عمومی

برای دیدن از Job چه مقدار کار باید بخواهید نامزدهای؟

برای دیدن از Job چه مقدار کار باید بخواهید
نامزدهای؟

Alison Green، ستون نویس Inc.com به سؤالات مربوط به محل کار و مسائل مدیریت پاسخ می دهد – همه چیز از نحوه برخورد با یک رئیس ریزمدیریت نحوه صحبت کردن با فردی در تیم خود درباره بوی بدن.

در اینجا خلاصه ای از پاسخ به چهار سوال خوانندگان آمده است.

۱٫ آیا این تکلیف مصاحبه برای درخواست از کاندیداهای شغلی خیلی زیاد است؟

من اخیراً برخی انتقادات را از کارفرمایان خوانده ام که از نامزدها بخواهید تا به عنوان بخشی از فرآیند استخدام، تکالیفی را که ممکن است ساعت ها طول بکشد، انجام دهند. در شرکت حقوقی من، اخیراً به سمت انجام تحقیقات حقوقی و تکالیف نوشتن به نامزدهای وکالت خود رفته‌ایم. تعجب نمی کنم اگر این پروژه ها ۱۰-۲۰ ساعت طول بکشد. ما از کار استفاده نمی کنیم، زیرا به آنها سؤالاتی می دهیم که پاسخ آنها را قبلاً می دانیم. ما دریافتیم که این یک روش ارزیابی فوق العاده موثر است. ما افرادی را داشته‌ایم که نمونه‌های نوشتاری‌شان خوب بود، اما کارشان ناکافی بود. و ما افرادی را داشته‌ایم که کارشان بر روی پروژه بهتر از حد انتظار بوده است و آنها را برای دریافت یک پیشنهاد نادیده گرفته‌اند. آزمون مهارت‌های دو ساعته اطلاعات مفیدی به ما نمی‌دهد، زیرا بخش عمده‌ای از چیزهایی که می‌خواهیم بدانیم این است که آیا فردی با یک سؤال دشوار و زمان محدود می‌تواند یک بخش حقوقی قابل‌تحقیق، سازمان‌یافته و قابل‌توجه را جمع‌آوری کند. بنویسید و آن را قانع‌کننده کنید.

ما هر نامزدی را مجبور به انجام این کار نمی‌کنیم، اما اگر بعد از مصاحبه همچنان به طور جدی به آنها فکر کنیم. ، ما از آن به عنوان بخش اصلی تصمیم گیری در مورد استخدام یا عدم استخدام آنها استفاده می کنیم. آیا هنوز این سؤال از نامزدها غیرمنطقی است؟

بله، بسیار غیرمنطقی و بسیار طاقت‌فرسا است! آزمون تورنسل که استفاده می‌کنید نمی‌تواند فقط این باشد که “آیا این برای ما در ارزیابی نامزدها بسیار مفید است؟” زیرا در آن صورت، همه ما فقط از کاندیداها می خواهیم که یک هفته کار رایگان انجام دهند زیرا این کار در ارزیابی افراد نیز بسیار مفید خواهد بود. شما باید آن را با آنچه معقول است از مردم انتظار داشته باشید متعادل کنید.

در مورد شما، من به این موضوع نگاه می کنم که آیا بخش کوچک‌تری از پروژه وجود دارد که می‌توانید به افراد اجازه انجام آن را بدهید، یا اینکه آیا می‌توانید به کارهای گذشته‌ای که انجام داده‌اند نگاه کنید. اگر هیچ‌کدام از اینها کار نمی‌کند، از شما می‌خواهم که برای این کار به مردم پول بدهید — نه به این دلیل که از آن استفاده می‌کنید (چون از آن استفاده نمی‌کنید)، بلکه به این دلیل که از آنها می‌خواهید سرمایه‌گذاری قابل توجهی انجام دهند. مقدار زمان در آن.

همچنین باید ببینید که چه کسی ممکن است باشید غربالگری با این شرط. به عنوان مثال، اگر نامزدی دارید که ۵۰ ساعت در هفته کار می‌کند و تنها والدین فرزندان خردسال هستند، آیا او واقعاً ۱۰ تا ۲۰ ساعت برای انجام این کار پیدا می‌کند؟ آیا از غربال کردن افرادی که نمی‌توانند با تدارکات زندگی‌شان این کار را انجام دهند راحت هستید؟

۲٫ باید به تیمم بگویم که آنها نمی توانند این همه خطا مرتکب شوند

تیم من برای مدت زیادی کم کار بوده است. زمان (شش ماه)، و همه در این مدت بیش از سهم عادلانه خود بار را به دوش می‌کشند. من از تیمم بسیار قدردان هستم و مرتباً به آنها می گویم که چقدر سپاسگزارم.

در این مدت، اشتباهات و چیزهایی وجود داشته است. از شکاف ها لغزیده اند. به دلیل حجم کاری که تیم انجام می‌دهد، بسیار ملایم‌تر بوده‌ام، و باید انتظار خطاهای تخمینی را داشت. با این حال، به کنار حجم کار، من همچنین می‌دانم که می‌توان از برخی از این خطاها با توجه دقیق‌تر به جزئیات و سازماندهی/برنامه‌ریزی بهتر از سوی آن‌ها جلوگیری کرد. من به این مسائل همانطور که مطرح شده‌اند، پرداخته‌ام، اما نه بیشتر از این که توجه آنها را جلب کنم و سپس اجازه دهم به دلیل سطح استرس‌شان کم شود. من احساس کرده‌ام که وقتی آن‌ها در مجموع بسیار مفید هستند، غیر منطقی نیست. من هنوز در مورد اینکه آیا این رویکرد درستی بود یا نه بحث می کنم.

بدون در نظر گرفتن، ما اکنون در نهایت به طور کامل پرسنل شده ایم که کاملاً قابل انجام است. با شکوه، و ما می‌توانیم با حجم کاری معقول به جلو حرکت کنیم. می‌خواهم تیمم را آگاه کنم که درباره درک کرده‌ام اشتباهات در گذشته و هنوز هم از کاری که برای کاهش تعداد ما انجام دادند بسیار قدردانی می کنیم، اما اکنون که به طور کامل پرسنل ما پر شده است، باید پیشرفت هایی را در آینده انجام دهیم و من نخواهم بود به عنوان ملایم با همان انواع خطاها. در آینده، وقتی مشکلاتی پیش بیاید، همچنین باید محکم‌تر از آنچه که بوده‌ام با آن‌ها رفتار کنم تا از انجام اصلاحات مطمئن شوم. آیا توصیه‌ای در مورد نحوه برقراری ارتباط با این موضوع دارید بدون اینکه آنها احساس کنند مورد قدردانی قرار نگرفته‌اند یا به نظر می‌رسد که مدیر سردی است که به جکیل و هاید تبدیل شده است؟

Be در مورد آن ساده است، اما همچنین انتظار نداشته باشید که آنها بتوانند یک شبه سوئیچ را به این حالت جدید برگردانند. استرس انباشته است و باید یک دوره بافری وجود داشته باشد که بتواند از فشار شش ماه گذشته خارج شود. در واقع، صراحتاً می‌گویم که بدانند شما متوجه می‌شوید و همچنین، اگر می‌توانید، آنها را تشویق کنید که به زودی برای کمک به رفع فشرده‌سازی، مرخصی بگیرند.

می‌توانید از مردم به‌خاطر این که در شش ماه گذشته بیشتر و بیشتر از آن صحبت کردند تشکر کنید و سپس چیزی شبیه به این بگویید: “با توجه به اینکه همه در چند ماه گذشته چقدر زیر بار می‌رفتند، من کمی استانداردهایمان را کاهش دادم. در مورد چیزهایی مانند X و Y. اکنون که پرسنل ما کاملاً تکمیل شده است، می‌خواهم به استانداردهای قبلی خود بازگردیم – به این معنی (جزئیات را در اینجا وارد کنید). اما قبل از اینکه این اتفاق بیفتد، فکر می‌کنم همه ما به یک دوره برای رفع فشار نیاز داریم! پس بیایید چند هفته آینده را امتحان کنید تا ابتدا این کار را انجام دهید. اگر بشقاب شما هنوز خیلی پر به نظر می رسد، بیا با من صحبت کنید و ما نحوه توزیع مجدد چیزها را دریابیم. و امیدوارم به زودی در مورد چند روز تعطیلات صحبت کنید، حتی اگر فقط چند آخر هفته طولانی است. اگر به چیز دیگری نیاز دارید که به شما کمک کند از حالت استرس و پرکاری خارج شوید، بیایید در مورد آن صحبت کنیم!”

برای شروع کافی است. و سپس، پس از آن، اگر هنوز هم می‌بینید که شخصی خطاهای زیادی انجام می‌دهد، می‌توانید آن را یک به یک با او برطرف کنید.

۳٫ از کارمندم خواستم که من را برای جایزه نامزد کند

معضل اخلاقی. من اخیراً به عنوان فینالیست یک جایزه صنعت بسیار مهم نامزد شدم. برای نامزد شدن، به سه نامزد نیاز داشتم، بدون احتساب خودم. بنا به دلایلی، از یکی از گزارش‌های مستقیمم پرسیدم که آیا او در نظر دارد من را نامزد کند. او با کمال میل این کار را کرد و گفت که من لیاقتش را دارم.

اما، اکنون نسبت به کل ماجرا احساس گناه می کنم. من شانس مناسبی برای بردن جایزه دارم، اما پرسیدن گزارش مستقیمم ممکن است تضاد منافع ایجاد کرده باشد. آیا او واقعاً قرار بود به رئیسش نه بگوید؟ من به این فکر می کنم که خودم را از نظر دور کنم. آیا من بیش از حد به آن فکر می‌کنم یا این یک معضل اخلاقی واقعی است؟

فکر نمی‌کنم لازم باشد خودتان را از نظر دور کنید، اما من فکر می کنم حق با شماست که او را در موقعیتی قرار دادید که نه گفتن واقعاً دشوار بود. با این اوصاف، افراد زیادی هستند که واقعاً فکر می‌کنند رئیسشان عالی است و خوشحال می‌شوند که شانس نوشتن این نوع نامزدی را داشته باشند. اگر مطمئن هستید که چنین رابطه‌ای با او دارید، این وحشتناک نیست. (اما مطمئناً دانستن آن نیز می تواند سخت باشد. من مطمئن هستم که روسایی وجود دارند که فکر می کنند این مورد برای آنهاست در حالی که اینطور نیست.)

آیا برای دریافت نامزد چهارم خیلی دیر شده است؟ اگر نه، ممکن است راه خوبی برای مدیریت آن باشد. و در هر صورت، ضرری ندارد که به او برگردید و بگویید: “بعد از اینکه از شما پرسیدم متوجه شدم که با توجه به پویایی قدرت در رابطه ما، شما را در موقعیت بالقوه ناخوشایندی قرار می دهم. من از این بابت متاسفم. و در آینده بیشتر از آن آگاه خواهم شد.” در هر صورت احتمالاً به شما خواهد گفت که خوب است، زیرا این همان چیزی است که بیشتر مردم به رئیس خود می گویند. و ممکن است واقعاً منظورش باشد! اما اگر کمی در مورد درخواستش احساس عجیبی داشته باشد، احتمالاً از شنیدن این درخواست بسیار خوشحال خواهد شد.

۴٫ چگونه نامزدها را رد کنم وقتی می‌خواهیم موقعیت را دوباره فهرست کنیم؟

در حال حاضر هستم؟ استخدام برای یک موقعیت باز در تیم من. من آن را به دو فینالیست محدود کردم و بررسی مرجع را انجام دادم. /a> روی آنها. در حالی که نقاط قوت و زمینه های رشد آنها را بررسی می کنیم، متوجه می شویم که هیچ یک از کاندیداها برای این موقعیت مناسب نیستند. چگونه می توانم رد را چارچوب بندی کنم، با دانستن اینکه ما موقعیت را دوباره فهرست می کنیم؟ من نمی‌توانم از پاسخ معمولی‌ام «متشکرم از علاقه‌تان و وقت گذاشتن برای درخواست و مصاحبه با ما؛ در نهایت با نامزد دیگری رفتیم.»

من چیزی شبیه این می نویسم: “از زمانی که با من در مورد نقش X صحبت کردید واقعا قدردانی کردم. شما به وضوح نقاط قوت زیادی را روی میز آورده اید، اما متأسفانه فکر نمی کنم با من مطابقت داشته باشید این نقش به اندازه آنچه ما به دنبالش هستیم قوی است.” یا به عنوان جایگزین، با کسی کار می‌کنم که گاهی برای فینالیست‌هایی که پیشنهادی دریافت نمی‌کنند چیزی شبیه به این می‌نویسد: «نکته آخر این است که من این موقعیت را به شما پیشنهاد نمی‌کنم، اما می‌خواستم کمی بگویم. بیشتر” (و سپس در مورد نقاط قوت آن‌ها صحبت می‌کند و خاطرنشان می‌کند که تصمیم سختی بود).

هر طور که آن را بیان کنید، کلید اصلی است. زبان نسخه‌ای از “تطابق به اندازه آنچه ما به دنبال آن هستیم قوی نیست” یا “ما تصمیم گرفتیم برنامه شما را به جلو نبریم” (یا “نقش را به شما پیشنهاد نکنیم”) است.

می‌خواهید سؤالی از خودتان ارسال کنید؟ آن را به alison@askamanager.org ارسال کنید.

نظراتی که در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com بیان شده متعلق به خودشان است، نه نظرات Inc.com.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی