ما به فرزندانمان توصیه های اشتباهی می کردیم
ما به فرزندانمان توصیه های اشتباهی می کردیم
پسرم، آیا تا به حال اشتباه می کردیم؟ متأسفم که گزارش میدهم سالهاست که بچههایمان و همچنین جوانانی را که برای ما کار میکنند، درباره برخی نگرشها، ایدهها و مهارتهای زندگی که تصور میکردیم مؤثر و قابل اعتماد هستند، گمراه میکنیم و نوشتهایم، مانند انجیل، در سنگ. اما دههها کنفرانسهای بیوقفه، خودتبریک، سخنرانیهای بیپایان TED و TEDx، مراسم عبادت کارآفرینی، مطبوعات تجاری تحسینبرانگیز، و البته فیلمهای جشن، برنامههای تلویزیونی و سایر رسانهها، همه ما – کارفرمایان، والدین، و بچه ها — به طرز تاسف باری گمراه شده اند.
یا شاید فقط این است که دنیا آنقدر سریع و اساسی تغییر کرده است که ما تغییر نکرده ایم. قادر به ادامه دادن هستیم زیرا با دنبال کردن شبکههای اجتماعی و سیاستهای ارزان، کجرو و عملکردی، توجه کمی را که میتوانیم صرف نظر کنیم، هدر دادهایم.
ما باید بپذیریم که این یکی دو نسل بعدی، چه در خانه و چه در محل کار، هستند که احتمالاً بهای سنگینی را برای اطمینان نابجای ما که همه پیشرفتهای فناوری فوقالعاده هستند، میپردازند. نادیده انگاشتن اخلاقی این است که فناوری به سادگی یک ابزار بی گناه و بی طرف است.
ما” دوباره درگیر یک نبرد مشترک فکری هستیم و در حال شکست هستیم، زیرا هیچ یک از نهادهای آموزشی، صنعتی یا دولتی ما به درستی مجهز، آمادگی فلسفی یا انگیزه کافی برای جنگیدن برای فرزندانمان ندارند.
مگر اینکه ما بهعنوان والدین، مدیران و صاحبان کسبوکار شروع به برداشتن گامهای تهاجمی برای تغییر پیامهای بیارزش کنیم که همه کانالهای آنلاین را فرا میگیرد و الگوهایی را که بیوقفه در برابر فرزندانمان به نمایش گذاشتهاند بهروزرسانی کنیم. تمام کنترل مکالمات مربوطه را از دست خواهد داد.
ما به سادگی ناظران منفعل و ناتوانی خواهیم بود که آینده فرزندانمان را کاملاً به سرطان فراگیر و کاملاً کنترل نشده دستکاری الگوریتمی تسلیم می کنیم. صرفاً با حرص و آز و ملاحظات تجاری هدایت می شود.
ما باید فوراً برای ورود مجدد به مکالمات پیرامون سه ایده اصلی حرکت کنیم.
(۱) اعتماد به نفس در مقابل انعطاف پذیری
ما به دنیا گفتهایم که حیاتیترین قابلیتی که باید در فرزندانمان پرورش دهیم، اعتماد به نفس فراوان و تزلزل ناپذیر است. اینکه استعداد و سخت کوشی جایگزینی برای اعتماد به نفس نیست. این قدرت فراگیر تفکر مثبت است. ما سیستم هایی را راه اندازی کردیم تا بچه ها همیشه برنده باشند. جوایز برای تامی و تامی. و اگر توسعه همه چیز کمی بیشتر از برنامهریزی شده طول بکشد، پس شما فقط تا زمانی که بسازید آن را جعل کنید.
اما ما فرزندانمان را با یک پایه واقعی، برخی ارزشهای جدی و پایهای محکم در سفر زندگی راهاندازی نکردیم. ما در سطوحی از توهم، یک سیستم باور مبتنی بر میانبرها و معاملات جانبی، همراه با شکنندگی پوسته تخم مرغ و سفتی عاطفی ایجاد می کردیم که این خطر را ایجاد می کرد که میلیون ها نفر از آنها را در مواجهه با شکست ها و ناامیدی های اجتناب ناپذیر، که به همان اندازه برای بلوغ مهم هستند، ناتوان می کرد. رشد، و موفقیت نهایی به عنوان برنده شدن.
به جای اینکه دائماً اعتماد به نفس داشته باشیم، باید پشتکار، استقامت و بالاتر از آن را موعظه می کردیم. همه، انعطاف پذیری بلند شدن، پشت سر گذاشتن چیزها، ادامه دادن به آن و بازگشت به بازی. در یک کلام، G.R.I.T.: جرات، انعطاف، ابتکار، و سرسختی.
(۲) تک فکری در مقابل اختیاری
ما همچنین آموزش دادیم که همه چیز در مورد یک تمرکز تنگاتنگ و قدرتمند — تلاشی تکنگر و بیدریغ برای رسیدن به هدفی مشخص، که ساختن یا شکستن بود، و به همان اندازه که با ارزش شخصی شما ارتباط داشت، با چشماندازهای هدف مرتبط بود. کسب و کار. این دنیایی است که همه چیز را می برد و تقریباً هر وسیله ای پایان را توجیه می کند تا زمانی که شما برنده شوید.
اما اکنون می دانیم که تمرکز شدید می تواند خیلی چیز خوبی باشد. کورکورانه، کوته فکری، ناآگاهی از آسیب های جانبی و اثرات ثانویه، فشار دائمی برای بزرگتر شدن به جای بهتر شدن، حرکت بی پروا و خیلی سریع، و آنقدر شخصی گرفتن چیزها که خیلی چیزهای دیگر را از دست داده اید که اهمیت یکسانی دارند یا بیشتر.
آنچه امروز باید به نوجوانان و تیم ها بگوییم این است که همه چیز در مورد اختیاری بودن، انتخاب ها، طرح های جایگزین و گسترش به جای دوبرابر کردن و قرار دادن تمام تخم های خود (و همچنین عزت نفس خود) در یک سبد، توجه را تنظیم می کند. ما نمیتوانیم بچههایمان را در اولین سکسکه روی هم بگذاریم و به زمین بروند، زیرا آنها از نظر عملی و عاطفی آماده نبودند که با مشتها غلت بزنند و سریع و یکپارچه به برنامه B یا C بروند.
بهترین توصیه امروز این است که عاشق برنامه، چشم انداز یا شماره های خود نشوید — حداقل تا زمانی که بازار و مشتریان به مهمانی ملحق شوند و نشان دادن تمایل به ماندن ساختن و حفظ مداوم سبدی از گزینه ها، کار بر روی چندین رویکرد جایگزین به طور همزمان، و داشتن شجاعت و نظم برای کاهش سرعت، در نظر گرفتن همه گزینه های ممکن، نگاه دقیق و مستمر به اعداد واقعی، و تمایل به تغییر جهت در صورت لزوم بهترین راه است آماده شدن برای شکست اجتناب ناپذیر و اجتناب ناپذیر برخی از بهترین برنامه ها. این به جوانان امکان میدهد تا یاد بگیرند که بهطور مؤثر با تغییرات خم شوند، نه اینکه بهمحض اینکه همه چیز بر وفق مرادشان پیش نمیرود، ناگهانی خم شوند.
DIY در مقابل درخواست کمک
در دنیای قدیمی جان وین و در دنیای امروزی مارول، همیشه درباره قهرمان انفرادی – گروه یک نفره – است که کار را انجام می دهد و به تنهایی دنیا را نجات می دهد یا هر چیز دیگری. حتی در مخاطرهآمیزترین و وخیمترین تنگناها، ما به بچههایمان نشان نمیدهیم که برای قهرمان کمک بخواهد هوشمندانه است. این همیشه آخرین راه حل است تا بالای ذهن، و ممکن است داستان سرایی عالی باشد، اما این یک استراتژی احمقانه در دنیای واقعی است. و بدتر از آن، از آنجایی که بچههای ما هرگز اجازه «شکست» پیدا نکردهاند، آماده نیستند، مجهز نیستند و اساساً نمیتوانند درخواست کمک کنند، حتی زمانی که به شدت به آن نیاز دارند. و حتی یک دقیقه هم فکر نکنید که در اکثر مشاغل ما وضعیت یکسان نیست.
به ما گفته شده است که درخواست کمک مانع و نشانه ضعف است و این پیام ناگوار همه جا وجود دارد. سارا باریل میگوید که «شکسته است، اما از او کمک نمیخواهد» و البته، ما شاهد ننگ همسالان و انکار والدین و تأثیر مستقیم آنها بر مشکلات روانی و خودکشی نوجوانان هستیم. بچه ها امروز ترس ها و نگرانی های خود را به اشتراک نمی گذارند — حداقل به والدین خود یا سایر بزرگسالان نمی گویند. آنها حتی با صدای بلند گریه نمی کنند — آنها فقط می میرند. کارمندان چیزهای زیادی می بینند، اما تمایلی به صحبت کردن ندارند یا می ترسند حتی زمانی که ما میپرسیم. در هر مورد، ترس از خجالت و مسائل فشار همسالان به سادگی بیش از حد قابل غلبه است.
در اینجا دوباره، آنچه باید انجام شود راز نیست. ما به تیم های تجاری خود می گوییم که تنها دو نوع شکست غیرقابل جبران وجود دارد: عدم درخواست کمک و کوتاهی در کمک در صورت درخواست. ما باید همین را به نوجوانان خود بگوییم. ما نمی توانیم به همه کمک کنیم، اما همه می توانند به کسی کمک کنند. بهترین کارآفرینان میدانند که درخواست کمک به معنای تسلیم نشدن یا تسلیم شدن نیست، بلکه خودداری از تسلیم شدن است. و صادقانه بگویم، اگر واقعاً میخواهیم بچهها و کارمندان جوان خود را به ابزارهای موفقیت مجهز کنیم، باید به آنها یاد بدهیم که زود و اغلب کمک بخواهند، و این درخواست شرم ندارد زیرا این روزها هیچکس به تنهایی موفق نمیشود. .
کمک خواستن به قدرت و شجاعت نیاز دارد. شما باید واقع بین باشید، با حقایق روبرو شوید و دست از شوخی بردارید. باید منیت و غرور خود را کنار بگذارید. شما باید فراموش کنید که دوستان و خانواده چه فکر می کنند. و باید درک کنید که “من به کمک نیاز دارم” ممکن است شجاعانه ترین کلماتی باشد که هر کسی می تواند بگوید.