آیا باید با مدیریت اینقدر از نظر احساسی تخلیه شوم؟
آیا باید با مدیریت اینقدر از نظر احساسی تخلیه شوم؟
Alison Green، ستون نویس Inc.com به سؤالات مربوط به محل کار و مسائل مدیریت پاسخ می دهد – همه چیز از نحوه برخورد با یک رئیس ریزمدیریت نحوه صحبت کردن با فردی در تیم خود درباره بوی بدن.
من در یک محیط تولیدی مدیریت میکنم و تیمی متشکل از ۴۰ نفر را در مجموع رهبری میکنم. من کار و شرکتم را دوست دارم، و بیشتر اوقات کارم با ارزش است. من سخت کار می کنم تا یک مربی موثر باشم ، نیازهای تیمم را شناسایی کنم و به آنها کمک کنم تا به موفقیت برسند. من هم مانند هر کس دیگری، مشکلات و فرصت های یادگیری خود را دارم، اما آنها اغلب برای من سنگینی نمی کنند.
اما بزرگترین مشکل است. من متوجه شده ام که مدیریت احساسات و واکنش هایم در زمانی که باید با مسائل پرسنلی خاصی برخورد کنم. دو بار در این سال شاهد بودم که مسائل مربوط به کارمندان به تحقیقات انطباق تبدیل شده است. در یک مورد، تحقیقات نشان داد که هیچ تخلفی صورت نگرفته است که تسکین بسیار زیادی بود. در مورد دوم، منجر به اخراج (موظف) یک کارمند طولانی مدت شد. در هیچ موردی شخصاً تحت بازجویی قرار نگرفتم و هیچ گونه اتهامی مبنی بر رفتار نادرست از جانب من وجود نداشت.
در حال مبارزه با آن هستم. با این است که در هر دوی این موقعیتها، در حالی که تحقیقات و مصاحبهها ادامه داشت، بهطور وحشتناکی احساس افسردگی و خستگی میکردم، در حدی که اغلب تجربه نکردهام. میتوانستم آن را به خوبی در محل کار نگه دارم، اما به خانه میرفتم و نمیتوانستم غذا بخورم، گریه میکردم، احساس میکردم دنیا جای وحشتناکی است. هر دو بار متوجه شدم که حتی نمیتوانم با رسانههای اجتماعی کنار بیایم یا گوش دادن به اخبار باعث میشود که من احساس ناامیدی بیشتری کنم.
آیا طبیعی است که مدیران تا این حد تحت تأثیر رفتارهای نادرست قرار بگیرند یا فرآیند کشف اینکه آیا رفتارهای نادرست رخ داده است؟ مدیران شما یا سایر مدیران برای مقابله با آن چه کردهاند؟
خیلی طبیعی است که بخشهایی از مدیریت رو به اتمام باشد، استرس، و گاهی ناراحت کننده. اخراج کردن شخصی، به ویژه، در بیشتر موارد احساس وحشتناکی است.
اما احساس افسردگی وحشتناک و ناتوانی در خوردن — اینطور نیست. معمولی.
من کنجکاو هستم که بدانم آیا در سایر زمینه های زندگی خود واکنش های عاطفی شدیدی دارید یا خیر. اگر شما فردی هستید که به طور غیرمعمولی همدل هستید (بسیار بیشتر از یک فرد معمولی)، ممکن است در اینجا نقش داشته باشد.
متعارف ، به طور کلی رابطه شما با کار چگونه است؟ اگر با زندگی کاری خود تعریف شده اید و سرمایه گذاری زیادی روی آن انجام داده اید (باز هم بسیار بیشتر از یک فرد معمولی)، ممکن است منطقی باشد که این نوع آشوب در آن شما را عمیق تر تحت تاثیر قرار می دهد.
یا، آیا چیز دیگری در زندگی شما اتفاق می افتد که باعث می شود شما احساس افسردگی و ناامیدی کنید؟ اگر اینطور است، غیرمعمول نیست که همه چیزهای دیگر نیز تاریکتر به نظر میرسند.
یا، ممکن است که این موضوع به چیز بسیار قدیمیتری وارد شده باشد. و ریشه عمیق تر دارد. برای مثال، اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که حتی در دوران کودکی از شما انتظار میرفت که همه چیز را به خوبی انجام دهید، زیرا والدینتان خودشان این کار را انجام نمیدادند، و اگر این کار را نمیکردید فاجعه رخ میداد، اکنون ممکن است از شما خواسته شود که واکنش نشان دهید. به مشکلات بسیار قوی یا اگر وقتی بزرگ میشوید بهخاطر چیزهایی که در اطرافتان پیش آمده بهشدت سرزنش میشوید، حتی اگر تقصیر شما نباشد، تعجبآور نخواهد بود که امروز بهشدت از مشکلات اطرافتان تکان بخورید. بنابراین، آیا هیچ یک از این احساسات برای شما آشنا هستند، به گونه ای که به دوران کودکی شما مربوط می شود؟ اگر چنین است، کاوش با یک درمانگر میتواند مفید باشد.
در اینجا احتمالات زیادی وجود دارد و من از نامه شما نمی دانم کدام یک ممکن است در بازی باشد. اما من فکر میکنم نکته مهم برای شما این است که بله، واکنشهای شما شدیدتر از آن چیزی است که در شرایط لازم است، و بنابراین احتمالاً چیزی در جریان است. اگر چیزی در بالا با شما طنین انداز شد، اینجاست که من شروع به کندن می کنم.
موفق باشید — شما مانند یک مدیر دلسوز و دلسوز به نظر می رسید.
میخواهید سؤالی از خودتان ارسال کنید؟ آن را به alison@askamanager.org ارسال کنید.
< /div>
عصر