انواع پارچه و مراحل تولید آن
پارچه که بخش اصلی و مهم و هدف اصلی صنعت نساجی محسوب میشود هنر بافتی است که در آن برای تولید، دو مجموعهٔ مجزا از نخها و رشتهها که تار و پود نامیده میشوند، در هم به صورت ضربدری بافته شوند. رشتههای تار در پارچه به صورت طولی، و رشتههای پود در عرض از این سو به آن سو میروند. پارچه ها از نظر مواد بکار رفته انواع گوناگون دارند : از جمله پنبهای (نخی)، پشمی، ابریشمی و … برای نخستین بار پارچه پنبهای در حدود۱۹۰۰ ٬پیش از میلاد توسط تمدن دره سند در آسیای جنوبی بافته شد. پارچه لایهای نرمش پذیر است که از شبکهای از نخها یا الیاف طبیعی یا مصنوعی یا معدنی تشکیل شدهاست؛ که نوع نخها یا الیاف و ساختار و نحوه قرارگیری آنها در کنار یکدیگر در ساختمان پارچه و خصوصیات فیزیکی آن را بوجود میآورد. پارچه را از روشهای بافت تاری- پودی، بافت حلقوی (کشبافی یا قلاب بافی)، روشهای بی بافت و گره زدن تولید میشود.
پیشینهٔ تولید و عرضه پارچه در ایران
پژوهشهای دانشمندان در صد سال اخیر نشان دهنده این است که ایرانیان از پیشتازانی بودهاند که به کار بافندگی پارچه پرداختهاند. حتی ساکنین ایران باستان در دورهٔ دوم سنگ (یا به اصطلاح عصر حجر میانین) با فن پارچه بافی آشنایی داشته اند. برای اثبات این واقعیت، بهترین گواه؛ سفالها، نگینها و مهرههایی است که بیش از هشت هزار سال قبل از میلاد در ژرفای خاکهای این مرز و بوم جا گرفتهاند. پروفسور کارلتون کن که برای ادارهٔ کل باستانشناسی کار میکرد، ضمن کاوشهایی در سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۲۹ (۱۹۴۹ تا ۱۹۵۰) در غاری موسوم به غار کمربند در نزدیکی دریای کاسپین، پارچه هایی به دست آورد که ثابت میکند اقوام ایرانی از همان آغاز غارنشینی، پشم گوسفند و بز را بهصورت پارچه میبافتند.
آزمایشهایی که با کربن ۱۴ بر روی پارچه ها انجام گرفت، نشان داد که قدمتشان به ۶۵۰۰ سال قبل از میلاد میرسد.لنگرها و دوکهایی که طی سی سال اخیر در حفاریهای مختلف بهدست آمده گواه وجود کارگاههای بافندگی در ایران کهن است. باستانشناسانی چون پروفسور گیرشمن و دکتر فیلیس اکرمن تأیید میکنند که عمر این دوکها و لنگرها، با نخستین آثار سکونت انسان در فلات ایران تطابق کامل دارد.

انواع پارچه و مراحل تولید آن
مرحله اول پشم و گوسفند
اولین مرحله تولید مواد خام است. برای لباس آقایان بهترین جنس پشم است که از گوسفندان تهیه می شود. بهترین پشم ها از استرالیا و نیوزیلند می آیند. برعکس آقایان لباس های خانم ها معمولا فصلی ساخته می شود و از جنس هایی است که دوام و ماندگاری کمتری نسبت به لباس آقایان دارند.
مرحله دوم تراشیدن پشم
به گوسفندانی که پشم شان تراشیده می شود floack می گویند. برای دریافت کیفیت بالاتر بهتر است گوسفندی که پشمش تراشیده می شود در بهترین و راحت ترین وضعیت باشد. تپه های استرالیا بهترین آب و هوا و بهترین علف را برای گوسفندان ارایه می دهد و در نتیجه پشم های خوبی نیز از آنجا صادر می شود. معمولا از هر گوسفند ۲.۷ تا ۸.۵ کیلوگرم پشم در سال تراشیده می شود.
مرحله سوم رتبه دهی
بلافاصله بعد از تراشیده شدن پشم، دسته بندی می شود و بعد از رتبه دهی در دسته های مختلف قرار می گیرد. این رتبه دهی به کیفیت پشم و هوایی که گوسفند در آن زیسته است بستگی زیادی دارد.
مرحله چهارم شستن و شانه کردن پشم
پشم تراشیده شده حاوی عرق، ناخالصی، کثیفی و کلی موارد دیگر است که بعد از شستشوی مخصوص این موارد رفع می شوند. بعد از شانه کردن پشم هرگونه ناخالصی در آن از بین رفته و به پشم خالص دست می یابیم.
مرحله پنجم تنیدن پشم
قبل از تبدیل پشم به نخ بافندگی ،بار دیگر شانه می شود تا رشته های آن به صورت موازی قرار گیرند.
مرحله ششم به دور خود گرداندن پشم
پشم آماده بافتن وارد چرخه ای شده و تنیده می شود. در این فرآیند پشم تنیده و بافته می شود و شعاع آن کمتر شده و به ضخامت مطلوب می رسد. به دلیل فشار بالای که به آن وارد می شود پشم قابلیت خمیدگی پیدا می کند و به همین دلیل است که ما در لباس ها درزها را برای حفظ شکل نخ مشاهده می کنیم.
مرحله هفتم رنگ کردن پارچه
سه نوع رنگ کردن نخ داریم:
روش اول: در این روش رشته های بلندتر رنگ شده و مسلما رشته های کوتاه تر حذف می شوند. این فرآیند بعد از تنیده شدن انجام می گیرد ولی قبل از مرحله بافته شدن است و مناسب ترین راه برای رنگ کردن نخ ها در مقدار بسیار زیاد است. معمولا چند رنگ را در این روش ترکیب کرده و نتیجه آن کیفیت رنگ بهتر نهایی است. بعضا به جای رنگ کردن کل نخ قسمتی از آن را رنگ می کنند که این نوع رنگ کردن در لباس های پشمی فلانلی کاربرد زیادی دارد.
رنگ کردن نخ : بعد از تنیده شدن نخ صورت می گیرد و بیشتر برای تولید پارچه های راه راه،شطرنجی و چهارخانه است.
رنگ کردن قسمتی: این نوع رنگ کردن بعد از تولید نخ صورت می گیرد و قبل از تبدیل شدن به پارچه. که بیشتر به درد رنگ کردن پارچه های لباس های تک رنگ می خورد.
مرحله هشتم خم کردن
این مرحله حساس ترین مرحله ی کار است زیرا یک خطای کوچک می تواند یک هزار نخ تنظیم شده را به پارچه ی نهایی نرساند. در این کار دقیقا از دو طرف نخ گرفته شده و آنقدر پیچیده و خم می شود تا شکل نهایی و مطلوب را پیدا کند. دستگاه های مدرن با چک کردن های توسط لیزر این اطمینان را به کارخانه دار می دهند که نخ با دقت بالایی بافته می شود.
مرحله نهم بافتن
بعد از خم شدن و تنیده شدن این نخ وارد دستگاه می شود تا بافته شود. براساس طرحی که باید روی پارچه قرار بگیرد این نخ بالا و پایین می شود و در این میان یک قسمت خاص وظیفه ی اعمال طرح ها روی پارچه را دارد. امروزه تمام این کارها الکترونیکی انجام می شود و سرعت بالاتری دارد.
مرحله دهم تولید و عرضه پارچه
مراحل نهایی برای پارچه های مختلف متفاوت است. برای پارچه های زمستانی باید در آب گرم شسته شوند و تا یک سوم از سایزشان کاهش یابد در عین حال که با یک پارچه پرتر و سنگین تر مواجه خواهیم شد. برعکس پارچه های تابستانی مورد گرمای شدید قرار می گیرند تا هرگونه پرز از روی آن ها حذف شود.
انواع پارچه
- چیت( پارچه پنبهای و نقش داری که بیشتر مزین به نقش گلهای کوچک و بزرگ بود)
- چلوار ( پارچهٔ پنبهای سفید و آهار دار و بسیار پر مصرفی که از آن پیراهن و زیرجامه و ملحفه و روبالشی تهیه میکردند)
- کرباس ( کرباس یا کرپاس، پارچه پنبهای سفید و درشت بافت که غالباً زنان و مردان روستایی از آن جامه میساختند و برای کفن نیز به کار میرفت)
- متقال (پارچه پنبهای سفید شبیه به کرباس اما از آن لطیف تر)
- کتان (پارچهای که از الیاف ساقهٔ کتان ساخته میشود. کتان گیاه علفی یکسالهای است دارای برگهای سبز مات و ساقهٔ متشکل از الیاف نرم و بلند. از این الیاف نخ کتانی هم به دست میآورند)
- مخمل (پارچهای نخی یا ابریشمی که یک روی آن صاف و روی دیگر دارای پرزهای لطیف و نزدیک به هم و به یک سو خوابیدهاست)
- حریر (پارچه ابریشمی نازک) وال، تور، فاستونی
- ململ (نوعی پارچه نخی لطیف و نازک و سفید)
- ماهوت (پارچهای ضخیم تمام پشم، نرم، کمی براق، با سطح پرز دار)
- کریشه (پارچه سبک نخی دارای گلهای برجسته)
- کلوکه (پارچه نخی که بیشتر برای چادر مشکی بکار میرفت)
- کرپدوشین (یا کربدوشین پارچهای از خانوادهٔ کرپ که از ابریشم خام بافته میشد)
- آغبانو ( پارچهای نازک و پنبهای که بیشتر برای چارقد و چادر به مصرف میرسید)
- گاباردین (نوعی پارچه معتبر و مرغوب انگلیسی که بیشتر به مصرف کت و شلوار مردانه میرسد)
- دبیت ( پارچهای نخی که بیشتر آستر لباس و رویهٔ لحاف میشد و نوع علی اکبری آن از همه مرغوب تر بود. حاج علی اکبر شخصی بود که دبیت را به کارخانههای دبیت بافی لندن سفارش میداد)
- مخملهای کاشان
- زربفتهای کاشان (پارچههای زربفتی که در کاشان بافته میشود)
- زربفتهای یزد ( زربفتهایی که به دست زنان زردشتی یزد بافته میشد)
- بورسا (بروسا یکی از بنادر معروف ترکیهاست که محصولات ابریشمی آن شهرت جهانی داشت)
- شالهای کشمیر ( این شالها را به تقلید از شالهای کشمیر با پشم شتر در کرمان میبافتند)
- پارچههای زری دوزی شدهٔ اصفهان
- قدک نخی قزوین
- عبای لار.
- شیرشکری
- بادیس
- (جین)
- ساتن
- پاتیست
- کرپ ژرژت
- موسلین
- ژرسه
- دنیم
- پوپلین
- حولهای
- ارگانزا
همچنین در سالهای اخیر نامها و دستههای دیگری در بازار ایران بکار گرفته میشود. این القاب و اسامی در ادبیات رایج بازار، توسط فروشندگان و خیاطان به وفور استفاده میشود که به شرح زیر است:
- پارچه تریکو (که با خلوص پنبه متفاوت یافت میشود و معمولاً برای تولید تیشرت استفاده میشود)
- پارچه ریون (جنس نخ آن از الیاف مصنوعی است و گزینه مناسب برای تولید لباسهای زنانه است)
- پارچه دیور (با نخ پلی استر بافته میشود و گزینه خوبی برای انواع لباس است)