عمومی

کار در مقابل در کسب و کار شما: چیست تفاوت؟

کار در مقابل در کسب و کار شما: چیست
تفاوت؟

زمان آن رسیده است که مفهوم «روی» کار کردن به جای «در» آن را کنار بگذارید. ممکن است کار بر روی کسب و کارتان بهترین راه برای رسیدن به اهدافتان به نظر برسد، اما من متوجه شده‌ام که این رویکرد باعث می‌شود کارها راحت‌تر از بین بروند و منجر به مشکلات بسیار بزرگ‌تری شود.

این درس را به سختی آموختم. من مدیر عملیاتم (و اولین کارمندم) را با هر قصدی که در شرکتم کار کنم استخدام کردم. به نظر می رسید که او مایل به یادگیری، رشد و پذیرش هر چالشی است. احساس می‌کردم مطمئن بودم که او می‌تواند کارهای روزمره را انجام دهد در حالی که من روی تصویر بزرگ تمرکز می‌کردم. او اولین کارمند عالی: او هر یک از اعضای جدید تیم را آموزش می داد، کارهای اضافی را انجام می داد و از اهداف شرکت در هر مرحله حمایت می کرد.

ظاهراً همه چیز تغییر کرد. او دیگر در مورد تغییرات و اضافه شدن‌های تازه در شرکت هیجان‌زده نبود، و وقتی از او خواستم ابتکار جدیدی را به دست بگیرد، تقریباً می‌توانستم تحقیر او را احساس کنم. در عرض چند ماه، او استعفا داد.

من وحشت کردم. آنقدر خودم را از فعالیت‌های روزمره شرکتم دور کرده بودم که نمی‌دانستم چگونه می‌توانم یک جانشین را تربیت کنم—یا حتی دانش لازم برای به عهده گرفتن مسئولیت‌های او را داشتم.

تغییر دیدگاه

بعد از رفتن او، مجبور شدم بیشتر از گذشته روی عملیات تمرکز کنم. ساعات بیشتری کار کردم، جلسات کوتاه‌تری برگزار کردم و کارهای تجاری را از طریق تلفن انجام دادم. من هر کاری از دستم بر می آمد انجام دادم تا روزم را کارآمدتر کنید، که به من امکان داد همزمان در و در کسب و کار کار کنم.

در طول این فرآیند، من بسیاری از مشکلات اساسی را که در طول این مدت وجود داشت، کشف کردم. دیدم که کارمندان از کار افتاده اند، خدمات مشتری کاهش یافته است و همه چیز از بین رفته است. در حالی که آن حقایق آزاردهنده بود، از این که اوضاع پیش آمد احساس خوشحالی کردم.

من متوجه شدم که اگر کنترل را به طور کامل تحویل نمی دادم، شرکت در این وضعیت نبود. در نهایت با کار در کسب و کار، توانستم نقش، شخصیت و اهداف کارمندانم را بیاموزم. با در نظر گرفتن این اطلاعات روزمره، من توانستم آینده را ترسیم کنم. شرکت.

در ابتدا ناخوشایند بود، اما این تجربه بهترین چیزی بود که می توانست برای من اتفاق بیفتد. من بیش از هر زمان دیگری به این موضوع توجه داشتم که چگونه تک تک وظایف به موفقیت شرکت من کمک می کند.

در اینجا سه ​​کاری وجود دارد که هر یک از اعضای تیم (حتی آنهایی که در بالا هستند) باید در شرکت انجام دهند تا پیشرفت کنند:

۱٫ همیشه یک برنامه پشتیبان داشته باشید.

هنگامی که فقط یک نفر صدا می کند، فاجعه رخ می دهد. این فرد نه تنها بر سیاست‌ها، فرآیندها و رویه‌های اداری تسلط خواهد داشت، بلکه تنها فردی خواهد بود که می‌داند چگونه این نقش را ایفا کند.

زمانی که مدیر عملیات من استعفا داد، در تنگنا قرار گرفتم — نمی دانستم چگونه بخش های خاصی از شرکت را اداره کنم. من هیچ روابط محکمی با کارمندان تیمم نداشتم که باعث شد من را ترک کنم. با بینش کمی در مورد اینکه چه کسی می تواند مسئولیت ها را به عهده بگیرد. چه در بالای نردبان باشید و چه هنوز از پله‌ها بالا می‌روید، داشتن یک برنامه پشتیبان برای نقش خود و وظایف هر فردی که بر آن نظارت می‌کنید بسیار مهم است.

من از تک تک اعضای تیمم خواسته‌ام که یک طرح جانشین پروری ایجاد کنند که در آن مراحل لازم برای انجام مسئولیت‌های شخص دیگری در صورتی که برای چند ساعت، روز، هفته یا برای همیشه از دفتر خارج می‌شوند، مشخص شود. ایجاد یک طرح پشتیبان به این معنی است که هیچ تیمی برای انجام مسئولیت‌های خود وقتی کسی در دسترس نیست تقلا نمی‌کند.

۲٫ به دنبال منابع اطلاعاتی متعدد باشید.

جمع آوری اطلاعات درباره شرکت از یک نفر تنها بخشی از داستان را به شما می گوید. حفظ ارتباط با همه کارمندان مهم است عملیات روزانه ناکامی در گرفتن همه جنبه های یک موقعیت باعث می شود تصمیمات شما کمتر آگاهانه شود – و در نتیجه فرهنگ شرکت ممکن است آسیب ببیند.

در گذشته، تمام اطلاعات من از طریق یک کارمند جریان می یافت. از آنجا که من هرگز توصیه، دیدگاه یا انگیزه این شخص را زیر سوال نبردم، سرنوشت کل تیمم را در دستان او قرار دادم. هر تصمیمی که گرفتم بر اساس آنچه که او انتخاب کرد برای به اشتراک گذاشتن با من بود. بعد از رفتن او، یاد گرفتم که برای کسب اطلاعات به چندین کارمند تکیه کنم. این منجر به تصمیمات آگاهانه تر و بهبود ارتباطات شرکت شد.

۳٫ نقش خود و دیگران را بشناسید.

اگر حدس نمی زدید، من یک مدافع قوی برای درک مسئولیت همه افراد تیم شما این یک انتقال نرم‌تر را برای همه زمانی که نیاز به پر کردن یک موقعیت دارید تضمین می‌کند. خوشبختانه، این همچنین به این معنی است که شما مجبور نخواهید بود مانند من تقلا کنید.

یادگیری نقش هر فرد به شما درک عمیق تری از شرکت می دهد و به شما امکان می دهد اهداف فوری و بلند مدت آن را برنامه ریزی کنید. اگر بدانید تیم چگونه کار می کند، بینش بهتری در مورد جایی که نیاز به بهبود است خواهید داشت و تشخیص اینکه آیا افراد می توانند وظایف اضافی را بر عهده بگیرند بسیار آسان تر می شود.

در نهایت، این وظیفه هر کارمند است که نکات و نکات شرکت را بیاموزد. انجام این کار شما را به یک دارایی ارزشمند تبدیل می کند و در عین حال فرهنگ کلی شرکت را تقویت می کند به احترام و همکاری. همچنین به شما کمک می کند تا از عهده گرفتن مسئولیت های اضافی یا تقلا برای ایفای نقشی که چیزی در مورد آن نمی دانید اجتناب کنید. ممکن است «روی» کار کردن یک شرکت مرسوم باشد، اما گذراندن وقت «در» کسب‌وکار، بینش‌های ارزشمندی را در مورد عملیات روزمره به دست می‌دهد که به موفقیت کلی آن کمک می‌کند.

این مقاله در ژانویه ۲۰۲۰ منتشر شده و به روز شده است. عکس از Vane Nunes/Shutterstock

Trendsetters Leaderboard 728 x 90 - کار در مقابل در کسب و کار شما: چیست
تفاوت؟

شای برمن مدیر عامل و بنیانگذار Digital Resource، یک آژانس بازاریابی دیجیتال با خدمات کامل واقع در جنوب فلوریدا. رویکرد شفاف Shay به بازاریابی اینترنتی، کسب و کار مشتریانش را به ارتفاعات جدیدی سوق داده است و به Digital Resource اجازه داده است تا دو سال متوالی در فهرست Inc. 500 قرار گیرد. او همچنین توسط مجله تجاری فلوریدا جنوبی به عنوان کارآفرین “۴۰ زیر ۴۰ سال” معرفی شد. Digital Resource خدمات استثنایی در بازاریابی رسانه های اجتماعی، بهینه سازی موتورهای جستجوی ارگانیک، طراحی پاسخگو و موارد دیگر ارائه می دهد.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی