اینجاست که چرا کارمندان شما صحبت نمی کنند
اینجاست که چرا کارمندان شما صحبت نمی کنند
سوالی که اغلب از مشتریانم میپرسم این است: “چگونه کارمندانم را وادار به صحبت کردن کنم؟” آنها از تیم خود می خواهند که نظرات خود را به اشتراک بگذارند و نظر خود را بیان کنند، اما اغلب با سکوت مواجه می شوند. چه اتفاقی میافتد؟
پاسخ ظریف است، و اغلب پیچیدهتر از این است که “آنها چیزی برای انجام دادن ندارند.” بگویید.”
سخن گفتن می تواند آسیب پذیر و دلهره آور باشد، و دلایلی که افراد این کار را انجام نمی دهند می تواند از تفاوت های فرهنگی تا متفاوت باشد. فرهنگ های شرکتی که از نظرات مخالف جلوگیری می کند.
در اینجا دلایلی وجود دارد که میدانم اغلب در پشت سکوت وجود دارد و چگونه رهبران میتوانند دیگران را تشویق کنند تا صدای خود را به اشتراک بگذارند.
تفاوت های فرهنگی
فرهنگ های غربی بیان فردی را تشویق می کنند — ارزشی که می تواند در تضاد با کارگرانی از فرهنگهای آسیایی و آمریکای لاتین که سلسله مراتب و احترام به اقتدار را در کانون توجه قرار میدهند. برای این کارگران، صحبت کردن می تواند باعث بی احترامی شود. ممکن است غیر قابل تصور باشد که نظری مخالف با مافوق را به اشتراک بگذارید، حتی اگر برای این کار دعوت شده باشد، یا در جلسه ای صحبت کنید که دیگران با عناوین شغلی بالاتر حضور دارند.
هنگام کار با تیمهای مختلف جهانی، رهبران باید از این پویاییهای فرهنگی آگاه باشند. قوانین مشارکتی را ایجاد کنید که مشارکت را تشویق میکند و «چرا» پشت هنجارها را توضیح میدهد – درک اینکه چرا صحبت کردن نه تنها مورد انتظار است، بلکه ارزشمند است، میتواند به کارگران از فرهنگهای سلسله مراتبی کمک کند تا به شیوهای متفاوت تغییر کنند.
رهبران همچنین می توانند ساختارهایی ایجاد کنند که صحبت کردن را تشویق می کند. برای مثال، کارگران را میتوان به تیمهایی تقسیم کرد، که یک تیم وظیفه یافتن مشکلات احتمالی یک ایده یا ابتکار را دارد، یا مدیری که یک جلسه را رهبری میکند میتواند یک نفر را به عنوان مدافع موقت شیطان منصوب کند. این تاکتیکها انتظارات برای تعامل را تعیین میکنند و در عین حال ریسک درک شده از انجام آن را کاهش میدهند.
موانع فنی
رهبران تیمهای مجازی یا ترکیبی با چالشهای منحصربهفردی برای مشارکت مواجه هستند، اما فناوری که تیمهای آنها را گرد هم میآورد میتواند آنها را نیز تشویق کند تا صدای خود را به اشتراک بگذارند — اما نه همیشه به روشهای مورد انتظار.
اگر سؤالی با سکوت یا خیرههای خالی مواجه شد، برای موضوع بعدی عجله نکنید. گاهی اوقات، افراد نیاز به یک یا دو لحظه اضافی برای پردازش افکار خود دارند، به خصوص اگر مجبور باشند به زبانی پاسخ دهند که زبان مادری آنها نیست. از افراد دعوت کنید تا به صورت شفاهی به اشتراک بگذارند، اما از عملکرد چت نیز استفاده کنید – این می تواند وسیله ای خوشایندتر برای بیان برای افرادی باشد که درونگراتر هستند. به طور مشابه، عملکرد نظرسنجیها در بسیاری از پلتفرمهای جلسات مجازی میتواند به افراد اجازه دهد بهطور ایمن و ناشناس نظرات خود را به اشتراک بگذارند.
عدم ایمنی روانی
مدیران می توانند با ایجاد محیط های فراگیر و از نظر روانی ایمن، بیان آزادانه ایده ها و نظرات را تشویق کنند. آنها نه تنها میتوانند بگویند که میخواهند مردم حرفشان را بزنند – باید آن را با اعمال خود نشان دهند.
مشکل من، جوآن، اخیراً مدیر عامل بیمارستانی شد که در آن محیط ایجاد نشده بود. نتایج نظرسنجی کارمندان نشان داد که مردم از به اشتراک گذاشتن ایدهها برای بهبود سازمان منصرف شدهاند، زیرا از لحاظ تاریخی توسط رهبری نادیده گرفته شدهاند. او تغییر این برداشت را اولویت خود قرار داد.
در جلسات انفرادی با افراد در سراسر سازمان، او درخواست باز کرد. -سؤالات را به پایان رساند و مردم را به اشتراک گذاری دعوت کرد. او آنچه را که شنیده بود تکرار کرد و مطمئن شد که آنها را درست شنیده است. او در طول مکالمات یادداشت برداری می کرد و به مردم اطلاع می داد که ایده ها و نظرات آنها به اندازه کافی ارزشمند و مهم است که بتوان آن را یادداشت کرد.
جوان داستان هایی را به اشتراک گذاشت. اشتباهات خود با تیم هایش، که باعث شد آنها احساس امنیت کنند تا اشتباهات خود را بپذیرند. او از رهبران خواست تا همین آسیب پذیری را نشان دهند که به نوبه خود باعث رشد و بهبود کیفیت می شود.
او مدیران و کارکنان خط مقدم را به طور یکسان به جلسات دعوت می کرد، بازخورد آنها را می خواست و بر اساس نظرات آنها برنامه های عملی ایجاد می کرد. این به کارکنان او ثابت کرد که او حرف های خود را با عمل پشتیبانی می کند.
در شش ماه کوتاه، جوآن فرهنگ بیمارستان را تغییر داد و کارکنانش بیشتر صحبت میکنند و با نشاط به بهبود مستمر سازمان میپردازند. .
اگر نظر خود را درخواست میکنید و با سکوت مواجه میشوید، تصور نکنید که کارمندان شما چیزی برای گفتن ندارند. در مورد نیروهایی که میتوانند نقش داشته باشند، اعم از تفاوتهای فرهنگی، موانع فنی یا عدم امنیت روانی فکر کنید و شروع به ایجاد تغییراتی کنید که صداهای بیشتری را به صحبت دعوت کند.