حتی بهترین رهبران گاهی اوقات اشتباه می کنند – در اینجا نحوه انجام این کار آمده است بازگشت به عقب
حتی بهترین رهبران گاهی اوقات اشتباه می کنند – در اینجا نحوه انجام این کار آمده است
بازگشت به عقب
من شکست در این ماه به یک فرصت بسیار مهم مشتری دست یافت. این یکی از مواردی است که من در بخش بهتری از یک سال دنبال می کردم. وقت، انرژی، منابع شرکت را صرف کردم و بسیاری از خودم مستقیماً در آن. همانطور که من بازیکنان، صنعت و مسائل را می شناختم، شما فکر می کنید که من برای این شرکت کار می کردم.
وقتی ما تماس گرفتم که تصمیم گرفتهاند به مسیر دیگری بروند، این همان چیزی بود که تصور میکردم لگد غیرمنتظرهای به سینهاش توسط اسبی در حال چرخاندن احساس میشود: شوک اولیه وقتی باد از شما بیرون میآید آنقدر بزرگ است که یک دقیقه طول می کشد تا درد برطرف شود. اما وقتی بالاخره انجام شد، آزاردهنده است.
به مدت ۴۸ ساعت پس از “لگد”، من خودم را عصبانی، ناامید دیدم. و آن را به خوبی پنهان نمی کند.
بخشی از علامت تجاری حرفه ای من سطح مشخصی از غیرقابل نفوذ است. این آرامش تحت فشار است که در طول سال ها مدیریت بحران های پیچیده بسیار مفید است. بنابراین بالاخره مجبور شدم متوقف شوم و از خودم بپرسم، “چرا این ضرر خاص باعث میشود که من از هم جدا شوم؟”
دریغ نمیکنم. شما سفر روانشناختی: این به خاطر این نبود که من چقدر برای این کار تلاش کرده بودم – چیزی که هنوز به آن افتخار می کنم این است که من و تیم چقدر برای کار سخت جنگیدیم. اما به نظر می رسد، چیزی که واقعاً مرا به خود مشغول کرد، خجالت از این بود که مطمئن بودم، و در نهایت در مقابل تیمی که به آن احترام می گذارم، اینقدر اشتباه کردم. همکارانی که از آنها خواسته ام به من اعتماد کنند.
آنچه دیوانه کننده در این ذهنیت است این است که مردم همیشه اشتباه می کنند. و این به ویژه در مورد رهبران صادق است. ما هر روز تصمیمهای زیادی در مورد چیزهایی میگیریم که خیلی بیشتر از خودمان تأثیر میگذارند، و اگر دادههای موجود کامل نباشند (اسپویل: هرگز اینطور نیست)، هر شرطی که شما بهعنوان یک رهبر انجام میدهید جواب نمیدهد.
پس چگونه وقتی چیزی که از آن دفاع میکردید در صورتتان منفجر میشود، خودتان را از آن رها کنید؟ سه مرحله وجود دارد که همیشه به من کمک کرده است (که باید در این ماه به خودم یادآوری کنم).
ضرر را بپذیر و صاحب آن شو.
بسیاری از ما معتقدیم که باید کامل باشیم. ما این ترس غیرمنطقی را داریم که اگر اشتباه محاسباتی کنیم، مردم حاضر نیستند به ما اعتماد کنند. اما واقعیت در واقع برعکس است. وقتی اشتباه میکنید و آشکارا به آن اعتراف میکنید، باعث میشود که بیشتر به شما اعتماد کنند، و در واقع باعث میشود مردم بیشتر بخواهند به شما اعتماد کنند. همچنین نشان می دهد که شما توانایی دیدن محدودیت های خود را دارید و به طور بالقوه باید به دنبال کمک در آینده باشید. در مورد اعتراف به اشتباه هر چند وقت یکبار عمدی داشته باشید و نه تنها شخصاً مقداری از فشار را از بین خواهید برد، بلکه خواهید دید که فرهنگ اعتماد و نوآوری را در سازمان شما بهبود می بخشد. شما با مثال مشخص میکنید که ریسکهای محاسبهشده تشویق میشوند، حتی اگر گاهی اوقات به پیروزی منجر نشوند.
از آن چه میتوانید بیاموزید (و آن آموختهها را به اشتراک بگذارید. با دیگران).
کارمندان، همتایان شما و دیگران در صورت مرتکب اشتباه آن را میپذیرند و اگر اشتباه کنید احتمالاً به آن احترام میگذارند. صاحب آن اشتباه اما اگر به اشتباهات مشابه ادامه دهید، به سرعت متوجه خواهید شد که آنها کمتر تحت تأثیر قرار می گیرند. تیمهای قهرمانی در راه رسیدن به فینال بازیها را از دست میدهند، اما نوار را باز میکنند و بازیها را بررسی میکنند. آنها یاد میگیرند که چگونه شکافها را ببندند و در نهایت، قویتر، بهتر و کارآمدتر از قبل از باخت هستند. به این دلیل که آنها از فرصت استفاده کردند و مناطقی را که قبلاً در معرض آن قرار داشتند، تقویت کردند. این به همان اندازه در مورد ضررهای حرفهای ما صدق میکند: چه نشانهای را در زمین بازی شما از دست ندادهاید یا اینکه استخدام جدید در موقعیتی برای موفقیت در کار نیست؟ تا جایی که میتوانید بیاموزید و همه آنها را به اشتراک بگذارید تا اطرافیان شما نیز بتوانند بدون اینکه مجبور باشند اشتباهات مشابهی را برای خودشان مرتکب شوند، یاد بگیرند.
بر اسب سوار شوید.
اغلب سختترین بخش این است که به خودتان اجازه ندهید که در آنجا بمانید. آخرین کاری که ذهن شما بر این باور است که باید انجام دهید هنگامی که در نهایت شروع به بهبودی از اسبی که شما را بر روی پشت خود قرار داده اید، این است که دوباره از بالای آن بالا بروید. این وحشتناک است. اگه دوباره زمین بخوری چی؟ ترفندی که من یاد گرفتم این است که سریع حرکت کنید تا قبل از شروع دوباره به خودتان فرصت شک نکنید. فقط انجامش بده اگر دوباره می خواهید زمین بخورید، سریع بیفتید و دوباره بلند شوید. اگر به مالکیت آن ادامه دهید و هر بار که اتفاق می افتد از آن بیاموزید، در کمترین زمان یک سوارکار تمام ستاره خواهید شد.
مهمتر از همه، چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که زندگی ادامه دارد. وقتی خودم را با این مراحل تکرار شونده لنگر میاندازم، غلت زدن با مشتها و بازگشت مستقیم به بازی بسیار آسانتر میشود.
اغلب سختترین بخش این است که به خودتان اجازه ندهید که در آنجا بمانید. آخرین کاری که ذهن شما بر این باور است که باید انجام دهید هنگامی که در نهایت شروع به بهبودی از اسبی که شما را بر روی پشت خود قرار داده اید، این است که دوباره از بالای آن بالا بروید. این وحشتناک است. اگه دوباره زمین بخوری چی؟ ترفندی که من یاد گرفتم این است که سریع حرکت کنید تا قبل از شروع دوباره به خودتان فرصت شک نکنید. فقط انجامش بده اگر دوباره می خواهید زمین بخورید، سریع بیفتید و دوباره بلند شوید. اگر به مالکیت آن ادامه دهید و هر بار که اتفاق می افتد از آن بیاموزید، در کمترین زمان یک سوارکار تمام ستاره خواهید شد.
مهمتر از همه، چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که زندگی ادامه دارد. وقتی خودم را با این مراحل تکرار شونده لنگر میاندازم، غلت زدن با مشتها و بازگشت مستقیم به بازی بسیار آسانتر میشود.