تجمعی صرفاً فعال تر بودن.»
خانواده من این خاطرات Whiplash را ارزشمند می دانند. حتی وقتی آنها ما را آزار میدادند، میدانستیم که آنها این سفر را به گونهای خاص کردهاند که بدون آنها انجام نمیشود.
اگر انتخابی به من داده شود، ترجیح میدهم داستانی را در حالی که روی باسنم در جادهای سنگریزهای نشسته و سپس پشت میز کارم در دفتر خانهام بنشینم، ثبت کنم. با این اوصاف، اگر سگی دیگر هرگز کوله پشتی من را عصبانی نکرد، من با آن خوب خواهم بود.
این مقاله در اصل در شماره ژانویه/فوریه ۲۰۲۳ مجله SUCCESS منتشر شد.
مت کراسمن نویسنده ای است که در سنت لوئیس زندگی می کند. او در مورد ورزش، سفر، ماجراجویی و پیشرفت حرفه ای می نویسد. به او ایمیل بزنید [email-protection”>[email-protec