چگونه یک نقشه دیزنی به شرکت من کمک کرد تا از مرگ جان سالم به در ببرد مدل مستقیم به مصرف کننده
چگونه یک نقشه دیزنی به شرکت من کمک کرد تا از مرگ جان سالم به در ببرد
مدل مستقیم به مصرف کننده
هر هفته، همان عنوان تکرار میشود: DTC تازهکار به خردهفروشی میرود. اکنون می توانید Magic Spoon را در Target، Glossier را در Sephora و Away را در Amazon پیدا کنید و این لیست ادامه دارد. در این ماه، یومی، شرکتی که من یکی از آن ها تأسیس کردم، کلاه ضرب المثل ما را نیز با راه اندازی کامل در سراسر کشور در تارگت و نزدیک به ۲۰۰۰ فروشگاه، به حلقه آجر و ملات انداخت.
بنابراین بله، دوران DTC همانطور که می دانیم مرده است الف>. اما من استدلال میکنم که دوران DTC یک نقطه مهم برای آینده اجتنابناپذیر همهکاناله بود.
در ابتدا. ما یک نقشه راه آینده را با الهام از نقشه Synergy معروف والت دیزنیایجاد کردیم. > در سال ۱۹۵۷، زمانی که او نقشه راه ۶۰ ساله دیزنی را روی یک طرح دستمال کاغذی تصور کرد. او به صراحت از Disney+، بازی بزرگ آن در Connected TV یا خرید Pixar نام نمی برد، اما همه چیزها برای امپراتوری آنلاین و آفلاین گسترده ای که امروز می شناسیم وجود دارد.
اسلاید نقشه دیزنی ما نشان میدهد که کانالهای فروش بعدی یومی شامل جشنوارههای واقعی برای والدین، یک کتاب پرفروش نیویورک، و خردهفروشی با جعبههای بزرگ میشود. بخشی از کسب و کار مورد علاقه طرفداران نبود. چند مشاور پیشنهاد لغو آن را دادند. این روایت را گل آلود کرد. آنها استدلال کردند که تمرکز باید بر روی مدل قرمز داغ DTC باشد، نه مدل هایی که در نهایت منجر به نشستن محصولات ما در کنار مارک های قدیمی در قفسه ها شد. بسیاری از مردم استدلال کردند که DTC خاص بود. بنابراین ما توصیه را پذیرفتیم، عرشه را محکم کردیم و به ساختن ادامه دادیم.
اما هم بنیانگذار و مدیر عامل من ، آنجلا ساترلند، و من فقط نقشه دیزنی خود را رها نکردیم. ما به تز خود پایبند بودیم که بهترین برندها دنیا را باینری نمی بینند، بلکه آن را پر از فرصت، با سطوح و مسیرهای بی نهایت برای جذب و ایجاد مخاطب می بینند. ما DTC را به عنوان یک پایه و به عنوان یک انکوباتور ارزشمند برای آینده دیدیم.
برای برندهای جوان، مستقیم موتور به مصرف کننده مستقیم ترین خط را برای بینش مصرف کننده فراهم می کند. این به شما امکان می دهد یک مصرف کننده را در طول سفر خود دنبال کنید و به طور مداوم تعداد زیادی متغیر را آزمایش کنید، در زمان واقعی تکرار کنید و چرخه های توسعه را فشرده کنید. در اولین سال تاسیس شرکت، ما یاد گرفتیم که چگونه تراکم منطقه ای هزینه زندگی یک خانواده را تغییر می دهد، چگونه درک ارزش های برند در یک کد پستی بر اساس سطح کد پستی متفاوت است، و چگونه ترجیحات محتوا بر اساس متغیرهای روانشناختی و جمعیتی تغییر می کند.
برای مثال، خانوادهها در کالیفرنیا تمایل بیشتری به کلیک کردن روی محصولاتی با ترکیبات عجیب و غریب مانند میوه اژدها داشتند. و ایمیل های بیشتری در مورد منبع آن مواد باز کرد. این بینش به ما کمک کرد تا مرتبطترین تجربه را سریعتر برای مشتریان ایجاد کنیم. همچنین رویکرد ما را برای برندسازی نشان داد. بهعنوان یک نام تجاری مبتنی بر علم تغذیه، متوجه شدیم که نیازی به بیحوصلگی این نادانی نداریم.
این مهم بود، زیرا بسیاری از سرمایه گذاران در اوایل به ما گفتند که والدین آن را دریافت نمی کنند. هیچ چیز در خرده فروشی نشان نداد که ما موفق خواهیم شد. سرمایه گذاران پرسیدند آیا می توانیم والدین را وادار کنیم که به فولات اهمیت دهند.
اما داده های DTC ما نشان داد که آنها این کار را انجام می دهند. ، در سراسر خطوط اقتصادی و دولتی. بنابراین زمانی که آینده همهکانالی خود را ترسیم کردیم و به استراتژی خردهفروشی خود فکر کردیم، میدانستیم که چگونه پیامهایی را که با چندین کلیک دیجیتالی باز میشود در قالبهای فشرده و فیزیکی، مانند بستهبندی و نمایشگر قفسه، تقطیر کنیم.
مثلاً برای میلههای ارگانیک کودکان نوپا – دستهای که رهبران دارای حداقل سبزیجات و مواد مغذی هستند – ما با افتخار، در اندازه بزرگ، اعلام کرد که ۹ سبزی داخل آن وجود دارد و نیمی از پشت بسته را صرف نشان دادن مقدار آهن و سایر مواد مغذی ضروری داخل آن کرد. حتی طعمهای مجموعه خردهفروشی ما، که دستههای جدیدی از محصولات را برای Yumi نشان میدهند، از بهترین طعمهای پرفروش از پیشنهادات اصلی DTC ما قرض گرفته میشوند.
در نهایت، این چیزی است که باعث می شود ازدواج بین DTC و خرده فروشی کارساز باشد – این یک اکوسیستم مصرف کننده محور با یک حلقه بازخورد مداوم است. من می توانم استدلال کنم که DTC همیشه چیزی بیش از یک مدل کسب و کار پر سر و صدا بود. این یک مدل موفق بود زیرا همه چیز در مورد مصرف کننده بود. به عنوان بنیانگذاران مدرن، ما نسبت به شرکت های قدیمی مانند دیزنی برتری بزرگی داریم. ما هرگز ابزار بیشتری در دسترس نداشتهایم، چه آفلاین و چه آنلاین، تا بتوانیم طرح دستمال کاغذی خود را برای آینده ایجاد کنیم و دائماً روی آن تکرار کنیم.