چگونه دانشکده حقوق ییل به تجارت بعدی هاروارد تبدیل می شود؟ مدرسه برای رهبران آینده

چگونه دانشکده حقوق ییل به تجارت بعدی هاروارد تبدیل می شود؟
مدرسه برای رهبران آینده
در حال حاضر انقلابی در دانشکده های برتر حقوق در سراسر کشور در جریان است. آنها شروع به آموزش رهبری کرده اند – و به من اعتماد کنید، این کار آسانی نیست. برخی – با این حال – فراتر از وحشیانه ترین رویاهای خود موفق می شوند.
دانشجویان حقوق عادت ندارند در مورد چگونگی توسعه مهارتهای رهبری بیاموزند و اساتید قطعاً به آموزش آن عادت ندارند. این که دانشجویان حقوق چپ مغز، تحلیلی و بیش از حد رقابتی را به طور واقعی از مفاهیم نرم و سخت مانند همدلی و کار گروهی استقبال کنند، نیاز به یک طرز فکر متفاوت دارد. در واقع، این امر مستلزم یک روش جدید برای آموزش است. دانشکدههای حقوق صد ساله آیوی لیگ، انبوهی از اساتید سقراطی مانند پروفسور کینگزفیلد تخیلی و بسیار طلبی در فیلم تعقیب کاغذی، دیگر کافی نیست. یک پارادایم جدید مورد نیاز است. یک رویکرد اساساً جدید مورد نیاز است.
اما آموزش ترفندهای جدید به سگ های پیر آسان نیست. به همین دلیل است که اکثر آنها کوتاه می آیند یا به کلی از این چالش اجتناب می کنند.
همانطور که وب سایت دانشکده حقوق استنفورد اشاره می کند، “طعنه آمیز است که شغلی که بیشترین مسئولیت را برای تولید رهبران آمریکا بر عهده دارد، توجه کمی به این نقش معطوف کرده است. حرفه وکالت تعداد زیادی از افراد را با جاه طلبی و توانایی های تحلیلی برای رهبری جذب می کند، اما اغلب در ایجاد سایر ویژگی هایی که برای اثربخشی ضروری هستند، ناکام می ماند. /p>
خوشبختانه، برخی از دانشکده های حقوق از اختراع مجدد خود ابایی ندارند. تعدادی از مدیران در خط مقدم هستند، از جمله دین هدر گرکن و دستیار سابق آناستازیا بویکو در دانشکده حقوق ییل، جنیفر لئونارد در دانشگاه پنسیلوانیا، و اسکات وستفال در دانشکده حقوق هاروارد.
به شیوه واقعی شومپیتری، آنها در حال بازاندیشی و اصلاح آموزش حقوقی، تمرکز بر خودآگاهی، همدلی، انعطاف پذیری و آسیب پذیری هستند. یادگیری این مهارت های نرم” دشوار است اما برای موفقیت در دنیای نابخشودنی و غیرقابل پیش بینی امروز، صرف نظر از اینکه فارغ التحصیلان دانشکده حقوق در نهایت چه شغلی را دنبال می کنند، ضروری است.
بدون انعطافپذیری، شانس کمی وجود دارد که یک رهبر بتواند از شکستها و شکستهای اجتنابناپذیر بازگردد. بدون همدلی، رهبران نمیتوانند به جای ذینفعان مختلف قدم بگذارند، تا درک بهتری از آنچه در حال فکر کردن هستند و در نتیجه ایجاد اجماع در مورد ابتکارات استراتژیک حیاتی باشد. بدون خودآگاهی و آسیب پذیری، آنها در خطر تفسیر نادرست از دیدگاه دیگران هستند و از چمدان و نقاط کور خود بی خبر می مانند. و بدون صداقت، هیچ چیز دیگری واقعاً برای رهبران مهم نیست، به ویژه آنهایی که می خواهند میراث مثبتی را تضمین کنند.
اما این سؤال پیش میآید – چگونه این مهارتهای نرم را آموزش میدهید؟ من به اندازه کافی خوش شانس بودم که به عنوان یک مدرس مدعو – برای دو ترم – در دانشکده حقوق ییل، دیدی دست اول و درونی به دست آوردم. خالق برنامه رهبری، دستیار آناستازیا بویکو بود که محیطی منحصر به فرد برای دانش آموزان ایجاد کرد تا مهارت های خود را تقویت کنند. بویکو با حمایت رئیس خود، دین هدر گرکن، رویکردی جامع و تقویتکننده متقابل را برای توسعه رهبری معرفی کرد که شامل برنامههای درسی، برنامهریزی و مولفههای مربیگری بود.
چگونه کار کرد؟ در کلاس درس، هدف ما الهام بخشیدن به دانشجویان حقوق دانشگاه ییل بود تا با نیازهای توسعه، نقاط کور و ترسهای خود روبرو شوند. انجام آن مستلزم ایجاد یک «فضای امن» بود که در آن شرکتکنندگان بتوانند داستانهایی را به اشتراک بگذارند – بدون ترس از تمسخر یا قضاوت – و توصیهها و بهترین شیوهها را به همسالان ارائه دهند. ما تعداد زیادی از فارغ التحصیلان YLS را دعوت کردیم تا سفرهای توسعه خود را به اشتراک بگذارند، از جمله بزرگترین موانع (و اشتباهات) خود در این راه.
البته هدف شرمساری سخنرانان مهمان نبود، تنظیم لحن مناسب بود. اگر این مدیران عامل، شخصیتهای برجسته، وکلای سرگرمی و کارآفرینان مایل بودند آسیبپذیر باشند، آنگاه به دانشجویان اجازه میداد همین کار را انجام دهند. به یک معنا، کلاس درس مانند یک جلسه گروه درمانی شد که با بحث موردی مدرسه بازرگانی هاروارد ترکیب شده بود. گفتگو عملی بود و بر نتایج واقعی کسب و کار متمرکز بود. اما همچنین به دانشآموزان اجازه میدهد تا درباره ترسها و اضطرابهای خود صحبت کنند و به راههای جدیدی برای غلبه بر چالشهای عمیق شخصی فکر کنند در طول مسیر، شرکتکنندگان اطلاعات بیشتری درباره خود، همکلاسیهایشان و سبکهای رهبری معتبرشان یاد گرفتند.
گرکن و بویکو پیشگامان یک صنعت به طور سنتی سخت – آموزش حقوقی هستند. همانطور که سایر دانشکده های حقوق شاهد موفقیت ییل هستند، تصور من این است که این روند تشدید خواهد شد. اگر برخی از دانشکده های حقوق نخبه به زودی از مدارس برتر بازرگانی به عنوان بهترین مکان برای استعدادهای بالقوه خارج از محدوده آسایش خود و تقویت مهارت های نرم و شایستگی های رهبری، پیشی بگیرند، من را شگفت زده نخواهد کرد. دانشکده حقوق قبلاً بر حل مسئله و تشریح چالشهای پیچیده تأکید میکند، که یک شایستگی کلیدی برای هر رهبر در دنیای تجارت نابخشودنی و غیرقابل پیشبینی امروز است. آموزش مهارت های نرم یخ روی کیک است.
یک داستان شخصی سریع و سلب مسئولیت: من وکیل نیستم، اما وقتی بچه بودم که در کنتاکی بزرگ می شدم پدرم مدام به من می گفت که به دانشکده حقوق بروم. او می گفت: “با مدرک حقوق نمی توانید اشتباه کنید. با مدرک حقوق می توانید هر کاری انجام دهید.” به عنوان یک نوجوان معمولی سرکش و آزاردهنده، پوزخندی زدم: “آیا تو دیوانه ای؟ دانشکده حقوق با تمرکز بر قوانین حقوقی و مهارت های فنی باطنی ذهن را محدود می کند. من می خواهم کاری خلاقانه تر انجام دهم. می خواهم یک دانش آموز باشم. رهبر.”
همانطور که پیداست، باب دیلن کسی است که آن را به درستی درک کرده است، زیرا “زمانی که آنها هستند changin’.”
امروز