با رئیس جدید SUCCESS آشنا شوید: Jairek Robbins
با رئیس جدید SUCCESS آشنا شوید: Jairek Robbins
نام خانوادگی Jairek Robbins معروف است. نام کوچک او، نه چندان او می گوید که Jairek نتیجه والدین خلاق، پدر تونی رابینز و مادر لیز آکوستا است. آنها ابتدا قصد داشتند نام او را جاش بگذارند، اما وقتی او وارد دنیا شد، شبیه جاش نبود. او به مدت سه روز بی نام ماند تا اینکه والدینش در Jairek مستقر شوند.
یک روز که در مدرسه ابتدایی بود، ناراحت به خانه آمد. بچه های دیگر نام آنها را جستجو کرده بودند و در مورد منظور آنها بحث می کردند. همه بچهها نامها و معنی پشت سرشان را پیدا کردند، اما اگر به صفحات J بروید، جیمز، جیسون، جان و جاناتان وجود داشتند… نه Jairek.
او باید می دانست: منظور جائیرک چیست؟ رابینز همانطور که بعداً در حرفه خود به عنوان مربی، سخنران و نویسنده انجام داد، به دنبال یافتن حقایق شد. اکنون او تسلط زیادی بر آنها دارد. شعار او «یاد بگیر، زندگی کن، بدهش» است، زیرا دانستن چیزی با ارزش، اگر آن را تمرین نکنید و به اشتراک نگذارید، بیهوده است. در آن زمان، او فقط می خواست یاد بگیرد که جائیرک از کجا آمده است.
او مستقیماً به منبع رفت.
ج برای شادی است، مادرش به او گفت. A-I-R به یاد داشتن نفس کشیدن است. E برای زمین و K برای پادشاه است. پوزخندی گسترده روی صورتش پخش شد، در حالی که با صدای بلند فکر می کرد که آیا او آن را درجا درست کرده است یا خیر. بدون توجه به این، او مسلح به تحقیقات خود به مدرسه بازگشت. او به همکلاسی هایش گفت: «اینجا معنی و هدف نام من است.
جستجوی معنا و هدف—و مهمتر از آن، اشتراک گذاری آنچه او می یابد – از آن زمان زندگی او را مشخص کرده است. او از داوطلب شدن در دهکده ای در اوگاندا به کار سخت در یک کارخانه چوب در کانادا و مربیگری مدیران اجرایی در سراسر جهان کشیده شده است. و اکنون، او اوج کار زندگی خود را در نقش جدید خود می بیند: رئیس SUCCESS Enterprises، که شامل SUCCESS magazine، SUCCESS.com، SUCCESS Coaching، Achievers All-Access و سایر خواص می شود.
او میگوید، «هر کاری که در تمام زندگیام انجام دادهام» او را برای این کار آماده کرده است. “شبکه ای که دارم، تجربه ای که دارم، تمام مطالعات و تحقیقاتی که انجام داده ام، مجموعه مهارت هایی که به مدت ۱۷ سال ساخته ام، تک تک ستاره ها به معنای واقعی کلمه برای این کار همسو هستند.”
دوره آموزشی او، “راهنمای کامل فعالسازی عملکرد بالا”، که با شاون استیونسون و بن گرینفیلد ایجاد شد، دارای بیش از ۷۳۰۰ عضو در بیش از ۱۲۰ کشور است و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است.
او شغل جدید خود در SUCCESS را به عنوان پایان نامه دکترا می بیند. نامزد پس از سالها تحصیل وظیفه اصلی او ایجاد پلت فرم مربیگری SUCCESS خواهد بود.
او میگوید تأکید عمده بر «کوچینگ عملکرد» است که بر عملکرد انسانی و رشد کسبوکار متمرکز است. او میگوید: «این بخش عمدهای از تمرکز ما بر این خواهد بود که مشتریان را به بهترین شکل ممکن ارائه دهند تا بتوانند بهترین کار خود را ارائه دهند و کسبوکار خود را رشد دهند.
گسترش پلت فرم مربیگری SUCCESS در زمان مناسبی انجام می شود. کوچینگ یک لحظه در کل چشم انداز کسب و کار (و زندگی) است. رابینز ماموریت دارد تا به مشتریان کمک کند تا در زندگی و کسب و کار خود موفقیتی را که می خواهند و سزاوار آن هستند ایجاد کنند.
در کتاب او زندگی کن! با زندگی با هدف به موفقیت دست یابیدو در مربیگری و سخنرانی خود، رابینز اغلب در مورد موانع اصلی و جزئی صحبت می کند و اینکه چگونه برخی افراد بیش از حد بر روی خردسالان به ضرر خود تمرکز می کنند. اکثر مشتریان او در حرفه خود بسیار موفق هستند، اما رابینز سه مشکل را بارها و بارها می بیند: حملات قلبی، طلاق و ورشکستگی، که همه آنها اغلب نتیجه کم توجهی به رشته های اصلی است. آموزش او به آنها نشان می دهد که چگونه سیستم هایی را در زندگی خود بسازند تا از این مشکلات اجتناب کنند یا یاد بگیرند که از طریق آنها کار کنند.
او اشتیاق خود را برای کمک به مردم برای تمرکز بر روی مهمترین چیزها به پدرش که آن را از جیم ران، یک افسانه بزرگ در صنعت توسعه شخصی آموخته، ردیابی می کند. SUCCESS مالک بسیاری از مالکیت معنوی نماد متاخر است.
یکی از روشهایی که رابینز استفاده میکند این است که از مشتریان میخواهد درباره چشمانداز خود درباره یک روز عالی فکر کنند و سپس حرفه خود را حول محور دستیابی به آن بنا کنند، برخلاف راه اندازی شغل و تلاش برای ایجاد یک زندگی ایده آل در اطراف آن.
“هدیه کووید”، و او کلمه “هدیه” را با دقت، حتی با اکراه به کار می برد، “آیا به ما این فرصت داده شده است که سوالات مهمی در مورد زندگی خود بپرسیم: آیا واقعا آن را دوست دارم؟ آیا واقعاً با کسی که هستم هماهنگ است و چگونه می خواهم زندگی خود را بگذرانم؟“
برای بسیاری از افراد، پاسخ به این سؤالات منفی است. اگر میخواهیم یک نوسان بزرگ در زندگی داشته باشیم، چه یک فرد انفرادی یا یک رهبر جدید، اکنون زمان آن فرا رسیده است. اما ما به کمک نیاز داریم. رابینز مشتاق ایجاد یک تیم و پلتفرم برای ارائه آن است.
رابینز میگوید: «آنچه بهعنوان یک کره زمین تجربه میکنیم، لحظهای انتقالی است، جایی که همه چیز به روشی خاص بود و اکنون راه جدیدی وجود دارد. مربیگری در لحظات انتقالی بسیار مهم است. ما باید کره برفی را تکان دهیم، همه چیز را تکان دهیم. و ما باید تصمیم بگیریم که چگونه میخواهیم آن را پایین بیاوریم. ما باید تصمیم بگیریم که چه مرزها یا چارچوب هایی را در جای خود قرار دهیم که به ما این امکان را می دهد که با فرونشستن گرد و غبار آن را آنطور که می خواهیم بسازیم. بنابراین از آنجایی که در این لحظه تمام دنیا متزلزل شده است، یک مربی بزرگ سوالاتی از این قبیل می پرسد: “اگر می توانستید تمام راه خود را داشته باشید و می توانستید یک روز عالی طراحی کنید، چه شکلی بود؟” کجا بیدار میشی؟ چه کسی آنجا خواهد بود؟ چه احساسی خواهید داشت؟ چه کاری انجام می دهید؟”
“از آنجایی که همه گرد و غبار هنوز در حال پرواز است، این احتمال وجود دارد که بتوانید روز خود را دقیقاً همانطور که می خواهید قبل از نشستن غبار و ما به همان چیزی که هست دوباره بسازید. این یک فرصت بزرگ است.”
* * *
اولین باری که رابینز قرار بود پرواز کند، این کار را نکرد. پسر جوانی بود که روی صندلیش نشست، ترسید و از هواپیما فرار کرد. ده سال بعد، او دوباره یک هواپیما را زودتر ترک کرد… با پریدن از آن، دو روز متوالی. او از آن زمان به دنبال ماجراجویی در سراسر جهان است. او به مشتریانش پیشنهاد نمیکند که معتاد آدرنالین شوند، اما از آنها میخواهد که محدودیتها را فشار دهند از مناطق آسایش آنها.
برای نشان دادن نظر خود، او در طول مصاحبه زوم ما کنترل صفحه را در دست گرفت و دایره ای را در داخل یک مربع ترسیم کرد. دایره نمایانگر یک منطقه آسایش و مربع نشان دهنده منطقه شکستن است – نقطه ای که در آن ناراحتی ناتوان کننده می شود. در این بین منطقه رشد بود. اینجاست که او میخواهد مشتریانش را ببرد.
“بخشی از فرآیند مربیگری این است: چگونه افراد را تحت فشار قرار دهیم خارج از منطقه راحتی اما نه به منطقه شکست؟” او می پرسد. “چگونه در آن منطقه رشد برقصیم تا آنها تجربیاتی برای گسترش آنچه در دنیایشان ممکن است بدون حبس کردن کامل آنها داشته باشند؟”
منطقه آسایش یک فرد هر چه باشد، چالش رابینز هنگام ایجاد کسب و کار مربیگری SUCCESS یکسان است: “چگونه می توانیم به شخصی برسیم که بیشترین نیاز را به ما دارد، در لحظه ای که آنها بیشترین نیاز را به ما دارند، با پیامی که آنها بیشترین نیاز را دارند؟»
* * *
رابینز در جوانی چندین ماه را به عنوان یک داوطلب در دهکده ای روستایی در اوگاندا گذراند. در Live it!، او خوابیدن هر شب را در یک مدرسه قدیمی بدون آب یا برق توصیف می کند.
او هر روز صبح از خواب بیدار می شد تا طلوع خورشید را تماشا کند. درست بیرون درب او یک درمانگاه بود. هر روز یک مرد مسن تر از مسیر خاکی که به درمانگاه منتهی می شد، برگ ها را جارو می کرد. او مانند مترونوم بود که در همان زمان و با همان حرکت، ابتدا در یک جهت و سپس در جهت دیگر حرکت می کرد. رابینز از ثبات و شادی این مرد شگفت زده شد.
رابینز مینویسد: «وقتی کارش تمام شد، چهرهاش غرور، رضایت و یقین را نشان میداد که کاری که بهتازگی انجام داده مهم است. “این ظاهری بود که در چهره یک شخص می بینید، زمانی که آنها کاری را انجام می دهند که در این سیاره قرار داده شده اند.”
این ظاهری است که او می خواهد در چهره مشتریان مربی خود ببیند. این حالت چهره خودش است که در مورد نقشش در SUCCESS صحبت می کند. اما این نگاه از کجا آمده است؟ چرا آن مرد آن را داشت؟ برای نزدیک به سه ماه، رابینز هر روز مرد را تماشا می کرد که جارو می کرد. رابینز با استفاده از مترجم از مرد پرسید که چرا این کار را کرد. مرد گفت: «دلیل اینکه من برگها را جارو میکنم این است که معتقدم هر انسانی، چه نوزاد کوچکی باشد که در شرف ورود به این دنیا باشد و چه یک فرد مسن مریض که در شرف ترک این دنیاست، سزاوار راهی روشن برای انجام این کار است. “
سالها بعد، رابینز همچنان در مورد آن مرد، پاسخ و اشتیاقش فکر میکند، هر زمان که با چیزی که به نظر میرسد کار سختی معادل جارو کردن یک پیادهرو است، برخورد میکند. به خودش می گوید: «یک لحظه صبر کن. “مکث. پیرمرد برگها را به یاد بیاور.
این درسی است که او به مشتریان می دهد. «اگر نتوانم یاد بگیرم که در لحظهای که در آن هستم حضور داشته باشم و از آن لذت ببرم، صرف نظر از اینکه آن چیزی است که میخواستم یا نمیخواستم، بقیه چیزها واقعاً مهم نیست. اما اگر من بتوانم معنا و هدف را در لحظات پیدا کنم، این یک فرصت بزرگ،” او می گوید. “جادو اینجاست.”
این مقاله در اصل در شماره مه/ژوئن ۲۰۲۲ مجله SUCCESS منتشر شد. عکسهای بیانکا پیر.
کلاس
مت کراسمن نویسنده ای ساکن سنت لوئیس است. او در مورد ورزش، سفر، ماجراجویی و پیشرفت حرفه ای می نویسد. به او ایمیل بزنید به [email protected]