عمومی

4 درس ارتباطی که از Real Top Gun Fighter یاد گرفتم خلبانان

۴ درس ارتباطی که از Real Top Gun Fighter یاد گرفتم
خلبانان

با قرار دادن شش دوربین با کیفیت IMAX در داخل کابین هواپیماهای جنگنده F-18، تام کروز و تولید کنندگان Top Gun: Maverick تضمین می‌کند که نزدیک‌ترین نگاه را به مخاطبان ارائه می‌کند. داخل یک جت جنگی واقعی.

می دانم چقدر سخت است توضیح دهم که تجربه فشار G-force چگونه است. روی بدن شما در حالی که تا ۷۰۰ مایل در ساعت سفر می کنید – وارونه.

من فرصت نادری برای پرواز داشته ام. در یک F/A-18 Hornet با خلبانی از فرشتگان آبی نیروی دریایی. من پشت کنترل یک شبیه ساز پرواز چند میلیون دلاری نشسته ام که برای آموزش خلبانان برای پرواز با پیشرفته ترین جت های جنگی جهان استفاده می شود. و از من دعوت شده است که با خلبانان جنگنده نیروی دریایی و تفنگداران دریایی ایالات متحده صحبت کنم که در کاری که انجام می دهند آنقدر خوب هستند که برای آموزش سایر هوانوردان انتخاب شده اند.

این خلبانان به من آموختند که هنگام مسابقه در زمین‌های ناهموار با سرعت مافوق صوت، زمانی برای خواندن دستورالعمل‌های دقیق ندارند. در عوض، واکنش‌های آن‌ها از سال‌ها تجربه، هزاران ساعت تمرین، حلقه‌های بازخورد بی‌امان، و اهداف مأموریت به وضوح بیان شده است.

راهبردهای ارتباطی زیر که برای یک خلبان جنگنده برتر لازم است، به شما کمک می‌کند تا در هر زمینه‌ای پیشرفت کنید.

یادگیری مادام‌العمر

تعهد به یادگیری مادام العمر عمیقاً در فرهنگ نظامی ریشه دوانده است. فرماندهان پرواز از جمله مشتاق ترین خوانندگانی هستند که من در هر زمینه ای ملاقات کرده ام.

زمانی که من به عنوان یک سخنران مهمان دعوت شدم تا سخنرانی کنم. خلبانان در دوره مدرس سلاح‌ها و تاکتیک‌ها در یوما، آریزونا، تحت تأثیر کتاب‌های متنوع قرار گرفتم. آنها فراتر از کتاب های درسی مورد نیاز مطالعه می کنند. برخی از دانش‌آموزان کتاب‌های من را در زمینه مهارت‌های ارتباطی خوانده بودند، در حالی که برخی دیگر روی کتاب‌های تاریخ، زندگی‌نامه، و روان‌شناسی تمرکز کردند. اما همه آنها خواننده بودند.

خلبانان و مربیان متخصصان موضوع در تخصص‌های خاص می‌شوند، اما همه آنها بیش از هر چیز دارای یک ویژگی مشترک هستند. دیگران: رهبری و رهبران خوانندگان هستند.

بازخوردها و حلقه‌های بازخورد

توضیحات عبارت‌اند از مشخصه یک ماموریت موفق خلاصه پس از یک ماموریت آموزشی (یا یک ماموریت واقعی) رخ می دهد و اغلب بیشتر از پرواز واقعی طول می کشد.

در اکثر موارد، خلبانان اصلی مسئول انجام بررسی هستند و با شناسایی اشتباهات خود شروع می کنند. حتی اگر ماموریت به آرامی انجام شود، همیشه جا برای پیشرفت وجود دارد. با اعتراف به اشتباهات خود، رهبران به بقیه اعضای تیم اجازه ضمنی می‌دهند تا مناطقی را که می‌توانستند بهتر عمل کنند، شناسایی کنند.

با تیم خود جلساتی را برگزار کنید. به عنوان مثال، اگر محصول یا خدمات جدیدی را راه اندازی کردید، سؤالات زیر را بپرسید: چه چیزی با عرضه محصول ما خوب بود؟ چی یاد گرفتیم؟ چه اشتباهاتی مرتکب شدیم که دفعه بعد بتوانیم از آنها اجتناب کنیم؟

بیش از همه، خود و دیگران را تشویق کنید که اشتباهات خود را تشخیص دهند و اظهار نظر کنند. تعهد به رفع آنها در دفعات بعد دیدن تیمی از افرادی که متعهد به بهبود دائمی و بی‌پایان هستند و همه در راستای دستیابی به حداکثر پتانسیل خود هستند، الهام‌بخش است.

ماموریت شفافیت

توضیحات پس از یک ماموریت اتفاق می افتد، در حالی که یک جلسه توجیهی قبل از پرواز هواپیماها به آسمان انجام می شود. بریفینگ مهارتی است که برای تقویت آن نیاز به تمرین دارد. تقطیر ماموریتی که ماه‌ها آماده‌سازی به طول انجامید و به صورت خلاصه ۴۵ دقیقه‌ای درست قبل از برخاستن از زمین انجام شد، کاری است که ساده‌تر از آنچه هست به نظر می‌رسد. و برای رهبری رزمی ضروری است.

وضوح در قلب خلاصه ماموریت است. وضوح از طریق مخفف BLUF (خط پایین رو به جلو) به دست می آید. BLUF خلاصه‌ای مختصر از پیام ضروری است و همیشه «در جلو» یا در ابتدای بحث است.

هر فردی که در تیم پرواز است باید به وضوح هدف را مشخص کند. به عنوان مثال، اگر هدف از بین بردن یک هدف باشد، سپس اگر فردی جدا شود، بقیه اعضای تیم می دانند که به سمت هدف پیشروی کنند. اگرچه خلبانان بسیار متخصص هستند و نقش خود را درک می کنند، اما باید هدف را به آنها یادآوری کرد – تصویر بزرگ.

اعمال کنید. BLUF به ایمیل‌ها، یادداشت‌ها و ارائه‌های شما. قبل از فرو رفتن در جزئیات، با تصویر بزرگ شروع کنید.

تمرین ارائه

اگرچه بهترین مربیان پرواز تا حدی به دلیل مهارت های ارائه خود انتخاب می شوند، اما آنها دائماً توانایی خود را برای برقراری ارتباط ایده های پیچیده تقویت می کنند.

در کتابی به نام ۱۰ درس برتر رهبری تاپگان از کابین خلبان، فرمانده گای ام اسنودگرس (نیروی دریایی ایالات متحده، بازنشسته)، مربی توپ‌گان، آموزش شدیدی را که برای ارائه یک مجری استثنایی دریافت کرد، به یاد می‌آورد. وظیفه او ارائه یک سخنرانی چهار ساعته از حافظه بود – بدون یادداشت یا خواندن از روی اسلاید. در ابتدا این کار غیرممکن به نظر می رسید، اما سخنرانی های تمرینی آن را ممکن کرد.

در طول هشت جلسه تمرین با مخاطبان کمتری از مربیان، Snodgrass بازخورد خاصی دریافت می‌کند. مربیان قسمت‌هایی را که نامشخص، غلط املایی یا غلط املایی بود، صدا کردند. آنها بازخورد عملکردی مانند “استفاده از کلمات پرکننده بیش از حد” یا “شما تا اسلاید ۱۴ روباتیک به نظر می رسید” ارائه کردند.

این تمرین نتیجه داد. Snodgrass با رنگ‌های درخشان عبور کرد و به گروه نخبگان مربیان Topgun پیوست.

چرا اسنودگرس خود را در این راه قرار داد؟ او می نویسد: “زیرا هیچ چیز ارزشمندی هرگز آسان نیست.” این نیاز به اشتیاق، فداکاری و تعهدی بی وقفه برای برتری دارد.

نظرات بیان شده در اینجا توسط ستون نویسان Inc.com متعلق به خود آنها است، نه نظرات Inc.com.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی