عمومی

5 سمی ترین همکار یا کارمند و نحوه برخورد با آنها

۵ سمی ترین همکار یا کارمند و نحوه برخورد
با آنها

اگر معطل به اشتراک گذاشتن محل کار با همکار یا رئیس سمی، می دانید که چقدر می تواند دلسرد کننده باشد. اما اگر شما رئیس هستید، ممکن است دلایل بیشتری برای نگرانی داشته باشید زیرا وجود افراد دشوار در میان کارمندان می تواند به قیمت استعدادهای ارزشمند شما تمام شود. تسا وست، دانشیار روان‌شناسی در دانشگاه نیویورک و نویسنده Jerks at Work: Toxic Co- کارگران و چه باید کرد در مورد آنها. “این غرامت نیست. کار از انعطاف پذیری در خانه نیست. آنها به خود ضربه زده اند. دیوار استرس و آنها دیگر با این درام تحمل نخواهند کرد.”

برای کمک به هر دو کارمند و کارفرمایان با همکاران سخت‌گیر بهتر برخورد می‌کنند، وست هفت نوع مختلف بی‌تحرکی در محل کار و اقداماتی که باید در مورد آنها انجام داد را شناسایی کرده است. شما می توانید هر هفت مورد را در کتاب او پیدا کنید. در اینجا مواردی وجود دارد که کارفرمایان و همکاران احتمالاً با آنها مواجه می شوند.

۱٫ مکش دستکاری.

وست این کارمندان را “بوسید/پایان‌ها” می‌خواند، زیرا آنها در وادار کردن مردم عالی هستند. قدرت آنها را دوست دارد – و بقیه از آنها متنفرند. وست می‌گوید: «این کسی است که حاضر است برای پیشرفت هر کاری انجام دهد. “آنها معمولاً استعدادها و مهارت های زیادی دارند، بنابراین رئیس واقعاً آنها را دوست دارد. اما آنها ماکیاولیستی هستند و در پشت صحنه شما را زیر پا می گذارند یا در پشت صحنه خرابکاری می کنند تا به جایی که می خواهند برسند. و آنها واقعاً دوست دارند. در مورد پوشاندن ردپای خود باهوش هستند.”

بیشتر ما تجربه ناخوشایندی از کار کردن در کنار شخصی مانند این را داشته ایم– یا چندین نکته — در حرفه ما. اگر مکیدن دستکاری یک همکار باشد، غرایز شما ممکن است شما را به رویارویی با آنها و ایستادگی در مقابل آنها سوق دهد، زیرا این معمولا موثرترین راه برای مقابله با یک قلدر در زمین بازی است. غرب هشدار می دهد که از این غریزه پیروی نکنید. او می‌گوید: «آنها در این امر بسیار خوب هستند و فقط سطح خود را بالا می‌برند. در عوض، او توصیه می کند، یک شخص ثالث بی طرف پیدا کنید که موقعیت را درک کند و بازیکنان را بدون دخالت شخصی بشناسد.

در مورد وست، زمانی که او در یک فروشگاه Nordstrom کار می کرد، معلوم شد که شخص ثالث بی طرف کسی است که در قهوه کار می کرده است. خرید می کرد و اکثر مدیران نوردستروم را می شناخت. کسی مثل آن می‌تواند شما را با سایر قربانیان مکیدن دستکاری مرتبط کند تا بتوانید با هم متحد شوید. او توضیح می‌دهد: “بهترین راه برای واداشتن کسی که در قدرت به این موضوع اهمیت می‌دهد این است که فکر کند این یک مشکل گسترده است.”

اگر رئیس هستید، باید به ویژه مراقب باشید که تحت تأثیر یک مکیدن دستکاری قرار نگیرید زیرا از دیدگاه شما، آنها ممکن است مانند یک کارمند واقعاً باهوش و با استعداد به نظر برسند که کار عالی انجام می دهد و مشتاق است مسئولیت بیشتری بر عهده بگیرد این دستکاری‌کنندگان ممکن است سعی کنند به دیواری بین شما و سایر کارمندانتان تبدیل شوند، برای مثال با پیشنهاد نظارت بر برنامه کارآموزی شرکتتان. او می‌گوید: «آنها واقعاً می‌توانند از خیلی چیزها فرار کنند، و این به این دلیل است که مردم معمولاً به آنها نمی‌گویند. بهترین راه حل این است که مطمئن شوید با افرادی که برای شما کار می کنند، تماس مستقیم دارید، حتی اگر به طور خلاصه، به طوری که دستکاری کننده نتواند آن ارتباطات را فیلتر کند.

۲٫ کاری که دیگران را وادار به انجام کارشان می‌کند.

معمولاً این فردی بسیار دوست‌داشتنی است که سایر اعضای تیم ممکن است با کمال میل او را پوشش دهند. زیرا از بودن آنها در اطراف لذت می برند. افرادی که هیچ کاری انجام نمی دهند ممکن است کاری انجام ندهند زیرا نمی خواهند کار کنند یا به دلیل کمبود مهارت و تخصص برای انجام وظایف محوله. وست می‌گوید که به‌ویژه به احتمال زیاد در تیم‌هایی با عملکرد بالا ظاهر می‌شوند که به خوبی با هم کار می‌کنند، زیرا رئیس ممکن است به تیم اجازه دهد کار را خودش ترتیب دهد. انجام هیچ کاری معمولاً در وادار کردن هر یک از اعضای دیگر تیم به انجام بخش کوچکی از وظایف خود بسیار خوب است، به طوری که هیچ کس متوجه نمی شود که آنها واقعاً چقدر کم انجام می دهند.

کارفرمایان و همکاران در مورد آن چه کاری می توانند انجام دهند؟ “هر زمان که یک تیم جدید تشکیل می دهید، مهم نیست که اعضای تیم چقدر به یکدیگر علاقه دارند و به یکدیگر اعتماد دارند، آنها باید کارهایی را که همه در ابتدای پروژه با آن موافق هستند و کارهایی که هفته به هفته یا روز انجام می دهند را پیگیری کنند. وست می گوید که روز به روز با آن موافقت نکردند. او می‌گوید اگر کاری در تیم انجام نشود، “معمولاً چیزی که می‌بینید این است که پنج نفر ده کاری را انجام داده‌اند که در ابتدای پروژه با آنها موافقت نکرده‌اند و سپس می‌توانید بفهمید که آنها وظایف چه کسی را انجام می‌دهند.” در حال انجام است.” مطمئن شوید که “کار نامرئی” را در نظر بگیرید – کارهایی مانند کمک به مردم، راهنمایی کردن، ترتیب دادن جلسات و مواردی از این قبیل که افراد اغلب جزو مسئولیت های رسمی خود نیستند.

زمانی که هیچ کاری را شناسایی کردید، “سعی نکنید آنها را برای ارسال شرمنده کنید. این معمولاً جواب نمی دهد.” در عوض، به آنها یادآوری کنید که چرا مشارکت آنها مهم است. به آنها اجازه ندهید که با بهانه جویی از آن بیرون بیایند، و یک برنامه مشخص برای اینکه چگونه در آینده مشارکت خواهند داشت، تنظیم کنید. او می افزاید: «و بسیار مهم است که مدیران بر این فرآیند نظارت داشته باشند و آن را فقط به تیم واگذار نکنند تا بفهمند.»

۳٫ دزدان اعتبار.

اولین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که افرادی که اعتبار دیگران را می دزدند ممکن است حتی از آنها آگاه نباشند. در حال انجام آن وست می‌گوید: «تحقیقات جالبی وجود دارد که نشان می‌دهد در تیم‌ها، ۸۰ درصد از افراد فکر می‌کنند که شایسته تمام اعتبار کار هستند. احتمالاً اینطور نیست. او توصیه می‌کند که یک رکورد واضح از اینکه چه کسی چه گفته، چه کسی چه چیزی را پیشنهاد کرده و چه کسی چه کاری را برای کمک به مبارزه با سرقت اعتباری عمدی و غیرعمدی انجام داده است، ایجاد کنید. تحقیقات نشان می‌دهد که زنان به طور نامتناسبی تحت تأثیر سرقت اعتبار قرار می‌گیرند، به دلیل سوگیری‌های آگاهانه یا ناخودآگاه که حتی باعث می‌شود همکاران به اشتباه به یاد بیاورند که چه کسی اولین ایده را مطرح کرده است.

“بهترین راه برای مقابله با آن این است که قبل از ورود به جلسه قوانینی در مورد نحوه انجام پژواک یکدیگر کمک می‌کند. به عنوان مثال، رئیس‌ها هرگز نباید اول صحبت کنند. آنها معمولاً باید در آخر صحبت کنند و وقتی می‌شنوند فردی دیدگاهی را به اشتراک می‌گذارد، می‌توانند آن شخص را تکرار کنند و بگویند: “از شما متشکرم، شارون، برای به اشتراک گذاشتن آن. من ایده شما را درباره X دوست دارم. ‘ و سپس اگر باب بیاید و ایده را مجدداً بیان کند و مردم شروع به اعتبار دادن به باب کنند، رئیس می تواند به مردم یادآوری کند و ایده را دوباره به شخصی که به او تعلق دارد بچسباند.”

۴٫ افراد بیش از حد حرف زدن.

بعضی از افراد عادت بدی دارند که با دیگران صحبت کنند. وست می گوید: «آنها تمام اکسیژن یک اتاق را می مکند. “آنها همیشه صحبت می کنند، هیچ تک گویی درونی ندارند. افراد صاحب قدرت تمایل دارند این کار را انجام دهند، آنها با صدای بلند زیاد فکر می کنند. آنها به دنبال نشانه هایی نیستند که چه زمانی صحبت را متوقف کنند، آنها فقط به صورت شفاهی تسلط دارند.”

او می‌افزاید که این نوع بولدوزر کلامی بی‌اثر است، زیرا افراد زیاده‌روی همیشه توجه دیگران را از دست می‌دهند. او می‌گوید که به طور کلی، برای اکثر ما حدود ۳۰ تا ۶۰ ثانیه فرصت داریم تا یک نکته را بیان کنیم، پس از آن مردم دیگر گوش نمی‌دهند. اما آنها معمولاً این را به شما نمی گویند. او می گوید: «درماندگی آموخته شده زیادی وجود دارد. در یک جلسه، افرادی که با یک اورتالکر گیر کرده‌اند، احتمالاً آنها را تنظیم می‌کنند و اجازه می‌دهند ذهنشان سرگردان شود، یا شروع به بررسی مخفیانه حساب‌های رسانه‌های اجتماعی خود کنند. در یک جلسه ویدیویی، آنها حتی ممکن است صدا را بی صدا کنند.

به گفته او، راه حل این است که راهی برای چرخاندن صحبت کردن پیدا کنید. نقش ها در طول جلسه و اگر شما کسی هستید که صحبت کردن را انجام می‌دهید، ارزش تلاش را دارد تا یاد بگیرید چگونه در ۶۰ ثانیه یا کمتر حرف خود را بیان کنید.

۵٫ افرادی که قطعاً باید راه خود را طی کنند.

به گفته وست، اینها افرادی هستند که دستور کار دارند و اگر مسیری را که تیم می رود دوست نداشته باشند، از اتصالات آنها برای رسیدن به راه خود استفاده خواهند کرد. او می‌گوید: «آنها به پشت صحنه می‌روند تا با فرآیند بازجویی، نتایج را خراب کنند. به عنوان مثال، اگر آنها در مورد تصمیم استخدام بیش از حد رای دهند، “آنها به رئیس یا رئیس رئیس می روند و می گویند: “قرار بود در مورد پنج نامزد شغلی صحبت کنیم و واقعاً فقط در مورد دو نفر صحبت کردیم.” یا، “واقعاً مشخص نبود که ما به چه چیزی رای می‌دهیم.” آنها فرآیندی را که از طریق آن تصمیم برای رسیدن به نتیجه مورد نظرشان گرفته شده است، زیر سوال خواهند برد.” او می‌افزاید که قدرت آن‌ها با ساختن خود به نحوی ضروری هستند. “آنها تنها کسی خواهند بود که رمز عبور را دارد، یا تنها کسی که می داند چگونه از سیستم جدید استفاده کند، یا آموزش هایی خواهند داشت که تیم واقعاً به آن نیاز دارد.”

البته بهترین دفاع شما این است که مطمئن شوید هیچ کارمندی کاملاً ضروری نیست — نه تنها به این دلیل که اگر آن کارمند ناگهان استخدام شود ممکن است دچار مشکل شوید — بلکه همچنین به این دلیل که شما مقدار زیادی قدرت به آنها می دهید. وست می‌گوید: «من آن را دیده‌ام که شخصی مانند این به رئیس می‌رود و می‌گوید: «اگر اجازه ندهی راهم را بگیرم، زندگی را برایت جهنم خواهم کرد». “و دیوانه کننده به نظر می رسد، اما گاهی اوقات یک رئیس بسیار غیر متخاصم نمی خواهد با این شخص برخورد کند. بنابراین آنها به آنها اجازه می دهند از این رفتار خود خلاص شوند.” شما نمی‌خواهید اجازه دهید چنین فردی با تسلط بر شما یا تیمتان از بین برود.

مخاطبان شرکت Inc در حال افزایش است. خوانندگان com که یک متن روزانه با یک چالش یا ایده خودمراقبتی یا انگیزشی از من دریافت می کنند. (علاقه مند به پیوستن هستید؟ در اینجا اطلاعات بیشتر و دعوتنامه برای یک دوره آزمایشی رایگان طولانی مدت. بسیاری از مشترکین کارآفرینان یا رهبران تجاری هستند و برخی از آنها در مورد آسیب به من گفته اند. آنها را دیده اند که توسط کارمندان یا همکاران سمی انجام شده است. چه قربانی، چه رئیس یا یکی از اعضای تیم، به نفع همه است که زودتر این نوع رفتارها را تشخیص دهند و هر کاری می توانید انجام دهید تا قبل از آن جلوی آن را بگیرید. آسیب زیادی وارد شده است.

نظرات بیان شده توسط ستون نویسان Inc.com متعلق به خودشان هستند، نه ستون نویسان Inc.com.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
امکان ها مجله اینترنتی سرگرمی متافیزیک ساخت وبلاگ صداقت موتور جستجو توسعه فردی