چگونه تغییر دعوتی برای متفاوت اندیشیدن است
حدود سه سال پیش، شرکتم را به لاس وگاس منتقل کردم. و تقریباً نابود شد.
درست قبل از COVID-19 بود. ما یک فرصت بزرگ برای دفتر مرکزی در وگاس دیده بودیم: رویدادهای زیادی وجود داشت و ما مجبور نبودیم آنقدر سفر کنیم. سپس، یک بیماری همه گیر جهانی اتفاق افتاد.
صرف نظر از اینکه یک کسب و کار را از دست داده اید یا یک کسب و کار را حفظ کرد، شغلی را از دست داد یا شغلی را حفظ کرد، این تغییر دعوتی بود برای تفکر متفاوت در مورد چیزها. من همیشه در مورد گرسنگی صحبت می کنم و اینکه چگونه نمی توان آن را آموزش داد. وقتی پشتت به دیوار است، گرسنگی از تو بیرون میرود. شما ناراحت هستید و یا می میرید یا زنده می مانید.
تیم من دقیقاً در این سناریو قرار داشت: پشت ما به دیوار فشرده شده بود و ما به لبه خرابه نگاه می کردیم. ما را مجبور به پاسخگویی کرد. ما یک شرکت آموزش آنلاین راهاندازی کردیم، که بهطور تصاعدی توانایی ما در ارتباط با مردم را به روشهایی که رویدادها و سمینارهای حضوری هرگز نمیتوانستند، چند برابر کرد. این یک موهبت بزرگ بود و اگر وضعیت مرگ یا زنده ماندن را تجربه نمیکردیم هرگز دریافت نمیکردیم.
این چیزی است که من می دانم: چیزهای بد همیشه وجود دارند. به همان اندازه درست: هدایا همیشه وجود دارند. در بحبوحه تغییر، در درون خود انعطاف پذیری پیدا خواهید کرد که نمی دانستید دارید.
بسیاری از ما از قله عدم اطمینان ناشی از همهگیری عبور کردهایم و کیفیت زندگی. ما از خانه کار می کنیم، خانواده و دوستان خود را می بینیم بیشتر، ما سازنده هستیم و می توانیم درآمد داشته باشیم از هر کجای دنیا. مناطق راحتی ما این کار شگفت انگیز را در پاسخ به تغییر انجام می دهند: آنها گسترش می یابند. با نگاهی به گذشته، چیزی که مانند یک اختلال وحشتناک به نظر می رسید، یک دعوت نیز بود.
اکنون، همه اینها ممکن است روشی بسیار خوش بینانه برای مشاهده موقعیت های استرس زا به نظر برسد. ممکن است فکر کنید، عالی است، اما تغییر احساس وحشتناکی می کند. من آن را دوست ندارم. چگونه میتوانم فرصتها را ببینم، زمانی که اوضاع تاریک است یا احساس تنهایی میکنم یا همه چیز خیلی سخت است؟
وقتی در وسط یک زمان پر استرس هستم، به دو چیز نیاز دارم: فعال کردن مرکز کنجکاوی مغزم و کمک گرفتن از یک راهنما.
اول: شروع به پرسیدن سوال کنید. اگر شما مانند اکثر مردم هستید، مغز شما ممکن است به طور پیش فرض منفی باشد. . شما با ضعف ها، ناامنی ها، شکست ها مواجه خواهید شد. غریزه بقا شما را به دنبال تهدید میاندازد. اما شما می توانید مغز و غرایز خود را آموزش دهید. ارزشیابی دقیق نباید ناامید کننده باشد.
من میدانم که مستقیمترین راه برای خروج از هرج و مرج این است که از خود بپرسید: هدیه چیست؟ چه چیزی در این مورد عالی است؟ من قرار است به چه کسی تبدیل شوم زیرا در حال گذراندن این شرایط هستم؟
دوم: یک مربی، مربی یا راهنما می تواند بسیار مهم باشد. من خودم را بیبی یودا می نامم. به عنوان راهنما، من چیزهایی را می بینم که شما نمی توانید ببینید و چیزهایی را می شنوم که شما نمی توانید بشنوید. شما در میدان هستید، اما من در سفیدکنندهها هستم و میتوانم نمای وسیعتری را ببینم.
بنابراین، این دو کار را انجام دهید: سؤالات درست را از خود بپرسید و زمانی که مسیر مشخص نیست، از فردی با دیدگاه گستردهتر بخواهید که شما را راهنمایی کند.
شما درخواست تغییر نکردید. اما برای شما آمد. با دعوتنامه چه خواهید کرد؟
این مقاله در اصل در ژانویه/فوریه ۲۰۲۳ شماره مجله SUCCESS. عکس ها با حسن نیت نیک سانتوناستاسو
تعطیلات