15 سال پیش، یکی از بنیانگذاران گوگل ایده عجیبی داشتبرای همیشه لطفا برای تغییر نگاه ما به جهان
۱۵ سال پیش، یکی از بنیانگذاران گوگل ایده عجیبی داشت
برای همیشه لطفا برای تغییر نگاه ما به جهان
بیشتر چیزهایی که Google می سازد به راحتی قابل قبول است. با این حال، در گذشته، وقتی شروع به فکر کردن به آن می کنید، بسیاری از آنها به نوعی مضحک به نظر می رسند.
جستجوی Google است احتمالا بهترین مثال اگر وبسایتی وجود داشت که میتوانستید سؤالی را تایپ کنید و تمام اینترنت را جستجو میکرد و به شما پاسخ میداد؟ ما هر روز چند میلیارد بار بدون فکر این کار را انجام میدهیم، اما اگر بخواهید درباره آن فکر کنید، این که گوگل میگوید ماموریتش تمام اطلاعات جهان را سازماندهی می کند و آن را مفید کنید.
اما، چه میشود، به جای سازماندهی همه اطلاعات جهان به طوری که مردم بتوانند تایپ کنند. در یک مکان یا یک سوال در مورد یک مکان و گرفتن نتیجه، چیزی ساخته اید که به آنها اجازه می دهد احساس کنند در خیابان راه می روند؟ اگر مردم به جای نگاه کردن به نقشه یک کشور یا شهر یا محله، در پیاده رو بایستند و به اطراف نگاه کنند چه؟
زمانی که گوگل موتور جستجوی خود را در سال ۱۹۹۷ راه اندازی کرد، دو بخش کلیدی فناوری مورد نیاز بود. سازماندهی همه این اطلاعات بسیار ساده بود. برای پیمایش و فهرستبندی همه وبسایتهای موجود در اینترنت، و راهی برای تصمیمگیری اینکه کدام یک از آن وبسایتها به یک عبارت جستجوی معین مرتبط هستند، به «ربات» نیاز دارید.
در آن زمان، کمی بیش از یک میلیون وب سایت وجود داشت. این خیلی به نظر می رسد، اما واقعاً اینطور نبود. امروزه کمتر از ۲ میلیارد وب سایت وجود دارد. هنگامی که متوجه شدید که چگونه همه آن را سازماندهی کنید، فقط به اضافه کردن رباتها و سرورهای بیشتر برای ذخیره و پردازش تمام آن اطلاعات میپردازید. البته این یک ساده سازی بسیار زیاد است، اما برای اهداف ما کار می کند.
از سوی دیگر، نقشه برداری از کل جهان است. ، به نظر کار بسیار سختی است. نیاز به تلاش و زمان زیادی دارد. عکاسی سه بعدی از همه شهرها و مکان های جالب آن حتی پیچیده تر است.
با این وجود، لری، بنیانگذار Google، دقیقاً همین است. صفحه، زمانی که او دوربین را به ماشینش بست و در خیابان های سانفرانسیسکو رانندگی کرد. نتایج اولیه خیلی خوب نبودند، بیشتر به این دلیل که شرکت اساساً در حال ساخت این موضوع بود. این حقیقت که اصلاً کار میکرد، بهویژه وقتی در نظر بگیرید که وقتی تیم برای اولین بار پروژهای را شروع کرد که به نمای خیابان تبدیل میشد، نقشههای Google وجود نداشت، تأثیرگذار بود.
امروزه، Google Maps روش پیشفرض بیشتر مردم برای پیمایش در جهان است. بله، برنامه های نقشه دیگری نیز وجود دارد، اما نسخه گوگل همچنان بیشترین استفاده را دارد. این نحوه دریافت مسیرها، یافتن رستورانها و دریافت توصیههای محلی زمانی است که ما به تعطیلات میرویم.
همچنین نحوه کاوش ما در مکانها حتی است. زمانی که نمی توانیم از نظر فیزیکی آنها را ملاقات کنیم. این ممکن است هوشمندانه ترین چیز در مورد نمای خیابان باشد – این یک ویژگی مبتکرانه است که برنامه ای را که همیشه از آن استفاده می کنید بهتر می کند.
فقط فرد نارنجی کوچک را در جاده ای با خط آبی قرار دهید و فوراً به آن مکان از راه دور منتقل می شوید. می توانید حرکت کنید و به اطراف نگاه کنید و ببینید اگر واقعاً آنجا بودید چه چیزی را می دیدید. این مضحک است–اما از نظر خوب، البته.
من داستان را به اشتراک می گذارم زیرا احتمال زیادی وجود دارد که شما یک چند ایده عجیب و غریب از خودتان – به همین دلیل است که در وهله اول کارآفرین شدید. شما ایده ای دارید که مسخره به نظر می رسد، اما به جای اینکه بپرسید “چرا کسی باید این کار را انجام دهد؟” شما متقاعد شده اید که می تواند جهان را تغییر دهد.
در ابتدا، احتمالاً اینطور نخواهد بود. برخی از مردم فکر می کنند که این بسیار پوچ است، اما صادقانه بگویم، خوب است. اینطور نبود، کسی قبلاً تلاش کرده بود. حداقل ممکن است دنیا را به مکان جالب تری برای زندگی تبدیل کنید.