پارادوکس عملکرد چیست و چگونه ما را خفه می کند
توانایی بهبود؟
برای اینکه در کاری خوب شویم، اغلب فکر میکنیم که فقط تکرار است. به طور مداوم ظاهر شوید و بهتر خواهید شد. و این درست است، حداقل در ابتدا. اما وقتی به سطح معینی از مهارت رسیدیم، دیگر تلاش و ثبات به تنهایی برای بهبود کافی نیست. این همان چیزی است که ادواردو بریسنو، سخنران و نویسنده اصلی، پارادوکس عملکرد را در کتاب آیندهاش با همین نام، پارادوکس عملکرد: تبدیل قدرت ذهنیت به عمل.
پارادوکس عملکرد: توهم بهبود مبتنی بر تلاش
در مورد عملکرد و بریسنو توضیح می دهد که کارایی و خروجی ما را افزایش می دهد، این موضوع کمتر به نوع عملکردی است که افراد در آن مشارکت می کنند و بیشتر به انتظارات بهبود بدون تغییر مربوط می شود.
“بعضی وقت ها خوب است که روی عملکرد تمرکز کنید تا نتایج کوتاه مدت را به حداکثر برسانید. اما اگر این کار را هر هفته انجام دهیم، بهتر نخواهیم شد و در نتیجه، نتایج ما در میان مدت و درازمدت آسیب می بیند.”
اغلب ، افراد موفق در این توهم بهبود مبتنی بر تلاش گیر می کنند. با تلاش و عزم کافی، انتظار داریم رشدمان ادامه پیدا کند. با این حال، بریسنو خاطرنشان میکند: «اگر ما فقط سعی میکنیم کاری را انجام دهیم که میدانیم همیشه کار میکند، سعی کنیم اشتباهات را به حداقل برسانیم، در آن صورت گیر میافتیم و پیشرفت نمیکنیم.»
او از تشبیه شخصی استفاده می کند که تنیس را یاد می گیرد. در ابتدا، از آنجایی که تنیس باز بسیار بد است، برای پیشرفت به استراتژی های یادگیری عالی نیاز نخواهد داشت. اما هنگامی که او به سطح خاصی از برتری رسید، انجام فعالیت به تنهایی باعث بهبود بازی او نمی شود.
بریسنو میگوید: «همه ما از تجربه آموختهایم که انجام دادن کارها و سختکوشی منجر به پیشرفت میشود، اما این درس اشتباهی است، زیرا وقتی ماهر شدیم، کار را متوقف میکنیم.»
ادواردو بریسنو توصیه می کند به منطقه یادگیری تکیه کنید
< بریسنو توصیه میکند بهجای اینکه نیروی کامل را با چیزی جز شن و ماسه شارژ کنید، به چیزی که او «منطقه یادگیری» مینامد تکیه کنید.
«منطقه یادگیری زمانی است که فراتر از آنچه می دانیم می رویم. بریسنو توضیح میدهد که ما استراتژیهای مختلفی را امتحان میکنیم. “ما در حال انجام تحقیق، آزمایش، درخواست بازخورد هستیم.”
نکته در مورد منطقه یادگیری این است که نیاز به تغییر دارد، چیزی که اگر به کار کردن عادت داشته باشید می تواند وحشتناک باشد. به روشی خاص دکتر مری اندرسون، روانشناس بالینی که با افراد موفق کار می کند، می گوید تمرکز بر کمال گرایی اغلب چیزی است که ما را درگیر نگه می دارد.
«کمال گرایی، که اساساً مربوط به کسب تأیید است—چیزی که معمولاً افراد موفقی هستند. اندرسون میگوید: تعقیب – از ترس ما از شکست، از اندازهگیری نکردن تغذیه میکند، و باعث ایجاد احساس ناتوانی و حتی شرم میشود. “در نتیجه، اغلب ما را از ریسکهای ضروری، پیشرفت، یادگیری و تعالی باز میدارد.”
Briceño می گوید ایجاد جزایر کم خطر در دریاهای پر خطر
ریسک کردن، اشتباه کردن و یادگیری از آنها جزء کلیدی یادگیری است. منطقه. توانایی ریسک کردن برای همه به طور طبیعی به وجود نمی آید و ترس از اشتباه کردن می تواند فلج کننده باشد.
اندرسون میگوید: «ما از اشتباه کردن میترسیم، اما این فقط ما را محدود میکند. بنابراین وقتی این محدودیتها را با عدم ترس از ناقص جلوه دادن و مرتکب شدن از اشتباه حذف میکنیم – چون انسان هستیم – اینجاست که میتوانیم رشد خود را تسریع کنیم و نوآوری و خلاقیت داشته باشیم. ما خودمان را به خاطر ترس از اشتباه کردن محدود نمیکنیم.”
یک راه عملی برای عملی کردن آن، پیشنهاد بریسنو برای ایجاد جزایر کم ریسک.
««جزایر کم خطر» چیزی است که من آن را زمان و مکانهایی مینامم که میتوانیم بدون عواقب زیادی ریسک کنیم. اگر در حال آماده کردن یک ارائه یا یک سخنرانی اصلی هستید، به یک چیز کوچک فکر کنید که میتوانید آن را تغییر دهید و توسط کسی آن را اجرا کنید.”
با تمرین بیشتر، در ریسک کردن بهتر که می تواند به بهبود عملکرد ما کمک کند. نمونه ای از زندگی حرفه ای بریسنو این است که چگونه او سعی می کند رویکردهای جدیدی را در طول سخنرانی های عمومی خود بیابد. او میگوید: «من همیشه چیزی را تغییر میدهم و چیز متفاوتی را برای یک گروه خاص امتحان میکنم که فکر میکنم ممکن است به آنها کمک کند.
وقتی شروع به ریسککردن و اشتباه کردن میکنیم، نحوه پردازش نتایج به همان اندازه مهم است. وقتی نوبت به بهبود در آینده می رسد.
“اگر اشتباهی مرتکب شویم و به دلیل اینکه آن را دوست نداریم دچار سیل شویم یا حتی اگر بگوییم اشتباهات خوب است، فقط آن را زیر فرش می کشیم و به راه خود ادامه می دهیم، واقعاً استخراج نمی کنیم بریسنو میگوید: درسهایی از اشتباهات. بنابراین میخواهیم به این فکر کنیم که چه چیزی منجر به این اشتباه شد و چه چیزی میتوانم در سیستم یا عادتهایم تغییر دهم تا از وقوع آن اشتباه در آینده جلوگیری کنم. چیزی که شما را قادر میسازد از اشتباه در آینده اجتناب کنید، انجام کاری متفاوت است، اما باید تشخیص دهید که قرار است چه کاری را متفاوت انجام دهید.”
ایجاد عادت های قابل دستیابی: منطقه یادگیری در مقابل منطقه عملکرد
دانستن اینکه چه کاری باید انجام شود اولین قدم است، اما پیاده سازی و ایجاد این عادات یادگیری به همان اندازه مهم است.
بریسنو میگوید: «این در مورد انجام کارهایی است که آسان هستند. او توصیه میکند عادتهای کوچکی را که میتوان مرتباً انجام داد، پیدا کرد و آنها را اغلب ایجاد کرد. یک عادتی که او اعمال می کند این است که هر روز صبح یک چیز را به خود یادآوری کند که برای بهبود آن تلاش می کند. با نزدیک شدن به روز، مغز او را برای یک ذهنیت رشد آماده می کند.
< اندرسون از این امر پشتیبانی می کند و بر اهمیت قابل انجام نگه داشتن کارها برای ایجاد حرکت و پیشرفت تاکید می کند. او توضیح می دهد: "ما می خواهیم اهداف بزرگی را تعیین کنیم، اما این اهداف کوچک "من می توانم آن را انجام دهم" است که در واقع ما را برای اهداف عالی خود به جلو می برد." با در نظر گرفتن زمان بیشتری برای منطقه یادگیری و منطقه عملکرد نتیجه خواهد داد. این امر چیزی را ایجاد میکند که او آن را «چرخ طیار شایستگی» مینامد.
بریسنو میافزاید: «هرچه در یادگیری مهارت بیشتری داشته باشیم، آسانتر میشویم، و سپس میتوانیم بهتر و بهتر و سریعتر شویم».
از پارادوکس عملکرد از طریق یادگیری رها شوید zone
خروج از چرخه عملکرد مزمن عملکرد ما را بهبود می بخشد. با این حال، دلیل دیگری وجود دارد که بریسنو از منطقه یادگیری و پیگیری مستمر آن حمایت می کند.
«منطقه یادگیری باعث میشود بهتر بتوانیم به دستاوردهای بیشتری برسیم، اما این روند را نیز شادتر میکند. یادگیری انرژی بخش است. او میگوید: این به زندگی میافزاید. «اگر در حال کاوش و کشف و تجربه باشیم، این به زندگی و احساسات ما بُعدی میافزاید که به ما انرژی میدهد. همچنین باعث میشود با افراد دیگر ارتباط بهتری برقرار کنیم، زیرا سوالات بیشتری میپرسیم. ما بهتر گوش می کنیم ما درک می کنیم که افراد دیگر از کجا می آیند.”
عکس توسط PBXStudio/Shutterstock.com
ایونا برانون یک شغل آزاد است روزنامه نگار مستقر در ایالات متحده می توانید کارهای بیشتری از او را در ionabrannon.com بخوانید.
<. /div>