
راز ساده برای داشتن انرژی و بهره وری
صبح ها
از زمانی که به یاد دارم، از زنگ هشدار استفاده کردهام ساعت تا صبح از خواب بیدار شوم تا کارآمد باشم. من از صدای هولناک بیپ متنفرم. اما بهتر از زمانی است که بچههایم قبل از سحر زنگ هشدار من را به صدا درآورند.
صبحها مدتهاست که برای من یک مبارزه بوده است. . از بلند شدن از تخت متنفرم من تمایل دارم که گیجی از خواب بیدار شوم و مدت زیادی طول می کشد و کافئین زیادی دریافت کنم. من در حال حرکت هستم.
روتینی که فکر می کردم به صبح های پربار منجر می شود
در طول سال گذشته، با راهاندازی یک روتین قوی صبحگاهی. من زودتر شروع به تنظیم زنگ ساعت کردم، اغلب برای یک کلاس دویدن یا یوگای داغ ساعت ۵:۳۰ صبح از خواب بیدار می شدم. در ساعت ۶:۳۰، مدتی به صفحه کامپیوترم خیره میشدم، چون مغزم هنوز کار نمیکرد، نمیتوانستم کلماتی را بسازم، و بیشتر آن ساعات اولیه را در تهیه فهرست کارهایم معطل میکردم. چای زیادی مینوشیدم، بیشتر روز احساس بداخلاقی میکردم و مرگ برای چرت زدن حوالی ساعت ۲:۳۰ بعد از ظهر که زمان آن بود که سه فرزندم را از مدرسه ببرم.
بیشتر صبحها احساس میکردم بسیار سازنده هستم، اما واقعاً احساس خستگی میکردم. آن دو ساعت اضافی که در صبح به دست آوردم به خاطر رکود ظهر از دست رفت. به نظرم روال من ناپایدار بود. اگر فراموش کردم که زنگ ساعت را تنظیم کنم یا تصمیم گرفتم آخر هفته استراحت کنم، احساس می کردم می توانم برای همیشه بخوابم. زمان خوابم را زودتر و زودتر تنظیم می کنم تا با خستگی مقابله کنم، گاهی اوقات تخت ساعت ۲۰:۳۰٫ من هنوز نمی توانستم بدون زنگ بیدار شوم.
احساس میکردم که خواب کافی برای من وجود ندارد. من می توانستم هشت ساعت بخوابم یا می توانستم ۱۲ ساعت بخوابم. اما اگر قبل از آفتاب بیدار میشدم، باز کشیدن خودم از رختخواب سخت بود. سپس، یک تغییر کوچک در روال صبحگاهی من متحول شد و به مجموعه ای از عادات جدید عالی منجر شد.
تغییر رویکرد من به روز
میبینید، من در ساختن یک برنامه صبحگاهی پربار با صرف زمان برای تناسب اندام، مدیتیشن، کار و برنامهریزی عالی بودم. اما من انرژی لازم برای درگیر شدن در آن روال را نداشتم زیرا یک روتین قوی عصر ابتدا. من معمولاً ساعتهای قبل از خوابم را صرف تماشای تلویزیون، کار کردن (از آنجایی که کار خلاقانهای در صبح انجام نمیدادم) میگذراندم یا برای مدتی از کار بیخبر در تلفنم میچرخم.
بنابراین رویکردی جامعتر به روال خود در پیش گرفتم تا از لحظهای که بیدار میشوم تا لحظهای که به خواب میرفتم احساس بهرهوری داشته باشم. این بدان معنا بود که نه فقط زود به رختخواب بروید، بلکه با هوشیاری به رختخواب بروید. من شروع به تنظیم زمان خواب برای وسایل الکترونیکی کردم< /a>، مطمئن شوم که ساعات عصر خود را جلوی صفحه نمایش نمی گذرانم. در عوض، شروع کردم به استفاده از آن زمان برای خواندن و آماده کردن لیست کارهایم برای روز بعد. کنار گذاشتن عادات فناوری من سخت بود. اما در عرض چند روز دیدم که ارزشش را دارد. قبل از اینکه زنگ ساعت من به صدا درآید، شروع به بیدار شدن کردم، یک نقطه عطف مهم.
روتینی که در واقع به صبح های پربار منجر شد
به زودی، بین ساعت ۵:۳۰ تا ۵:۴۵ صبح به طور مداوم بیدار شدم، ذهن و بدنم نگران بلند شدن هستند. منتظر خستگی ناگزیر بودم تا مرا به شیوه های قدیمی ام بازگرداند. تا زمانی که صفحه نمایش را دور نگه داشتم، روزهای خسته ام پشت سرم ماندند.
اکنون که پهنای باند را داشتم که واقعاً به آنچه از روال معمولم میخواهم فکر کنم، روزم را دوباره تنظیم کردم تا عملکرد صبحگاهی خود را بهینه کنم. صبح به آرامی شروع به ورزش کردم، بنابراین آنقدر خسته نبودم که بتوانم در ساعات کاری پرباری کار کنم. من شروع کردم به خوردن وعدههای غذاییام در زمانهای معین هر روز (و برنامهریزی آنها را از قبل) تا سطح انرژیام پایین نیاید. اما مهمتر از همه، من دو ساعت قبل از خواب تمام صفحه نمایش ها را کنار گذاشتم. آن شبهایی که با خواندن سپری میکردم، حداقل هشت کتاب در ماه را در اختیارم میگذارد و خلاقیت صبحگاهیام را مانند چیزی که قبلاً نمیشناختم تقویت میکرد.
بعضی روزها به این فکر می کنم که کی قرار است همه چیز در اطرافم خراب شود. هنوز نمیتوانم باور کنم که راهحل صبحهای تنبل من میتواند بهطور فریبندهای ساده باشد.
هر بخش از روال من از کل پشتیبانی می کند، اما زمان خواب صفحه نمایش عاملی بود که همه چیز را به حرکت درآورد. این نه تنها به من زمان میدهد تا آرام شوم، بلکه به من این امکان را میدهد که به این فکر کنم که میخواهم روز بعد چگونه به نظر برسم و احساس کنم. من شروعی برای انتخاب بهتر دارم. این روال را در ذهن من به حرکت در می آورد. وقتی صبح میرسد، به نظر میرسد که تمام آن ساعتهای خواب را صرف آمادهسازی برای کارآمدی کردهام. اکنون، من در واقع آماده هستم تا از یک روز قبل از شروع آن استفاده کنم.
این مقاله در فوریه ۲۰۱۹ منتشر شده و به روز شده است. عکس از Prostock-studio/Shutterstock
جما هارتلی یک نویسنده مستقل تمام وقت است که در رنو، نوادا زندگی می کند. آثار او در واشنگتن پست، CNBC، Glamour، Women’s Health، Redbook و موارد دیگر ظاهر شده است.