چگونه با دوستان خود وارد تجارت شوید بدون اینکه خود را خراب کنید
دوستی
در فضای رقابتی کسب و کار امروز، داشتن شراکت قوی می تواند همه چیز را تغییر دهد. برای برخی، این مشارکت بر اساس سالها دوستی، اعتماد و درک متقابل ساخته شده است. داستانهای موفقیتآمیز مشارکتها که ناشی از دوستی است وجود دارد. با این حال، داستانهای احتیاطی بیشماری نیز در مورد دوستیهایی وجود دارد که به پایان میرسند اختلافات تلخ. چگونه می توان یک کسب و کار را با دوستان خود با موفقیت اداره کرد؟ شش کارآفرین بینش و درس های آموخته شده از تجربیات خود را به اشتراک می گذارند.
جریل سیدنی، یکی از مالکان FABLERUNE، از تعطیلات اروپایی با رویای راهاندازی کسبوکاری برای فروش محصولات مراقبت از پوست به خانه آمد. او این رویا را دنبال کرد و شروع به ایجاد مشتریان خود کرد و دوستش بابی کانینگهام اغلب برای کمک به آنجا میرفت. همانطور که تجارت رشد کرد، کمک هایی که کانینگهام ارائه کرد نیز افزایش یافت. دیری نگذشت که سیدنی پتانسیل همکاری با کانینگهام را تشخیص داد. سیدنی میگوید: «من احساس میکردم خیلی غرق شدهام، و بابی همیشه مرا آرام میکرد، بنابراین برای من، این ایده که او را سوار کنم در آن زمان مانند یک قایق نجات بود. “گامهای بزرگی باید برداشته میشد، و من نمیتوانستم همه آنها را به تنهایی انجام دهم.”
نقاط ضعف و قوت یکدیگر را بشناسید
هنگامی که یک دوست را به عنوان یک شریک تجاری در نظر می گیرید، ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها ضروری است. آرتم ماشکوف، مدیر مالی SwagUp، و دوستانش نقاط قوت و ضعف فردی خود را شناسایی کردند که به آنها کمک کرد ایجاد کنند. یک مشارکت موفق.
ماشکوف میگوید: «شما میدانید که تلههای آنها کجاست، میدانید شکافها چیست، میدانید از چه چیزهایی باید اجتناب کنید، میدانید چگونه یکدیگر را متعادل کنید». او در توصیف شرکای خود خاطرنشان میکند که «مایکل [مارتوچی] بسیار آیندهنگر است. من خیلی ریسک گریز هستم و هلن [رنکین]، او در اعدام و کثیف کردن دستهایش و رفتن به داخل و کندن مشکلات بسیار خوب است.»
وقتی کانینگهام در FABLERUNE به سیدنی پیوست، اختلافات آنها باعث شد همه چیز کار کند. کانینگهام توضیح میدهد: «ما چیزهایی را در یکدیگر دیدیم که در خودمان نداشتیم تا بتوانیم این تجارت را آنطور که هست انجام دهیم. با این حال، زمان می برد تا آنها به نقش های فردی خود بپردازند.
سیدنی میگوید: «ما فکر میکردیم که باید همه کارها را انجام دهیم، و در نهایت به انگشتان همدیگر رفتیم. همانطور که تجارت آنها رشد کرد، آنها یاد گرفتند که با استفاده از نقاط قوت خود، کارایی را افزایش دهند و یکدیگر را تأیید کنند.
جید شوارتینگ و لیزا مولن، از بنیانگذاران شرکت روابط عمومی dble، سال ها قبل از شروع کسب و کار خود با هم کار کردند. شوارتینگ به دلیل سابقه همکاری حرفهایشان میگوید که نقشهایشان شهودی به نظر میرسد: «من همیشه لیزا را احساس میکردم و بدون نیاز به گفتن میدانستم: نقشهای ما چیست، چگونه میتوانیم مشارکت داشته باشیم، چگونه باید مشارکت کنیم، چگونه نیاز داریم. نشان بده.»
مولن می افزاید: در طول فرآیند تقسیم مسئولیت ها و نقش ها، ارتباط کلیدی است. او میگوید: «من فکر میکنم صراحتاً نقاط قوت و ضعف یکدیگر را بپذیریم و از طریق راهحلها راحت صحبت کنیم – خواه همکاری باشد، حمایت بیشتر یا تخصیص مجدد مسئولیت – اینها واقعاً برای کسبوکار ما شیوههای مفیدی بوده است.»
پیمایش مکالمات دشوار در یک مشارکت تجاری با دوستان
ارتباط واضح در هر شراکتی حیاتی است، اما هنگام کار با یک دوست بسیار مهم تر است. شوارتینگ بر اهمیت پرداختن به نگرانیها و ناامیدیها برای جلوگیری از سوء تفاهمها و اطمینان از اجرای روان تجاری تأکید میکند. او میگوید: «ارتباطدهنده مستقیم بودن واقعاً مفید است، بهویژه اگر تجارت شما به معنای واقعی کلمه، در بیشتر موارد، دو نفر باشد.»
چشم انداز شرکت یک جنبه مهم از هر کسب و کار. سیدنی معتقد است که باز بودن در مورد این گفتگوها کار را آسان تر می کند. سیدنی میگوید: «برای هرکسی که کسبوکاری را راهاندازی میکند، کمی این نگرانی وجود دارد که دیدگاه شما دیده نشود یا مورد احترام قرار نگیرد، یا بخشی از هویت خود را از دست بدهید». «این ترسها هنوز هم زیاد مطرح میشوند، اما ما قطعاً در مورد آن صحبت میکنیم، و هر دو مطمئن میشویم که دیدمان دیده میشود.»
سیدنی همچنین بر اهمیت مدیریت احساسات در حین اداره یک تجارت تأکید میکند. شما آنقدر روی آن سرمایه گذاری کرده اید که اجازه دهید یک طغیان عاطفی سقوط آن باشد. «چیزی که بابی به من آموخت این بود که اگر مشکلی وجود دارد، فوراً آن را پخش کن. ما وقت نداریم در آن بنشینیم. سیدنی توضیح میدهد که بهتر است به سرعت با آن کنار بیاییم، و سپس احساساتمان به این بزرگی نشوند.
وقتی زمان بررسی احساساتی است که شروع به بزرگ شدن میکنند، کانینگهام پیشنهاد میکند برای بحث و گفتگو به پیادهروی برویم. مسائل مهم ما پیاده روی های زیادی می کنیم تا درباره چیزهای مهم صحبت کنیم. فکر میکنم این جنبش به ما کمک میکند تا اینقدر عصبی نباشیم که بحثهای سختی داشته باشیم. و همچنین، ما فضای شخصی و خصوصی زیادی در انبار خود نداریم. اما این پیادهرویها جایی است که وقتی اعصاب همدیگر را به هم میزنیم یا زمانی که چیزی در کسبوکار در حال رخ دادن است که باید آن را بفهمیم، واقعاً با هم درگیر میشویم.
برای ماشکوف، داشتن یک پایه دوستی مفید است او می داند که در پایان روز، شرکای او خوب می گویند. او معتقد است که یکی از مزایای کار با دوستان اعتماد به نیت آنها است، زیرا روابط تجاری بر اساس یک ارتباط شخصی ساخته شده است. ما تضادها و اختلاف نظرهایی داریم و آنها را از طریق استدلال های شایستگی و مبتنی بر داده حل می کنیم. ماشکوف میگوید و این بسیار موفق بوده است.
مرزهای روشنی برای تعادل سالم ایجاد کنید
حفظ تعادل سالم کار و زندگی ممکن است زمانی چالش برانگیز باشد که شریک تجاری شما نیز دوست شما باشد. اجازه دادن به کار و زندگی داخل یکدیگر اجتناب ناپذیر است. اگرچه ممکن است جدا کردن کامل از برق را نیز دشوار کند.
شوارتینگ میگوید که یکی از جنبههایی که او و مولن روی آن کار میکنند، ایجاد مرزها و ساعات کاری واضح است.
شوارتینگ میگوید تعیین دقیق زمان تماسهای تلفنی و پیامکها و زمان صحبت کردن به عنوان دو دوست [مهم است]. و واضح بودن در مورد اینکه دوست دارید در چه ساعاتی کار کنید. و مطمئن شوم که تمام تلاشم را میکنم که فقط در همان ساعات کاری با لیزا ارتباط برقرار کنم و هر چیزی خارج از آن چیزهای مربوط به دوستی ماست.»
این رویکرد به آنها اجازه میدهد از کار خارج شوند و روی دوستی آنها تمرکز کنید ماشکوف، که سرمایه گذاری های موفق و ناموفق را با دوستان تجربه کرده است، موافق است که تشخیص زمان کاری و شخصی مهم است.
او میگوید: «آن را ۱۰۰% جدا نگه دارید». «وقتی به عنوان دوست بیرون هستید، فقط به عنوان دوست در کنار هم باشید. تجارت صحبت نکنید خیلی سخت است که خود را از انجام این کار منع کنید، اما وقتی در حالت تجاری هستید، همه چیز در حالت تجاری است. وقتی در حالت دوست هستید، همه چیز در حالت دوست است و فقط این دو را با هم قاطی نکنید.”
پتانسیل شکست در تجارت با دوستان< /h2>
هر کسب و کاری که از دوستی به وجود می آید پایان خوشی ندارد. اگرچه کسب و کار فعلی او با دوستانش تأسیس شده است، اما ماشکوف کسبوکاری داشته است که با دوستانش نیز کار نمیکند. او در شرایط فعلی خود تصدیق می کند که بسیار خوش شانس است. او می گوید: «به طور کلی، من آن را توصیه نمی کنم زیرا به معنای واقعی کلمه رولت روسی بازی می کند. “شما باید خیلی خیلی خوش شانس باشید که با این افراد خوب زندگی می کنید یا باید وقت خود را برای آن صرف کنید.” نتوانست کسب و کار خود را با دوستان به موفقیت برساند، او همچنان توصیه می کند که یک تجارت با دوستان راه اندازی کند. حتی اگر تجارت آنها منحل شد، آنها موفق شدند که دوستی های خود را دست نخورده نگه دارند.
با نگاهی به گذشته، آویلا به اهمیت داشتن قراردادهای واضح اشاره می کند که می توانید در هنگام داغ شدن به آنها مراجعه کنید. او توضیح میدهد: «زمانی که اوضاع واقعاً به هم ریخته شد، و ما در مورد آن بسیار احساساتی بودیم، حداقل قراردادی داشتیم که باید به آن پایبند بودیم، بنابراین از نظر پول بسیار واضح بود. ما در مورد پول بحث نکردیم. ما در مورد چشم انداز کسب و کار بحث می کردیم.»
اداره یک کسب و کار با یک دوست نزدیک برای همه مناسب نیست. اما می تواند پاداش و موفقیت آمیز باشد، به شرطی که به ابزارها و طرز فکر مناسب مجهز باشید. همانطور که کانینگهام اشاره می کند، “اگر به شریک زندگی خود به عنوان دوست خود اعتماد دارید، من فکر می کنم که اساس توافق تجاری شما می تواند شما را از راه دور کند.”
با درک نقاط قوت و ضعف دوست خود، تقویت ارتباطات واضح، به کارگیری مهارت های فردی و تعیین مرزها، می توانید در چشم انداز منحصر به فرد کارآفرینی دوست محور حرکت کنید و مشارکت خود را به یک تجارت شکوفا تبدیل کنید.
عکس توسط JLco Julia Amaral/Shutterstock
Iona Brannon یک روزنامه نگار آزاد مقیم ایالات متحده است. می توانید کارهای بیشتر او را در < a href="http://ionabrannon.com/" target="_blank">ionabrannon.com.