عمومیمقالات

تغییر: بزرگترین دارایی بشریت

تغییر: بزرگترین دارایی بشریت

از آرشیو جیم ران

نتایج ما فقط توسط تصورات ما محدود می شود. تاریخ این را بارها و بارها ثابت کرده است.

روزی روزگاری، سفر به فضا برای انسان‌ها از نظر فناوری غیرممکن بود. با این حال، در سال ۱۹۶۹، اولین انسان به سطح ماه رفت. روند معجزه آسای تبدیل این رویا به واقعیت زمانی آغاز شد که رئیس جمهور جان اف کندی جامعه علمی را به چالش کشید تا هر کاری را که لازم است انجام دهد تا آمریکا “خود را متعهد به دستیابی به هدف، قبل از پایان [دهه]) انجام دهد. مردی را روی ماه فرود آورد و سالم به زمین بازگرداند.» آن چالش روح یک ملت را با کاشت بذر دستاوردهای احتمالی آینده در خاک حاصلخیز تخیل بیدار کرد. با آن یک چالش جسورانه، مسیر غیرممکن مسیری برای واقعیت شد.

من می توانم با اطمینان کامل به شما بگویم که همان اصولی که مردان را روی ماه می نشاند، این قدرت را دارد که شما را به مسیری طولانی و طولانی در زندگی خود ببرد. ترکیب منحصر به فرد میل، برنامه ریزی، تلاش و پشتکار همیشه جادوی خود را خواهد داشت. در واقع سوال این نیست که آیا این فرمول موفقیت برای یک فرد کارساز خواهد بود یا خیر، بلکه این است که آیا یک فرد فرمول را عملی خواهد کرد یا خیر. این متغیر ناشناخته است، چالشی که همه ما با آن روبرو هستیم. همه ما می‌توانیم از هر کجا که هستیم به هر جایی که می‌خواهیم برویم، به شرطی که ابتدا شجاعت باور کردن آن رویا را داشته باشیم.

می دانم، چون در زندگی خودم اتفاق افتاده است. وقتی ۲۵ ساله بودم، موقع شده بودم و خجالت می کشیدم- احساس می‌کردم یک شکست خورده هستم و در راه شکست بیشتر هستم. اما با مربیگری، مطالعه و سخت کوشی شرایطم را تغییر دادم.

البته، این یک شبه اتفاق نیفتاد. اولین چیزی که باید متوجه می شدم این بود که چه کاری انجام می دادم که چنین نتایج ضعیفی برایم به ارمغان آورد.

وضعیت موجود منجر به شکست می شود

شکست یک رویداد فاجعه بار نیست. همانطور که یک شبه موفق نمی شویم، یک شبه هم شکست نمی خوریم. The difference بین شکست و موفقیت این است که آیا ما از اشتباهات گذشته خود بیاموزیم و بر آنها بسازیم یا به همان تصمیمات ضعیف را بگیرید. به بیان ساده تر، شکست چیزی نیست جز چند اشتباه در قضاوت که هر روز تکرار می شود.

حالا چرا کسی در قضاوت اشتباه می کند و سپس آنقدر احمق است که مدام آن را تکرار می کند؟ شاید پاسخ به این دلیل باشد که ما فکر نمی کنیم که مهم باشد. به خودی خود، اعمال روزانه ما چندان مهم به نظر نمی رسد. یک نظارت جزئی، یک تصمیم نادرست یا یک ساعت تلف شده معمولاً منجر به تأثیر آنی و قابل اندازه گیری نمی شود. بیشتر اوقات، ما از هر گونه عواقب فوری فرار می کنیم. اگر در ۹۰ روز گذشته زحمت خواندن یک کتاب  را نداشته ایم، این کمبود به نظر نمی رسد که نظم و انضباط اثر فوری داشته باشد. و از آنجایی که بعد از ۹۰ روز اول هیچ اتفاق بدی برای ما نیفتاد، ۹۰ روز دیگر در قضاوت این خطا را تکرار می کنیم و همچنان ادامه دارد. چرا؟ زیرا به نظر می رسد مهم نیست.

و خطر بزرگ در اینجا نهفته است. بدتر از نخواندن کتاب این است که حتی متوجه نشوید که این کار مهم است.

افرادی که بیش از حد غذاهای اشتباه می خورند به مشکلات سلامتی آینده آنها کمک می کنند، اما شادی لحظه ای عواقب آینده را تحت الشعاع قرار می دهد. کسانی که زیاد الکل می‌نوشند یا سیگار می‌کشند، سال به سال این انتخاب‌های ضعیف را انجام می‌دهند—دوباره، زیرا به نظر می‌رسد مهم نیست.

اما درد و حسرت ناشی از این نوع اشتباهات در قضاوت فقط تا تاریخ بعدی به تعویق می افتد.

خطرناک ترین ویژگی شکست، ظرافت آن است – یعنی زمانی که به نظر نمی رسد شکست بخوریم. در واقع، گاهی اوقات این خطاهای انباشته در طول دوره های شادی و شکوفایی بزرگ در زندگی ما رخ می دهد. از آنجایی که هیچ چیز وحشتناکی برای ما اتفاق نمی افتد – از آنجایی که هیچ عواقب آنی برای جلب توجه ما وجود ندارد – ما به سادگی از یک روز به روز دیگر جابجا می شویم، اشتباهات را تکرار می کنیم، افکار اشتباه فکر می کنیم، به صداهای اشتباه گوش می دهیم و انتخاب های اشتباه انجام می دهیم. آسمان دیروز بر سر ما نیفتاد. بنابراین، این عمل احتمالاً بی ضرر بوده است.

ما باید بهتر از آن بدانیم.

به همین دلیل ضروری است که فلسفه خود را اصلاح کنیم تا بتوانیم انتخاب های بهتری داشته باشیم. با یک فلسفه قدرتمند و شخصی که هر قدم ما را هدایت می کند، ما از اقدامات خود و تأثیرات موجی که خواهند داشت آگاه تر می شویم. این خبر عالی است: درست مانند فرمول شکست، فرمول موفقیت نیز آسان است. این فقط چند رشته ساده است که هر روز تمرین می شود.

ایجاد تغییر فرمول موفقیت است

چگونه می توانیم خطاهای فرمول شکست را به رشته های مورد نیاز در فرمول موفقیت تغییر دهیم؟ پاسخ این است که آینده را به بخش مهمی از فلسفه فعلی خود تبدیل کنیم.

اگر رشته جدیدی را توسعه دهید چه می‌شود که فقط چند مورد را صرف کنید چند دقیقه هر روز برای نگاه کردن کمی به پایین تر از جاده؟ شاید در آن صورت بتوانید عواقب قریب الوقوع رفتار فعلی خود را پیش بینی کنید. با داشتن این اطلاعات ارزشمند، می‌توانید اقدامات لازم را برای تغییر خطاهای خود به رشته‌های موفقیت‌محور جدید انجام دهید.

همانطور که اشتباهات روزانه را به رشته های روزانه تغییر می دهید، نتایج مثبت را تجربه خواهید کرد. وقتی رژیم غذایی خود را تغییر می‌دهیم، سلامت ما به طور قابل توجهی بهبود می‌یابد. هنگامی که ورزش را شروع می کنیم، نشاط جدیدی احساس می کنیم. . وقتی برای مطالعه وقت می گذاریم، آگاهی رو به رشد و سطح جدیدی از اعتماد به نفس را تجربه می کنیم. هر رشته جدیدی را که روزانه شروع به تمرین کنیم، احتمالاً نتایج هیجان انگیزی را به همراه خواهد داشت که باعث می شود در آینده در توسعه رشته های دیگر حتی بهتر شویم.

من یک راه مطمئن برای ایجاد تغییر می دانم: شروع. اگر از امروز شروع کنید، این اولین روز زندگی جدید است که به آینده ای بهتر منجر می شود. اگر امروز روزی است که سعی کنید بیشتر تلاش کنید و از هر جهت آگاهانه و مستمر تلاش کنید تا خطاهای ظریف و کشنده را به رشته‌های سازنده و پاداش‌دهنده تبدیل کنید، ممکن است دیگر هرگز به یک زندگی صرفاً وجودی بسنده نکنید و نه یک زندگی واقعی.

با این حال، اغلب اوقات، تغییر به سادگی چرخاندن سوئیچ نیست. در تجربه من، معمولاً توسط یکی از سه احساس هدایت می شود.

احساسات قدرتمندترین نیروهای درون ما هستند. تحت قدرت احساسات، انسان ها می توانند قهرمانانه انجام دهند اعمال (و وحشیانه). تا حد زیادی، خود تمدن را می توان به عنوان کانال هوشمندانه احساسات انسانی تعریف کرد. احساسات سوخت و ذهن خلبان است که با هم کشتی پیشرفت را به حرکت در می آورند.

کدام عواطف باعث می شود افراد دست به عمل بزنند؟ سه مورد اساسی وجود دارد. هر کدام یا ترکیبی از آنها می تواند باورنکردنی ترین پیشرفت را ایجاد کند. روزی که اجازه دهید این احساسات به شما دامن بزنند، روزی است که زندگی خود را تغییر خواهید داد.

انزجار

کسی معمولاً کلمه “انزجار” را با عمل مثبت یکسان نمی داند. و با این حال، انزجار که به درستی هدایت شود، می تواند زندگی یک فرد را تغییر دهد. فردی که احساس انزجار می کند به نقطه ای رسیده است که بازگشتی ندارد. آنها حاضرند دستکش زندگی را به زمین بیندازند و بگویند: “من آن را داشتم!” این همان چیزی است که من بعد از تجارب تحقیرآمیز فراوان در ۲۵ سالگی گفتم. گفتم: “دیگر نمی خواهم اینطور زندگی کنم.”

احساس انزجار مولد زمانی به وجود می‌آید که فردی می‌گوید: «دیگر بس است». پس از آن است که آنها برای تبدیل شدن به چیزی جدید آماده می شوند.

میل

تقریباً هر چیزی می تواند میل را تحریک کند. این موضوع به همان اندازه که آماده سازی است، زمان بندی است. این ممکن است آهنگی باشد که تارهای قلب را به خود جلب کند. شاید یک خطبه به یاد ماندنی باشد. شاید یک فیلم، گفتگو با یک دوست یا یک تجربه تلخ باشد. حتی یک کتاب یا مقاله ای مانند این می تواند مکانیزم درونی را ایجاد کند که باعث می شود برخی افراد بگویند: “من الان می خواهم!”

بنابراین، در حالی که به دنبال دکمه داغ میل خالص و خام خود هستید، از هر تجربه مثبت در زندگی خود استقبال کنید. برای محافظت از شما در برابر تجربه زندگی، دیواری نسازید. همان دیواری که سایه های ناامیدی شما را دور نگه می دارد، نور خورشید تجربیات غنی را نیز دور نگه می دارد. پس بگذارید زندگی شما را لمس کند. لمس بعدی می تواند چیزی باشد که زندگی شما را تغییر دهد.

حل کردن

Resolve می‌گوید، “من خواهم کرد.” این دو کلمه از قوی ترین کلمات در زبان انگلیسی هستند.

کوهنورد می گوید: «من از کوه بالا می روم. آنها به من گفتند که خیلی بلند است، خیلی دور است، خیلی شیب است، خیلی سنگی است، خیلی سخت است. اما کوه من است از آن صعود خواهم کرد.» چه کسی می تواند با چنین قاطعیتی بحث کند؟

اگر می خواهید تغییری در زندگی خود ایجاد کنید، به خود قول دهید که هرگز تسلیم نخواهید شد.

شما باید تغییری را انتخاب کنید

هر روزی که بخواهید، می توانید خود را منظم کنید تا همه چیز را تغییر دهید، کتابی را باز کنید که ذهن شما را در معرض دانش جدید قرار دهد، فعالیت جدیدی را شروع کنید و روند تغییر زندگی خود را آغاز کنید. می‌توانید فوراً یا هفته آینده، ماه آینده یا سال آینده این کار را انجام دهید.

یا، شما نمی توانید کاری انجام دهید. شما می توانید تظاهر کنید به جای اجرا. و اگر ایده تغییر کردن باعث ناراحتی شما می شود، می توانید همان طور که هستید بمانید. راستش را بخواهید، در حال حاضر این محیط راحت‌تر است. احتمالاً هنوز آن عواقب را تجربه نکرده اید.

اما آیا به آینده فکر می کنید؟ اگر هستید، می دانید که چرا کار را به جای استراحت، تحصیل را به جای سرگرمی، حقیقت را به جای توهم و اعتماد به نفس را به جای شک انتخاب می کنید.

احساسات به ما مربوط است و انتخابها با ماست. در حالی که علت را تغذیه می کنید، تأثیر را نفرین نکنید. همانطور که شکسپیر به طور منحصر به فردی در ژولیوس سزار مشاهده کرد، “تقصیر، بروتوس عزیز، در ستارگان ما نیست، / بلکه در خودمان است که ما زیردست هستیم.»

ما شرایط خود را با انتخاب های خود ایجاد می کنیم. ما از امروز هم توانایی و هم مسئولیت داریم که انتخاب های بهتری داشته باشیم. کسانی که در جستجوی زندگی خوب هستند، نیازی به پاسخ های بیشتر یا زمان بیشتری برای فکر کردن به چیزها برای رسیدن به نتایج بهتر ندارند. آنها به حقیقت نیاز دارند. آنها به تمام حقیقت نیاز دارند. و به چیزی جز حقیقت نیاز ندارند.

ما نمی‌توانیم اجازه دهیم اشتباهاتمان در قضاوت، که هر روز تکرار می‌شوند، ما را به مسیر اشتباه هدایت کنند. ما باید مدام به آن اصولی برگردیم که بیشترین تفاوت را در نحوه انجام زندگی ما ایجاد می کنند. و سپس باید همان انتخاب هایی را انجام دهیم که زندگی، شادی و شادی را به زندگی روزمره ما بیاورند.

ایجاد تغییر با شما شروع می شود

اگر ممکن است اینقدر جرات داشته باشم که آخرین توصیه را برای کسی که به دنبال و نیاز به ایجاد تغییرات در زندگی خود است ارائه دهم: اگر اوضاع را دوست ندارید، آن را تغییر دهید! تو درخت نیستی شما این توانایی را دارید که تمام بخش های زندگی خود را کاملا متحول کنید، و همه چیز با قدرت انتخاب خودتان شروع می شود.

برای توصیه‌های بیشتر برای شکل‌دهی به زندگی از نماد توسعه شخصی و دانلود راهنمای رایگان برای تعیین اهداف شخصی قدرتمند، از JimRohn.com.

این مقاله در اصل در پاییز ۲۰۱۸ منتشر شد مجله SUCCESS و به روز شده است. عکس از Inside Creative House/Shutterstock

54270bb318f3e9fe3492187066e5b446?s=150&d=mp&r=g - تغییر: بزرگترین دارایی بشریت

منبع :
نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی