آنچه نوشتن کتاب در مورد شخصی و شخصی به من آموخت تاب آوری حرفه ای
آنچه نوشتن کتاب در مورد شخصی و شخصی به من آموخت
تاب آوری حرفه ای
همهگیری همهی زندگی ما را زیر و رو کرد. در آوریل ۲۰۲۰، من در آستانه راه اندازی “دختر رمزگشایی”، خاطراتم در مورد اهمیت هوش هیجانی در فناوری بودم. با تکان دادن انگشتان، همه شرط ها از بین رفت. اما علیرغم چالشهایی که با آن مواجه بودم – و از بسیاری جهات به دلیل آنها – به عنوان یک رهبر بسیار بیشتر از آنچه برای نوشتن، انتشار و تبلیغ یک کتاب لازم است یاد گرفتم.
با نگاهی به گذشته، بزرگترین پیشنهادهای من بر این است که چگونه همه ما میتوانیم رهبرانی مؤثرتر و همدلتر شویم و با چالشها بهعنوان فرصتهایی برای بهکارگیری خود رفتار کنیم. نقاط قوت شخصی در محل کار.
ذهنیت خود را برای انجام دادن بیاورید.
وقتی برای اولین بار متوجه شدیم که “Girl Decoded” دیگر آنطور که برنامه ریزی شده بود با رویدادهای حضوری راه اندازی نمی شود، به راحتی می توان آن را کنار گذاشت. اما در عوض سرمان را روی هم گذاشتیم و ذهنیت خلاقانه و توانا را در اولویت قرار دادیم. خیلی سریع، من و تیمم مجموعهای از رویدادهای مجازی را برنامهریزی کردیم که میتوانست همان تعاملی را که میخواستیم شخصاً داشته باشیم، و همچنین با مخاطبان دور و نزدیک ارتباط برقرار کند. نتایج بهتر از آن چیزی بود که تا به حال تصور می کردیم، و دلیل بزرگ موفقیت ما، تمایل ما به آزمایش بود.
همچنین، سعی نکنید دلبستگی بیش از حد به نتایج در یک سفر. وقتی برخی از انتظارات خود را کنار می گذاریم، درهای جدیدی باز می شود — و شاید حتی بزرگتر و بهتر. من فرصت هایی را می بینم که روزانه درهای جدید را بررسی کنم و اکنون زمان بیشتری برای اوج گرفتن در داخل می گذارم. از کدام درها می بندید؟
در زمان آزمایش، مهم است که به اطرافیان خود تکیه کنید. همانطور که در زندگی صادق است، مقابله با چالش های جدید و اختراع فرصت های جدید با یک تیم قابل اعتماد و هیئت مدیره راحت تر است. برای ایجاد این جامعه و افزایش اعتماد، در مورد اینکه چه احساسی دارید و کجا به حمایت نیاز دارید صادق باشید. زمانی که تمام “کنسرو کردن” و “انجام” در بشقاب یک نفر نباشد – و داشتن یک گفتگوی سالم با آسیب پذیر بودن شما به عنوان یک رهبر تجاری آغاز می شود، به دست آوردن و حفظ ذهنیت می تواند راحت تر باشد.
وقتی این کار را انجام دادید، شرط می بندم که از نتایج (و پوشش های نقره ای) شگفت زده خواهید شد. من مطمئن بودم. در مدت تنها چند ماه، ما میزبان ۱۵ رویداد پخش زنده بودیم که بیش از ۸۰۰۰۰ بیننده از ۴۰ کشور مختلف را گرد هم آورد. دوستان، عزیزان و همکاران از گوشه و کنار جهان به ما ملحق شدند و این ارتباط با یک رویداد حضوری امکان پذیر نبود.
مسیری را که کمتر سفر کرده اید انتخاب کنید. (و با شکست در این راه مشکلی نداشته باشید).
وقتی به معرفی کتاب مجازی روی آوردیم، باید تصور میکردیم چه افرادی لذت می برد و برای نشان دادن. هیچ قالبی وجود نداشت، به این معنی که همه چیز بازی منصفانه بود. اگر ایده ای ثابت نشد، چیز دیگری را امتحان کردیم. با گذشت زمان، با وجود نامشخص بودن دنیای اطرافمان، به عنوان متخصص خود راحتتر شدیم.
برای مثال، قبل از جشن کتاب مجازی خود، کیسههای شیرینی مجازی پر از تصاویر و گزیدههایی از «دختر رمزگشایی شده» ایجاد کردیم. اما همچنین شامل موارد کمتر سنتی مانند لیست پخش Spotify و یکی از دستور العمل های مورد علاقه من از مصر است. همانطور که رفتیم یاد گرفتیم و به لحظات کوچک آها نیز توجه کردیم. به عنوان مثال، ما زمان و روز مشخصی را برای پخش زنده من انتخاب کردیم تا حس ریتم را برای بینندگان فراهم کند. ما همچنین بر تولید محتوای خوراکی متمرکز شدیم، زیرا متوجه شدیم که در آن زمان به همه چیزهایی که در آن زمان در جهان میگذشت، بازههای توجه کوتاه چقدر بود.
پیمودن مسیری که کمتر پیموده شده به معنای حرکت جهشی نیست. طبق تجربه من، نباید اینطور باشد. سعی کنید یک حوزه از کسب و کار یا تیم خود را که نیاز به بهبود دارد شناسایی کنید. سپس آن را تجزیه کنید – یک نتیجه ایده آل دقیقاً چگونه خواهد بود؟ چه کسی می تواند کمک کند؟ برای دیدن این کار چه مهارت هایی لازم است؟ با تقسیم ناشناخته های خود و تقسیم موارد به اقدامات کوچکتر، می توانید ترس ها را کاهش دهید و با سناریوهای جدید با اطمینان بیشتری مقابله کنید.
این امر اجتناب ناپذیر است. ما در محل کار با موقعیت های چالش برانگیز مواجه می شویم. شاید شما یک ارائه آینده دارید که باعث وحشت شما می شود، یا فشار یک مهلت اصلی دپارتمان را احساس می کنید. در حالی که ما به ندرت میتوانیم عوامل خارجی اطرافمان (سلام همهگیر) و فشارهایی را که با آن روبرو هستیم کنترل کنیم، میتوانیم نحوه واکنش خود را در این شرایط تغییر دهیم.
دو سال از زمان معرفی کتابم میگذرد، من به این افتخار میکنم که چگونه در موقعیت بدی قرار گرفتیم و اتفاقی واقعا شگفتانگیز را رقم زدیم. ما تجربیاتی خلق کردیم که جدید، تاثیرگذار و سرشار از خلاقیت بودند. چه زمانی می توانید در یک لحظه سخت نگرش انجام دادن را به کار ببرید؟ کجا زندگی نقره ای و فرصت هایی را برای فراتر از منطقه راحتی خود می بینید؟ چگونه می توانید از وضعیت موجود منحرف شوید و وقتی این کار را انجام دهید چه انگیزه ای خواهید داشت؟ شاید این باشد.