شما رئیس جدیدی نیستید که آنها می خواستند – حالا چه؟
شما رئیس جدیدی نیستید که آنها می خواستند – حالا چه؟
در یک دنیای ایده آل، ما می توانیم رئیس خود را انتخاب کنیم. ما به دقت بررسی میکنیم که چه کسی به طور مؤثر ارتباط برقرار میکند، با هوش عاطفی، میتواند مهارتهایی را که برای موفقیت نیاز داریم به ما بیاموزد، میتواند ما را به روشهایی که میخواهیم تشویق و الهام بخشد، میتواند به ما انگیزه دهید بدون مدیریت خرد یا کم پیشرو ، می تواند ما را راهنمایی کند تا رشد کنیم و می تواند به ما انعطاف پذیری برای بهترین زندگی را ارائه دهد. و در حالی که در حال انجام آن هستیم، کسی را انتخاب می کنیم که از معاشرت با او نیز لذت می بریم.
اکثریت قریب به اتفاق ما چنین نیستیم. زندگی در آن دنیا ما رئیسی را که بدست می آوریم بدست می آوریم، و یاد می گیریم که با آن کنار بیاییم — یا نه، و ادامه می دهیم.
اما اگر شما رئیس جدیدی باشید که شخصی به دست آورده است و کاملاً مطمئن باشید که آن کسی نیستید که می خواستند؟
شاید شما از همکار خود به سمت رهبری ارتقا یافته اید و پیش بینی می کنید که همتای سابق شما احساس ناامیدی و رنجش می کند. شاید سازماندهی مجددی رخ داده باشد و شما ناگهان در بالای سلسله مراتب قرار گرفته اید.
شما باید کفش های بزرگی را پر کنید، و پاهای شما کوچک هستند.
اگر رئیسی نیستید که میخواستند، لازم نیست آن را بمکید سکوت کن، با دست سنگین دستور بده تا اقتدار خود را نشان بدهی، یا آن را نادیده بگیر و وانمود کن که خوب است. شما می توانید و باید مستقیماً به آن بپردازید، در غیر این صورت، فیل در اتاق می شود و فضایی را اشغال می کند که می تواند با یک مکالمه صادقانه پر شود.
“من فرض می کنم که حضور من در این نقش آن چیزی نبود که انتظارش/تصور/انتظار داشتید. درست متوجه شدم؟” همکار شما ممکن است صحبت کند — یا ممکن است به حداقل برسد یا منحرف شود. هدف شما این نیست که آنها را مجبور کنید آن را با صدای بلند بپذیرند. این برای کمک به آنهاست تا ببینند که شما دیدگاه آنها را درک می کنید.
۲٫ با همکاران خود همدردی کنید.
“می توانم بفهمم که چگونه می خواهید شخص دیگری در این نقش باشد.” یا، “کاملاً منطقی است که در این مورد احساس ناامیدی یا حتی رنجش میدهید.” همدلی شامل درک نحوه تفکر و احساس آنها و همچنین نشان دادن این است که شما می خواهید کمک کنید.
۳٫ از آنها بخواهید آنچه را که از رهبر دیگری می خواهند به اشتراک بگذارند.
“امید داشتید از یک رهبر چه چیزی یاد بگیرید. رئیس جدید؟ چه نوع قرار گرفتن در معرض و دید می خواستید؟ چه مهارت هایی را می خواستید توسعه دهید؟ چه نوع حمایتی می خواستید؟ اکنون زمان آن نیست که به آنها قول بدهید یا به آنها بگویید چه کاری نمی توانید انجام دهید. فقط نشان دهید که به آن گوش می دهید و آن را در نظر می گیرید. آنچه می گویند را بنویس این نه تنها به شما کمک می کند مکالمه را به خاطر بسپارید، بلکه پیامی عمدی و قابل مشاهده ارسال می کند مبنی بر اینکه این موضوع را جدی می گیرید.
۴٫ از آنها بپرسید که امیدوارند چه چیزی تغییر نکند.
“با آخرین رئیسی که امیدوارید چه اتفاقی بیفتد” با من تغییر نمی کنی؟ دوست داری چه چیزی ثابت بماند؟ چه چیزی در حال حاضر برای شما خوب کار می کند؟” باز هم، شما قول نمی دهید، اما نشان می دهید که به حرف هایتان گوش می دهید و اهمیت می دهید.
۵٫ برای اقدام و بازخورد برنامهای تهیه کنید.
“بیایید برنامهای ترتیب دهیم تا در مورد اینکه چگونه میتوانم از شما در به دست آوردن آنچه نیاز دارید حمایت کنم، بحث کنیم. در ضمن، بیایید هفتهای یکبار هم بررسی کنیم تا به هم بازخورد بدهیم. چطور به نظر میرسد؟» فرض کنید این اولین مکالمه فقط همین است — اولین گفتگو. باز نگه داشتن خطوط ارتباطی در هر دو جهت، امیدواریم راه درازی در ایجاد یک رابطه کاری که برای هر یک از شما کارآمد باشد، داشته باشد.
شاید شما رئیسی نباشید که آنها به او امیدوار بودند، اما می توانید رئیسی باشید که آنها را برای بهتر شدن غافلگیر کنید.
تهیه کننده